به گزارش خبرنگار کتاب ایران اکونومیست، چندسالی است که پیشرفت تکنولوژی سرعت بیسابقهای گرفتهاست، گویی همه تغییرات شرایط زندگی را برای ورود به سده جدید مهیا میکند. بیش از دو سال است که همهگیری گرونا فعالیت همه اصناف از جمله صنعت نشر را دچار تغییرات زیادی کردهاست، این تغییرات تنها در دو سال اتفاق نیفتادند و مانند استفاده همگانی از اینترنت و گوشی هوشمند چندین سال طول کشید. همینطور دستگاههای چاپ دیجیتال کمکم وارد صنعت نشر شدند.
مردم در طول چند سال کتاب صوتی و الکترونیک را شناختند و کتاب دیجیتال وارد زندگی مردم شد. اما این تغییرات نتوانست جایگاه کتاب کاغذی را دچار تغییر کند، هنوز بسیاری از کتابخوانها مطالعه کتاب کاغذی را ترجیح میدهند هرچند هزینه آن چند برابر کتاب الکترونیک و صوتی و خرید آن دشوارتر باشد.
درباره ورود به سده جدید و تغییراتی که در سبک فعالیت نویسندگان و ناشر ایجاد خواهدشد، خبرنگار ایران اکونومیست با تعدادی از ناشران و نویسندگان گفتوگو کرد.
مخاطب هنوز با کتاب کاغذی عشق میکند
یکی از تغییرات مهم در سالهای اخیر ترویج استفاده از چاپ دیجیتال برای انتشار کتاب در تیراژ کم است. این روش به ناشران این امکان را دادهاست تا بتوانند فروش کتابهایشان را در تیراژ پایین امتحان و در صورت وجود بازار، کتاب را در تیراژ بالا منتشر کنند. این روش به دلیل افزایش قیمت کاغذ، فیلم و زینک به ناشران کمک زیادی در کاهش ضرر و زیان احتمالی کردهاست.
از طرفی برخی از ناشران اقدامات نادرستی برای کاهش هزینههای انتشارات انجام میدهند. میتوان حذف نمونهخوان و ویراستار را یکی از تصمیمهای برخی از ناشران در این روزها اعلام کرد. صالح رامسری، مدیر انتشارات معین درباره این ناشران به خبرنگار ایران اکونومیست گفت: اینها ناشرانی هستند که به دلیل صدور تعداد زیاد مجوز نشر از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد، توانستند وارد این حوزه شوند. انتشارات معین نه تنها ویراستار را حذف نکرده، بلکه با هیاتی برای انتخاب کتاب و تصمیمگیری درباره نیاز کتاب به بازخوانی، مطابقت با متن اصلی همکاری میکنیم.
ترجمههای موازی دیگر مشکل بازار نشر در این روزها است. زیرا ناشران باید حداقل پنج تا ۶ جلد کتاب در سال چاپ کنند، تا مجوز نشر آنها باطل نشود. در چنین شرایطی با وجود قیمت بالای کاغذ، زینک و دیگر مواد مورد نیاز برای چاپ کتاب، تعدادی از ناشران از روی کتابهای ترجمه شده که فروش بالایی در بازار دارد، با تغییر دادن چند جمله، عنوان کتاب و نام مترجم، کتاب منتشر میکنند. اقدامی که توسط پیشکسوتهای نشر ناشایست خوانده میشود، زیرا پیش از این ناشران اگر متوجه میشدند کتابی ترجمه و منتشر شدهاست، آن را ترجمه جدید نمیکردند. چاپ دیجیتال این امکان را برای ناشران مهیا کرد، صنعت چاپ آنقدر پیشرفت کردهاست که میتوانید اتاقی داشتهباشید و در آن کتاب چاپ و صحافی کنید.
همهگیری بیماری کووید۱۹ رفتوآمدها را برای مدتی محدود کرد، در این دوران مردم به اهمیت کتاب الکترونیک و صوتی بیش از گذشته پی بردند، اما این اتفاق هم نتوانست کاری کند تا بازار کتاب الکترونیک در روزهای پرکار باقی بماند. رامسری دلیل این مساله را در اهمیت کتاب کاغذی میداند. به گفته او کتاب کاغذی حکم شیر مادر را دارد، درست است کتاب الکترونیک وجود دارد، اما حتی همانهایی که کتابهای الکترونیک میخوانند با کتاب کاغذی عشق میکنند، حسی که با کتاب الکترونیک آن را ندارند.
مردم به نویسندگان ایرانی اعتماد ندارند
ضعف در ویراستاری از مسائل اساسی برخی از کتابها است که در حوزه ترجمه بیش از تالیف نمایان است. الهام فلاح، نویسنده و ویراستار درباره کتابهایی که با ترجمه و ویراستاری ضعیف منشر میشوند به خبرنگار ایران اکونومیست گفت: مردم به نوشتار نادرست عادت میکنند، به نظرم ویراستار از نان شب واجبتر است. بهتر است ناشر هزینههای جلد و کاغذ را پایینتر بیاورد، تا اینکه کتابی با اشتباه ویراستاری منتشر شود. نشرهای مهم که اعتبارخود را در ذهن مخاطب مهم میدانند، ویراستار دارند. حتی برخی از آنها، کتاب را سه بار ویراستاری و چهار تا پنج بار نمونهخوانی میکنند تا کتاب ایراد نداشتهباشد.
از دیگر مسائلی که نویسندگان را محدود میکند، انتخاب موضوع برای کتاب است. به گفته این نویسنده موضوعهایی که نویسندگان ایرانی میتوانند در کتاب به آن بپردازند بسیار محدودتر از موضوع کتابهای ترجمه است. اما مخاطب ایرانی تا چه زمانی میتواند موضوعهای تکراری بخواند؟ این در حالی است که خیلی از نویسندگان خیلی بهتر از نویسندگان خارجی مینویسند. به نظر میرسد در قرن جدید باید انگشت اتهام از روی نویسنده ایرانی برداشتهشود.
مخاطب کتاب در ایران به واسطه ممیزی که بر آثار نظارت دارد، به کتابهای نویسندگان ایرانی اعتماد ندارد، زیرا فکر میکند نویسنده ایرانی دچار خود سانسوری است و آثار تالیفی مورد سانسور شدیدتری قرار میگیرند. این دیدگاه درست است، زیرا مدل ممیزی و مجوز دادن به کتاب ایرانی با کتابهای خارجی فرق میکند.
برقراری ارتباط با مخاطب در این روزها از اهمیت بالایی برخوردار است. فلاح با اشاره به اینکه خیلی از نویسندگان، شنونده خوبی نیستند و خود را غیرقابل دسترسی میدانند؛ گفت: هر زمانهای ابزار خود را دارد، نویسندگان و هنرمندان در دورهای در کافهها با مخاطبان خود حرف میزدند، در دورهای در حسینبه ارشاد جمع میشدند و زمانی هم در فضای مجازی فعالیت میکنند. باید دید که مردم چه میگویند، فضای مجازی به مردم اجازه میدهد که خودشان باشند. اگر میخواهیم برای آنها قصه بنویسیم باید احساس کنند کسی هست که از خود آنها مینویسد و شخصیتهای داستان شبیه آنها است.
نویسنده باید در تولید محتوا برای اپلیکیشنها، بازیهای کامپیوتری و... مهارت داشتهباشد
روش دیگر برقراری ارتباط میان نویسندگان و مردم، شرکت در جشنهای امضا، برنامههای زنده اینستاگرامی، میزگردهای مجازی، رورنمایی از کتاب و برنامههای مختلف دیگر است. این روش توسط سیدعلی کاشفیخوانساری، نویسنده کودک و نوجوان و پژوهشگر ادبیات به خبرنگار ایران اکونومیست گفته شد.
به گفته او امروز نویسندهها ناگزیرند که با مخاطبهای خود تعامل پیوسته داشتهباشند، حرفهای آنها را بشنوند و با آنها صحبت کنند. نویسندهها لازم است در ترویج، معرفی و حتی فروش کتاب مشارکت جدی داشتهباشند و این کار را با شرکت در جشنهای امضا، برنامههای زنده اینستاگرامی، میزگردهای مجازی، رورنمایی از کتاب و برنامههای مختلف دیگر اجرا کنند.
این نویسنده معتقد است تولید محتوا نباید به کتاب محدود باشد، در شرایط جدید شعر یا داستان خوب نوشتن، کافی نیست، به مهارتها و فعالیتهای جدید نیاز است. نویسنده باید به تولید محتوا برای قالبهای مختلف مانند کتاب الکترونیک همراه با واقعیت افزوده، کتاب صوتی، مجلات کاغذی، خبرگزاریها، صفحات مجازی، اپلیکیشنها، بازیهای کامپیوتری، انیمیشن و دهها مورد دیگر فکر کند و آمادگی ارائه ایدههای خود را در بسترهای مختلف و قالبهای مخلف داشتهباشد.
لزوم توجه دولت به فقدان قانون در حوزههای جدید
هنوز هم هستند ناشرانی که دربرابر تکنولوژی و تغییر روش فعالیت مقاومت میکنند. این در حالی است که سیدرفیع احمد جواهری مدیر انتشارات ابوعطا و عضو هیات مدیره اتحادیه ناشران و کتابفروشان درباره لزوم تغییر عملکرد ناشران به خبرنگار ایران اکونومیست گفت: مقاومت جلوی تکنولوژی جدید نادرست است، زیرا تکنولوژی پیشرفت میکند. بهتر است ناشران تعداد عناوین را بیشتر کنند، همچنین بهتر است در کشور مساله کپیرایت زودتر اجرا شود.
او روش امکان ادامه حیات ناشر با وجود قیمت بالای کاغذ، فروش محدود کتاب و ... را در بهرهمندی از چاپ دیجیتال و رصد بازار اعلام کرد و ادامه داد: در چاپ دیجیتال تعداد پایین است و سود کاهش پیدا میکند. ناشر باید به سمت حرفهای شدن برود و بتواند در هر هفته یک یا دو عنوان کتاب منتشر کند تا با این روش بتواند با چاپ دیجیتال امرار معاش کند و کارش رونق داشتهباشد. اگر چاپ دیجیتال نبود با توجه به افزایش قیمت کاغذ و کاهش تعداد مصرفکنندگان، ناشران نمیتوانستند به فعالیت خود ادامه دهند.
ادامه فعالیت در سده جدید تنها برای ناشران دشوار نخواهد بود بلکه، تقریبا تمام مشاغل با مشکلاتی مواجه میشوند. مدیر انتشارات ابوعطا با تاکید بر لزوم توجه دولت به فقدان برخی از قوانین، ادامه داد: برای مثال فروش کتاب در فروشگاههای دیجیتالی، بسیار نادرست است. این فروشگاهها در تمام دنیا تا مرحلهای پیشرفتهاند اما جلوی آنها گرفته شدهاست. حتی شنیدم که آمازون فروش کتاب خود را تعطیل کردهاست، زیرا به کتابفروشان آسیب میرساند. این در حالی است که فروشگاههای بزرگ اینترنتی در کشور ما راهاندازی شدند و کتاب را هم به فروش میرسانند.
دوره ترجیح «داستان کوتاه» توسط مخاطب
امکان برقراری ارتباط زنده نویسنده با مخاطبانش، دسترسی جدید بود که با همهگیری بیماری کووید۱۹ از اهمیت بالایی برخوردار شد. مائده مرتضوی، نویسنده و منتقد ادبی با اشاره به این نکته که نویسنده هم مانند دیگر انسانها برده زمان است، به خبرنگار ایران اکونومیست گفت: فضای مجازی امکان ارتباط مستقیم با خوانندگان و مخاطبان را پیش روی ما میگذارد، چیزی که در گذشته امکان نداشت و بازخوردها تنها به چاپ چند نقد و نظر در روزنامه و مطبوعات محدود میشد. اما امروز ما به مدد فضای مجازی این امکان را داریم که با مخاطبان خود به صورت لایو –زنده- گفتوگو کنیم.
او در ارتباط مجازی با مخاطبانش به نتایج مهمی دسترسی پیدا کردهاست. زیرا متوجه شده افرادی که کتابهای نویسندگان را میخوانند از پشت کوه نیامدهاند و باید برای مخاطبان و کلمه ارزش بیشتری قایل شد. زیرا آنها کسانی هستند که، درد دارند، دغدغه دارند، دنبال چیزی هستند که خودشان را در آن پیدا کنند. باید دید چیزهایی که قرار است به قلم چاپ شود چه چیزی را به مردم اضافه میکند.
مرتضوی این روزها را دوره ترجیح «داستان کوتاه» توسط مخاطب اعلام کرد، این دوره، چند سالی است که در غرب آغاز شدهاست و آنها در این زمینه از مخاطبان ایرانی، جلوتر هستند. این سبک از کتابها بازار خوبی برای مخاطب داشته، همچنین به لحاظ حجم کمی که کتاب دارد، حمل آن سخت و سنگین نیست و مطالعه نسخه الکترونیک این آثار کوتاه چشم را کمتر خسته میکند.
انتشار کتابهایی که ارزش چاپ ندارند
پیشرفت تکنولوژی مسائل و مشکلاتی هم دارد. اینطور نیست که فقط ناشران و نویسندگان از مواهب آن برخوردار شوند. علیرضا بهشتیشیرازی، مدیرمسئول و صاحب امتیاز انتشارات روزنه درباره یکی از مشکلاتی که به واسطه چاپ دیجیتال برای مخاطبان کتاب ایجاد شدهاست، به خبرنگار ایران اکونومیست گفت: با توجه به آمار عنوان کتابهایی که در دیگر کشورها چاپ میشود. از نظر تعداد عنوان، تعداد کتاب چاپ شده به زبان فارسی با کتاب چاپ شده به زبان انگلیسی برابر بود.
در نتیجه این روند اتفاقی که میافتد این است که ۹۰ درصد از کتابهایی که چاپ میشود، از عنوانهایی است که وقتی مخاطب آن کتاب را میخرد، میبیند که کتاب ارزش چاپ نداشت. وقت و پول مخاطب برای خواندن آن کتاب تلف شدهاست. علت بروز این اشتباه، چاپ دیجیتال است، زیرا در نتیجه آن، فرد فقط میخواهد کتابش چاپ شود. در نتیجه در ۵۰ یا ۳۰ نسخه کتاب را چاپ میکند، ناشران برخی از کتابها را در ۲۰۰ نسخه چاپ میکنند، هزینه این تعداد در نهایت ۵ تا ۶ میلیون تومان میشود، اگر فروش نرود، ایراد ندارد و شاید کتاب پرفروش شود.
در چنین شرایطی وقتی ۲۰۰ نسخه از کتاب چاپ شود نویسنده و مترجم انگیزهای ندارند که روی آن کار کنند، زیرا در نهایت میخواهند دو میلیون تومان از آن کتاب حقالتالیف دریافت کنند. این روند از نظر اقتصادی، صرف ندارد تا ناشر یک نفر را برای ویراستاری و نمونهخوانی استخدام کند.
همچنین کتابفروش میبیند کتابی آمده که جایش را گرفته و کسی آن را نمیخرد، فردی که این کتاب را خریده نمیتواند کتاب را پس بدهد. در نتیجه هر دو بیاعتماد میشوند. کتابفروش از خرید کتابهای جدید میترسد، زیرا کتابی که خوب نباشد، ماهها و سالها در قفسه کتابفروشی باقی میماند و مشتری میترسد که باز هم کتاب بد بخرد و زمان و پولش هدر شود، اینطور کتابهای خوب هم آسیب میبینند.