هژیرسام احمدی, بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون ایران کار هنری خود را از تئاتر آغاز کرده است. از دیگر آثاری هنری او میتوان به نمایشهایی چون آلفا و خوابمردگی و تااون، تهران زیر بال فرشتگان، پس از برخورد جسم سخت به سر و … اشاره کرد. احمدی با بازی در سریال قورباغه به کارگردانی هومن سیدی اولین تجربه خود را جلوی دوربین به نمایش گذاشت. این بازیگر به تازگی در سریال سرجوخه به کارگردانی احمد معظمی کاراکتر (ساسان گُرگی) را بازی کرد. او در نقش یک کاراکتر دو قطبی خلافکار که هوش بالایی در بازکردن قفل و هک کردن داشت، بازی کرد.
هژیرسام احمدی در گفت و گو با باشگاه خبرنگاران جوان، درباره این سریال گفت: سرجوخه یک سریال معمایی، جنایی و اکشن است که متناسب با استانداردها ساخته شده است. این سریال با استفاده از ریتم بالا و شخصیت پردازی های متفاوت توانسته تأثیر خود را روی مخاطب بگذارد؛ امیدوارم مردم هم از دیدنش لذت برده باشند.
وی درباره آشنایی بیشتر مخاطب با او در سریال سرجوخه و تفاوت نقش ساسان با کارهای قبلی اش بیان کرد: من سالهاست تئاتر کار میکنم و اصالتاً پسر تئاترم. در دو سال اخیر هم در سینما و نمایش خانگی فعالیت داشتم ولی با نقش ساسان سرجوخه بیشتر شناخته شدم. نکته مهم این است که من از تئاتر به تلویزیون آمدم و قطعاً این اتفاق در تفاوت نمایش من بی تأثیر نبوده است. البته مدیوم تلویزیون و رسانه جمعی در معرفی کار تأثیر بسیار زیادی داشته، اما نمیتوان جوششها و کوششهایی که ساسان را شکل داده نادیده گرفت.
برای یک هنرمند صرفاً دیده شدن کافی نیست
احمدی در پاسخ به این سوال که بازیگری هستید که ره صدساله را یک شبه رفته و چقدر برای رسیدن به این جایگاه تلاش کردید، عنوان کرد: من هرگز ره صدساله را یک شبه نرفتم و سالها در این مسیر کار کردم. آزمون و خطا داشتم و یاد گرفتم. من هنوز راه های نرفته زیادی پیش روی خودم دارم. مسئله اینجاست که ابداً از اینجایی که ایستادم و کسی که هستم حس رضایت ندارم و قلباً معتقدم که جایگاه و درجات بالاتری در بازیگری برای من وجود دارد و خیلی راه مانده که بروم. هنر، خاصه سینما و تئاتر هرگز از زندگی من جدا نبوده و من تمام لحظات زندگی را با عشق و لذت فراوان بازی کردم و درگیر کشف،شهود و صرف فعل،درک جهان و هستی با سکوت هستم. باور دارم برای درخشیدن باید تلاش کرد؛ چون برای یک هنرمند صرفاً دیده شدن کافی نیست؛ چون برای آرتیست بودن باید درست زیست کرد.
ساسان برای من از ابتدا کاراکتر جالبی بود
بازیگر قورباغه درباره شخصیت پردازی نقش ساسان گفت: در نظر گرفتن ابعاد روانکاوانه و آرکیتایپ در طراحی شخصیت ساسان بسیار مشهود است. ساسان برای من از ابتدا کاراکتر جالبی بود؛ این آدم به طور بالقوه خصوصیت هایی داشت که می شد با کمی گشتن درونش و کشف کردنش به یک شخصیت چند وجهی رسید. این شخصیت هیچوقت خوب یا بد مطلق نبوده و من برای نزدیک شدن بیشتر به ساسان جزئیات زیادی را برایش طراحی کردم و خب ماه ها به جای ساسان زندگی کردم، نفس کشیدم و فکر کردم. در کنار همه اینها، راهنمایی های بازیگردان (سیامک راشدی) و کارگردان (احمد معظمی) در رسیدن به نقش بسیار کمک کننده بود.
احمدی در خصوص هیجان خواندن فیلمنامه سرجوخه گفت: زمان خواندن فیلمنامه (حسین امیرجهانی) این که سه داستان به شکل موازی پیش می رفت و از زبان آدم هایی با شخصیت های مختلف ولی دغدغههای مشترک بیان می شد، برایم جالب بود. از همه مهم تر اینکه موضوع یک موضوع روز بود و اکثر اتفاقات سریال مسائلی بود که این روزها نمونه های واقعی اش پیرامون خودمان اتفاق می افتد.
مخاطب با ساسان همذاتپنداری کافی و لازم را پیدا کرد
بازیگر نمایش« آلفا» درباره واکنش های مخاطبان عنوان کرد: به نظرم مخاطب با ساسان همذاتپنداری کافی و لازم را پیدا کرده و توانسته با او ارتباط برقرار کند. چون چشم، قلب، روح ساسان واقعی بود. خود، خودش بود،خیلیها وجه خاکستری ساسان را کاملاً حس کردند و خیلیها با وجه شوخ و دیوانه سَرکِش امروزی ساسان ارتباط برقرار کردند. برای من خوشحال کننده است که برای مردم باورپذیر بوده، چون من وسواس و کمال گرایی زیادی در رابطه با نقش هام دارم و سعی کردم ساسانی واقعی با اصل قیراط ممکن را به نمایش بذارم.
احمدی در خصوص اینکه قبل از بازی در نقش ساسان چقدر فعالیت شاخهای مجازی را دنبال کرده و اطلاع داشته، گفت: راستش خیلی اهل شبکههای اجتماعی به مثابه گشت و گذار و تفریح نیستم و به قاعده بیشتر از یک زمانی خاص براش وقت میگذارم؛ اما بعد از خواندن فیلمنامه، مشغول بررسی شدم و سعی کردم تحلیلها و نظرات دقیق متخصصین روانشناس و جامعهشناس را هم بخوانم. ماجرای سایتهای شرط بندی و شاخهای مجازی نیاز به کار فرهنگی بزرگ دارد.
این بازیگر در خصوص تأثیر پرداختن به قصه سایتهای شرط بندی و شاخهای مجازی کاهش معضلات روز بیان کرد: به نظرم ما در مرز آگاهی نسبت به این اتفاق قرار گرفتیم حس میکنم دیگر داریم از فصل آسیب پذیری کلان این ماجرا رد می شویم. سرجوخه هم به عنوان یکی از مسیرهای آگاهی کار خودش را خوب انجام داد . بازخوردی که در شبکههای اجتماعی، اطرافیان و حضور خودم در اجتماع گرفتم، نشان می دهد تاثیر خوب خودش را داشته است. گرچه امیدوارم این آگاهیبخشی به همین جا ختم نشود. ماجرا پیچیده و بزرگ است و نیاز به کار فرهنگی بزرگ دارد.
بازیگر نمایش «تهران زیر بال فرشتگان »درباره همکاری با این گروه گفت: گروهی بودیم که بیش از ۷ ماه باهم کارکردیم. همکاری خیلی خوب و متفاوتی بود. من قبلا با هومن سیدی در قورباغه برای پخش خانگی کار کرده بودم؛ اما تفاوت مدیومی قطعاً وجود داشته است. همین جا هم از همه همکاران و دوستانم در سریال سرجوخه قدردانی میکنم. حدود ۲۵ صفحه پیشنهاد تعریف شخصیت برای کاراکتر ساسان نوشتم.
احمدی در خصوص ارائه ایده و نظر خودش به کارگردان برای نقش ساسان عنوان کرد: ساسان روی کاغذ و به روایت فیلمنامه، شخصیت جذابی بود، اما من هم در موردش پیشنهاداتی داشتم که در جلساتی با کارگردان و فیلمنامهنویس مطرحشان کردم. من همیشه برای ترکیببندی نقشها، از فرمهای حیوانی استفاده میکنم. برای من ساسان خیلی فرم گرگ را داشت و به همین خاطر تمام تلاشم رو کردم که در همه حالات فرم گرگ رو در ایستادن، نگاه کردن، حرف زدن و رفتار و منش ساسان پیاده کنم. در کنار اینها با وسواس زیاد جزئیات رفتاری ساسان رو هم لیست کردم. از نوع بیدار شدن از خواب تا شکل خندیدن، تا مدل چشمها در حالات حسی مختلف و البته ساعتهای زیادی رو با بچههای پارکور کار گذراندم و تمرین کردم. ماحصل تمام اینها زیست ساسانگونه من بوده است.
احمدی درباره پیشنهادهای اخیر در سینما و نمایش خانگی گفت: در این مدت چند پیشنهاد سریال تلویزیونی شبکه خانگی داشتم، در حال خواندن فیلمنامه و سبک و سنگین کردن کارها هستم. به امید خدا در ماههای پیش را هم چندتا کار جدیدم برای اکران و نمایش آماده می شود که امیدوارم مورد توجه و پسند مردم خوبمان قرار بگیرد.
وی ادامه داد: نمایش خانگی فرصت خیلی خوبی شد تا تولیدات سینمایی ما چند پله رشد کند و به استانداردهای روز جهان نزدیکتر شود. فاصله زیاد داریم، اما این تلاش و این فرصت ستودنی و جذاب است. البته که بی عیب و نقص و کامل هم نیست و کمبودهای خاص خودش را دارد که اینجا مجالی برای این ماجرا نیست.
هژیرسام در پایان گفت: با ساسان شروع شد و باساسان هم تموم کنیم ، آخرین دیالوگ از ساسان در سرجوخه قدرت شیر تو ذهنشه ، بزرگیش تو قلبش ، غرشش به وقتش».