کتاب «دیوارها سخن میگویند» اثر امرالله فرهادی، طراح گرافیک و استاد دانشگاه، امروز ۲۷ مهرماه ساعت ۱۶ با حضور دکتر حجتالله ایوبی، دبیر کل کمیسیون ملی یونسکو - ایران، دکتر یونس شکرخواه روزنامه نگار و مدیر گروه ارتباطات کمیسیون ملی یونسکو - ایران و جمعی از اهالی فرهنگ و هنر در موزه هنرهای معاصر تهران رونمایی شد.
کتاب «دیوارها سخن میگویند» شامل گزیده عکسهای امرالله فرهادی از دیوارنوشتههای انقلاب در تهران در سالهای ۱۳۵۷ تا ۱۳۵۸ است که در ۱۴۰ صفحه با یادداشتهایی از یونس شکرخواه، یوریک کریم مسیحی و مجید عباسی منتشر شده است. این اثر توسط انتشارات کمیسیون ملی یونسکو - ایران و نشر نشان نوشت به طور مشترک انتشار یافته است.
در ابتدای این نشست یونس شکرخواه مدیر گروه ارتباطات و رسانه کمیسیون ملی یونسکو - ایران که مقدمهای علمی بر کتاب مذکور نوشته، گفت:از خواندن کتاب خیلی لذت بردم چرا که عطر خوبی از همدلی در آن بود. کتاب امرالله فرهادی بر پایهی همدلی مطلق جلو رفته است.
او افزود: این کتاب قطعاً به زبانهای مختلف ترجمه و جهانی خواهد شد، زیرا به یک گسترهی جهانی ورود کرده است. مطالبی که آقایان مجید عباسی و یوریک کریم مسیحی در آن نوشتهاند واقعاً خواندنی است چرا که به نشانهشناسی از عکسها پرداختهاند، کتاب فرهادی مثل یک رمزگشایی از دوران انقلاب است. در دوران انقلاب همه شاهد صحنههای آن زمان بودند، ولی عکاسی در آن سن کار هر کسی نبود. در این کتاب علاوه بر گرافیتی رفتار مردم در انقلاب نیز مجسم شده است و فقط مجموعهی یک مشت عکس نیست. صدای نشانهها را خیلی رسا میشنویم.
در ادامه حجتالله ایوبی دبیر کل کمیسیون یونسکو در ایران کتاب را چه از حیث چینش مطالب و محتوا و چه از حیث صفحهآرایی یک اثر هنری خواند و گفت: شایسته است یادی از استادِ فرهادی یعنی محمد بهمنبیگی کنیم که استعداد او را کشف کرد. در کشور میتوانستیم فرهادیهای زیادی داشته باشیم، ولی در دوران مذکور آموزش اولویت ما نبود و خیلی از استعدادها کشف نشدند. امیدوارم در زمینهی آموزش از آن دوران درس بگیریم.
او از وضعیت کشور همسایهی افغانستان ابراز نگرانی کرد و گفت: مردم افغانستان از آموزش و ابتداییترین حقوق خود محرومند. ما سازمانی به نام آیتا را تاسیس کردیم و با مردم آن منطقه در تماسیم و دغدغههایشان را میدانیم. ایران امالقری و مادر زبان فارسی است.
وی افزود: ما تلاش میکنیم اثر استاد فرهادی ترجمه و جهانی شود و مطمئنیم که خواهان دارد. خوشحالیم که فرهادی آن دوران را درک و ثبت کرد. کار او از جهات مختلف مانند جنبهی خبری، کادر بندی و عکس، و جامعهشناسی قابل ستایش است. باید دید مردمی که رویدادی را آفریدند چه نظام فکریای داشتند. این کتاب کنکاش آن روزگار و مردمی است که انقلاب کردند. پس کتاب عمیقی است که به جریانشناسی سیاسی میپردازد و تنها چند صفحه عکس تنها نیست.
مجید عباسی طراح گرافیک در ادامه یادی از مجید کریم حکاک کرد که به دلیل ابتلا به بیماری کرونا در مراسم غایب بود و افزود: من در انجمن صنفی طراحان گرافیک به فرهادی نزدیک بودم و از او بسیار آموختم و سالها پیش با این پروژه آشنا شدم. او به من اعتماد کرد و انتخاب تصاویر و صفحهآرایی تا انتخاب نوشتهها را به عهدهی من گذاشت.
نکتهی جالب این کتاب این است که صفحهی اول پر است از شعار و دستخط و شابلونهای مختلف، اما روندی که به سمت انتهای کتاب طی میکند به این صورت است که با پاکسازی خیابانها و تصاویر اسناد و نوشتههای رنگشده و پاکشده تمام میشود.
این طراح گرافیک افزود: اسلایدهای تصویری از لحاظ نشانه و نماد بسیار تکمیلاند. بخشی از مرتب کردن عکسها به حافظهی فرهادی برمیگشت، اما دو معیار دیگر در ترتیب عکسها داشتیم: یکی این که به خود نوشتهها نگاه کردیم و فهمیدیم این تصاویر چه ترتیبی دارند. فیلتر دوم تنظیم ترتیب زمانی عکسها لباس آدمها و درختان خیابانها بودند که به وسیلهی آن متوجه فصلها میشدیم.
او دربارهی اسلایدهای عکسها توضیح داد: یک دسته از اسلایدها با دوربین ۱۳۵ گرفته شد که هم عکسهای رنگی داشت و هم غیر رنگی؛ که برای یکدست شدن عکسها فرایند تبدیل عکسهای سیاه و سفید به رنگی انجام شد. دستهی دوم اسلایدهای ۶×۶ بود که از لحاظ سایز بزرگتر و کیفیت و رزولوشن بهتری داشتند. بار اصلی بر دوش آراد فرهادی بود که تمام عکسها را اسکن کرد و مسعود نجات که فرایند دیوتون کردن عکسها را در لابراتورهای دیجیتال انجام داد.
فرهادی از پاییز ۵۷ تا بهار ۵۸ این ماجرا را دنبال کرد و با راهنمایی مرحوم ایرج انواری و مرتضی ممیز توانست این روایت تصویری را به صورت داستانوار انجام دهد.
در ادامهی مراسم محمود شالویی سرپرست معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: حجتالله ایوبی فردی زریاب است و کسانی مانند فرهادی را پیدا و مورد حمایت و تشویق قرار میدهد.
در پایان مراسم امرالله فرهادی صاحب کتاب «دیوارها سخن میگویند» بیان کرد: استادم بهمنبیگی همیشه به من میگفت: «بخت! بخت یار تو بود. »و من در آن شکی ندارم. در آن سالها که همه نمیتوانستند مدرسه بروند، او کنکوری گذاشت و ۴۰ نفر را وارد دانشگاه کرد. من نفر شانزدهم بود و این از بخت من بود. تا به امروز درک خوبی از خوشبختی داشتم و از محضر اساتید بزرگی بهرهمند شدم. خوشبختی دیگر من به خانوادهام برمیگردد.
فرهادی افزود: این کتاب منتشر نمیشد و اصلاً کتاب نمیشد مگر به لطف مجید عباسی که گاهی از دقت بالای او میترسیدم و گاهی حتی کلافه میشدم. افتخار میکنم که عباسی کتاب را مدیریت کرد تا به اینجا رسید. آقایان یوریک کریم مسیحی، یونس شکرخواه و دکتر ایوبی در طی تنظیم این کتاب بارها به من میگفتند این عکسها دیگر فقط به تو تعلق ندارد بلکه از اینجا به بعد متعلق به ملت هم هست.