برنامه «بدون توقف» شبکه سه سیما در سری جدید خود که قالبی مناظرهای دارد، با حضور نمایندگانی از انجمن اسلامی دانشجویان مستقل، انجمن علمی دانشکده فرهنگ و ارتباطات، کانون اندیشه جوان و بسیج دانشجویی به آسیبشناسی موضوع شبکه نمایش خانگی، حاشیهها، لزوم نظارت و عدم شفافیت در این بخش میپردازد.
در برنامه «بدون توقف» یکی از مباحثی که از جانب کارشناسان مطرح شد این بود که عرصه فرهنگ به شدت وابسته به سیاست و سرمایه است و در واقع وزارت ارشاد بیشتر هدیه و حبه حاکمیت به برخی از آقایان است، امروز زمانی رسیده که حاکمیت باید به این تصمیمگیری محکم و اقناعکننده برسد که در این حوزه باید چه کار کند، ساترا باید تبدیل به یک نهاد فرادولتی شده و سیاستگذاری، حمایت و شفافیت در عرصه فرهنگ را برعهده بگیرد.
همچنین در ادامه با اشاره به اینکه حجم عظیمی از پولهای شبههدار وارد شبکه نمایش خانگی شده و از این جهت دلها ترسیده، بر این موضوع تأکید شده که مرجع بالادستی هم تا یک حدی زورش به این بخش میرسد، چون رسانهها میتوانند برای فرار از مالیاتها دو قرارداد بنویسند مثل کاری که در فوتبال انجام میشود، رسانهای که در حوزه شبکه خانگی فعالیت میکند میگوید من جذابیت و سرگرمی میفروشم، ولی در اصل حق مخاطب را به تاراج میبرد، چون حق مخاطب این است که متناسب با ارزش، فرهنگ، سلیقه علاقه و مبانی جمهوری اسلامی ایران یک محتوای رسانهای جذاب دریافت کند، اما این حق ضایع میشود.
در ادامه به این موضوع اشاره شد که آیا زخم کاری صدای مردم است یا دراکولا، الان درد مردم موضوعات این سریالهاست، اینها در واقع مسئلهسازی میکنند و به جای مشکلات واقعی، زندگی لاکچری و لوکس و مسائل حاشیهای که صاحبان رسانه و تولیدکنندگان میخواهند را دغدغه مردم کرده و ذهنها را به آن سمت سوق میدهند. اما اگر تشکلهای صنفی هنرمندان این مسئله یعنی نظارت در این حوزه را دست بگیرند خودشان میتوانند این تنظیمگری را داخل خودشان انجام دهند.
در ادامه نیز عنوان شد: در این بخش یکی از مشکلاتی که داریم همین تشکلهای صنفی در خانه سینماست، یکی از عوامل افزایش دستمزدها همین انجمنها هستند که خودشان از خودشان حمایت میکنند، تبدیل به یک جزیره میشوند و سقف دستمزدها را بالا میبرند.
همچنین در این برنامه به رقابت تولیدات شبکه نمایش خانگی با صدا و سیما اشاره و مطرح شد: بودجه صداوسیما دست دولت است، نیمی از این بودجه را هم موظف است از محل تبلیغات تأمین کند که این هزینه هم به حساب دولت واریز میشود و بعد دولت به صداوسیما میدهد، لذا این ارگان وابسته به دولت میشود، این مشکلی است که امیدواریم در دولت جدید حل شود، حاکمیت باید در این مسئله و همچنین در حوزه فضای مجازی و تعیین تکلیف صداوسیما ورود پیدا کند، چراکه با وجود تنوع محتواهای موجود در حوزه شبکه نمایش خانگی و پولهایی که در این بخش وجود دارد صداوسیما توان رقابت با این بخش را نخواهد داشت.
در ادامه نیز بر این موضوع تأکید شد: ما شکارچیان مخاطب داریم، فیلمیو و نماوا در ابتدا حق اشتراک کمی میگرفتند و مخاطبان را جذب میکردند، اما بعد از جلب مخاطب حق اشتراک را بالا بردند و به این واسطه مخاطبان صداوسیما را به سمت خود کشاندند، البته در این بین کیفیت برنامههای ویاودیها، هجمهها علیه صداوسیما و ژستهایی که در بخشی از بدنه جامعه غالب شده هم بیتأثیر نبوده و باعث این اتفاقات شده است.
در پایان نیز بحث اظهارنظرهای سلبریتیها در خصوص مسائل مختلف و درستی یا نادرستی این امر مورد بحث قرار گرفت و اشاره شد: صداوسیما کارخانه سلبریتیسازی در جمهوری اسلامی ایران است، هیچ رسانهای به اندازه صداوسیما سلبریتی تولید نکرده و در شهرت سلبریتیها سهم نداشته، اما اینکه صداوسیما حریف مخلوقات و تولیدات خودش نمیشود یک بحث دیگر است، چراکه کسانی که سرمایه اجتماعی و اقتصادی دارند بر این باورند که چرا نباید از این سرمایه خودشان استفاده کنند، ما میگوئیم اظهارنظر نکن و دهانت را ببند، او هم میگوید من دنبالکننده و علاقهمند دارم و برای بخشی از جامعه الگو هستم چرا از این سرمایه استفاده نکنم.
باشگاه خبرنگاران جوان