در سالی که بهواسطه شیوع کرونا و قرنطینههای متعدد تقریباً تمام کسبوکارها دچار اختلال و کندی در تولید محصولات شده بودند، یک استودیو بازی رایانهای نهتنها تولید بازیهای جدید و پشتیبانی از محصولات قبلی خود را متوقف نکرد، بلکه با تمام سختیها و پیچیدگیهای موجود در تولید یک بازی بهشکل دورکاری، موفق شد تا بازیهای جدیدی ازجمله «دربارهی گلی» و «حشمت» را تولید و عرضه کند؛ بازیهایی که هرکدام داستانی منحصربهفرد، سبک گرافیکیِ مستقل و زیبا و شخصیتهایی دوستداشتنی برای مخاطبانشان داشتند و دهها ساعت سرگرمی را در خلال داستان و محیطهای آشنا و قابل لمس برای مخاطب ایرانی عرضه کردند.
«گلشیفته» نام جدیدترین بازی این تیم است که مانند دیگر بازیهای این استودیو، داستانی بلند و پر پیچوخم دارد. گرافیک بازی، بسیار زیبا طراحی شده است و رنگبندیهای بسیار مناسب در محیطهای متفاوتِ بازی باعث شده تا تغییرات ظاهری محیط بسیار قابل لمس و مشخص باشد. با توجه به جریانداشتن بازی در مناطق جنوبی کشور، شاهد محیطهایی با رنگبندی گرم و زیبا هستیم. بعد از تعمیر و بازسازی هر بخش میتوانید متوجه جزئیات زیادی در آن محیط شوید؛ از رنگبندی گرفته تا کلی آیتم ریز و درشت که بعد از تغییر هر منطقه و بخش در آن اضافه میشود.
داستان بازی در مورد دختری به نام «گلشیفته» است که بعد از سالها زندگی در خارج از کشور، به ایران برگشته. او طبق وصیت پدربزرگش، ۳۰ روز فرصت دارد تا خانهی پدری را بازسازی کند که اگر موفق شود، میتواند آن خانه را بهعنوان ارثیه نگه دارد. البته که انجام این کار بهتنهایی ممکن نیست و اینجاست که دیگر شخصیتهای بازی وارد میشوند. «گلشیفته» در زمان تلاش برای بازسازی بهموقع خانه، با مهرداد آشنا میشود؛ مهرداد پسرخاله شیرین است و شیرین، دخترعموی «گلشیفته». مهرداد، یک شرکت معماری دارد و به دعوت شیرین، برای کمک به بازسازی خانه وارد داستان میشود. اینجاست که «گلشیفته» و مهرداد درگیر یک چالش جدی عاشقانه میشوند و این ماجراها، در کنار خردهداستانهای دیگر، مثل تلاش عبدو (پسر جنوبی قصه) برای رسیدن به مسابقه «عصر جدید» و پیروزی در آن باعث شکلگیری داستانی جذاب میشود.
شخصیتهای زیادی در این داستان و مسیر بازسازی خانهی پدری، گلشیفته را همراهی میکنند، اما بدون شک، عجیبترین و مرموزترین شخصیت بازی، عموحشمت است. او که هم نام و هم تکیهکلامش («دکی!» معروف)، یادآور حشمت فردوس از سریال محبوب «ستایش» است، مشخصاً از ایدهی بازسازی خانهی پدری خوشش نمیآید! اما علت این مخالفت چیست؟ خب، این یکی از چندین سؤالی است که باید با عبور از چالشهای بازی و پیشروی در داستان، به پاسخ آن برسید.
بازی «گلشیفته» در ژانر کژوال، پازل و جورکردنی ۳ تایی یا همان Match 3 طراحی شده و معماها و چالشهای آن بهشکلی است که همهی اعضای خانواده را درگیر کرده و میتواند برای همه جذاب باشد. به این ترتیب، یاد گرفتن قواعد، قوانین، ارتقاها و روش بازی بسیار ساده است، ولی حرفهای شدن در انجام مراحل، نیاز به تمرین و مهارت زیادی دارد که بهمرور به دست میآید. همچنین بازی بهخوبی آیتمهای جدید را معرفی میکند؛ چه از لحاظ فاصله بین معرفی آیتمهای جدید و چه به لحاظ شکل معرفی. این آیتمها که مستقیماً با گیمپلی بازی در ارتباط هستند، نه آنقدر سریع معرفی میشوند که مخاطب در یادگیری نقش آنها دچار مشکل شود و نه فاصله بین آنها آنقدر زیاد میشود که حوصلهتان از بازی سر برود. «گلشیفته» با داشتن دهها مرحله مختلف و گیمپلی در دسترس که بهراحتی قابل یادگیری و اجراست، میتواند دهها ساعت سرگرمی برای این روزهای خانهنشینی شما فراهم کند.
مهر