
در آستانه ۳ میلیاردی شدن فیلم سینمایی «منطقه پرواز ممنوع»، این فیلم با حضور هادی حجازیفر بازیگر، امیر داسارگر کارگردان و بازیگران نوجوان فیلم، فردا (چهارشنبه ٢٠ آذر ماه) در کرج اکران میشود.
سینما پرشین مهرشهر ساعت ۱۷:۴۵ و سینما ساویز کرج ساعت ۱۹ میزبان عوامل «منطقه پرواز ممنوع» است.
همچنین یکی از تماشاچیان این فیلم سینمایی در توصیف آن یادداشتی به شرح زیر نوشته است:
- چندبعدی ترین فیلم سینمای ایران
«منطقه پرواز ممنوع» بهترین فیلم سینمای ایران نیست. بگذارید اینگونه بگویم: مثلا در قیاس جشنواره فیلم فجر سال ۹۷ جزء ۱۰ اثر برتر است؛ آن هم در سالی که حداقل پنج ـ شش فیلم جدی و جاندار داشته است. یعنی یک فیلم قابل قبول که جزء ده ـ پانزده درصد بالایی سینمای ایران جا میگیرد و البته سازندگانش هنوز در مسیر شدن به سوی قله قرار دارند.
اما این فیلم، چندبعدی ترین فیلم سینمایی ایران است. یعنی نه فقط در همین سال اکران، بلکه حتی تا جایی که من فیلم دیدهام، در کل سینمای ایران.
ادعای بزرگی است؛ توضیح میدهم.
فیلم همزمان چند موضوع مهم و کلیدی جامعه را پوشش میدهد و البته هنرش این است که این حضور همزمان چند موضوع، در ذوق نمیزند و اصطلاحاً شعاری نمیشود؛ «پیشرفت و خودباوری»، «مدل دینی تربیتی فرزند»، «جاسوسی و توطئه»، «مدافعین حرم و سرنوشت رژیم صهیونیستی»، «زندگی در طبیعت و محیط غیر کلانشهری» و حتی «مساله مهاجرین افغانستانی هموطن شده». این پرداخت به گونهای است که نه «متلکی» از کار درمیآید (مانند نمونههای شعارزده فیلمهای جریان غربزده و ضددین) و نه سردستی و بدون اثر.
اما فیلم، بعد مهمتر دیگری نیز دارد که توانسته سطح فراگیر (عمومی) فرهنگ را به سطح میدانی (فرد به فرد) آن گره بزند. مثلا ساخت فیلم سینمایی، تولید کتاب، برنامه تلویزیونی و هر فعالیت فرهنگی دیگری که گستره زیادی از مردم را درگیر میکند، در سطح فراگیر قرار میگیرند. در مقابل، سطح میدانی، فعالیتهای یک مادر، معلم، روحانی، جوان مسجدی، تشکل و موسسه منطقهای و امثالهم است که انسانها را چهره به چهره درگیر میکند و زندگی آنها را به زندگی خود گره میزند. طبیعتا فعالیتهای سطح میدانی، اثر بسیار عمیقتری بر مخاطبان خود دارد؛ هر چند از فراگیری کمتری برخوردار است. در عالم واقع نیز انسانهای والامقام و در اوج آنها شهدا، ساخته و پرداخته چنین نظامی هستند. مثلا شهید حججی در فضای موسسه شهید کاظمی و خانواده، «شهید» حججی شده و البته در راستای این فضا، تاثیراتی از مطالعه کتاب گرفته است. البته بحث برتری این سطح یا آن سطح عملکرد فرهنگی نیست. بحث این است که هر سطحی کارکرد خود را دارد و بدون آن، رشد فرهنگی جامعه ناقص میماند. با تأسف یکی از آسیبهایی که امروزه با آن طرفیم، رها کردن سنگر فعالیتهای میدانی و اشتیاق جماعت متدین برای اثرگذاری در سطح عمومی است؛ حال آنکه غافلیم که هر چند تولید آثار هنری و تبدیل شدن به هنرمند، شهرت و محبوبیت میآورد اما حفظ تشیع در فراز و نشیبهای سخت ایام، پیروزی انقلاب و سربلندی در آزمون جنگ، عمدتاً محصول فعالیتهای میدانی گمنامان خوشنام جبهه حق بوده است.
دقیقا در همین نقطه است که فیلم منطقه پرواز ممنوع، گل میکند و اثر عمومی خود را به فعالیتهای میدانی تعمیم میدهد. از یک سو دغدغه نشان دادن همان جنس فعالیتهای میدانی پدر و معلم را در میان نوجوانان دارد (که ظاهرا فیلمساز تحت تاثیر شخصیت شهید مصطفی صدرزاده و چند مشاهده دیگر به آن دست یافته است) و از سوی دیگر به بهانه خواندن دسته جمعی سرود پایانی فیلم و فرستادن آن برای سازندگان، پای خود را به جمع محافل خودجوش نوجوانان باز میکند.
تمهید دیگر فیلم برای چندبعدی شدن از همینجا آغاز میشود؛ جایی که فیلم، پیوست پیدا میکند و در سایر رسانهها ادامه مییابد. یعنی چه سرود پرمعنی و ماندگار آن، و چه پوسترهای تصویریاش که به جای شخصیتهای بیگانه، بر لباس و کیف مدرسه بچه ها مینشیند، همه و همه طرح جدیدی از یک فعالیت رسانهای چندبعدی را به نمایش میگذارند.
در یک کلام، چنین فیلمی، اثری فراتر از یک فیلم خواهد داشت. اثری که به عنوان یک پدر، مطمئنم به بخشی از حافظه ماندگار تصویری فرزندم و فرزندان این ملت تبدیل شده و آیندهساز خواهد شد. دستمریزاد به سازندگان و حامیان این اثر که انشاءالله اجری از جنس «شهادت به حقیقت» نصیبشان شود و این دعا که زمینهساز رویکردهای نوینی در سینمای ایران باشند.فارس