به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران، در طول تاریخ بشر، علم پزشکى با افکار و تصورات بزرگ و شجاعت پیشگامان عجین بوده است و همچنین میل به دستیابى به کیفیت بالاى زندگى کسانى که از بیمارىها رنج میبرند دغدغه همیشگی انسان است.
در دهههاى گذشته علم پزشکى دچار انقلاب و تحول بزرگى شده است که حتی تحولات کشف پنیسیلین، داروهاى بیهوشی یا اشعه ایکس را تحت الشعاع قرار داده است؛ دنیا به یک باره وارد یک دوره زمانى از پیوند مغز استخوان، قلب، کبد و کلیه یا کشف دى انای و ژنوم انسانى، روشهاى نوین نوزادان آزمایشگاهى، اصلاح نژادى حیوانات و درمان با سلولهاى بنیادی همچنین بسیار نزدیک به تولید انواع بافتها و ارگانهاى انسان شده است.
سلولهای بنیادین (Stem Cell) سلولهای اولیهای هستند که توانایی تبدیل و تمایز به انواع مختلف سلولهای انسانی را دارند و از آنها میتوان در تولید سلولها و نهایتا بافتهای مختلف در بدن انسان استفاده کرد؛ منابع اصلی سلولهای بنیادین شامل مغز استخوان، بند ناف، جفت و سلولهای عصبی پیاز مو است.
امروزه استفاده از این سلولها جهت ترمیم بافتهای آسیب دیده انسانی در حالت گسترش است؛ جالب اینکه سلولهای بنیادین چند پتانسیلی هستند یعنی قابلیت تبدیل به بافتهای مختلف را دارند، اعم از بافت عصبی، عضلانی، پوششی و غیره، که این توانایی محور اصلی توجه به سلولهای بنیادین است.
تحقیقات آزمایشگاهی نشان میدهد سلولهای بنیادی خونساز موجود در خون بندناف با توجه به توانایی تمایز به سایر سلولها میتوانند افق جدیدی در درمان بیماریهای مختلف را در آیندهای نه چندان دور ایجاد کنند؛ استعدادهای بالقوه جدیدی که برای درمان با سلولهای بنیادی به وجود آمده شامل صدمات نخاعی، دیابت، بیماریهای قلبی، پارکینسون، آلزایمر، لوپوس، ایدز و بیماری ام. اس است.
مشخص شده سلولهای بنیادی موجود در خون "بندناف" در درمان انواع سرطانها، بیماریهای ژنتیک، اختلالات خونی و نقص سیستم ایمنی کاربرد دارند؛ از آنجا که سلولهای بنیادی خون بندناف راحتتر توسط سیستم ایمنی بیمار قبول میشوند، مشکل رد پیوند نیز کمتر ایجاد میشود.
خون بندناف یا "خون جفتی"، خونی است که در جنین در حال تکوین داخل رحم جریان دارد، اما متاسفانه این خون که غنی از سلولهای بنیادی است به عنوان یک زباله بیولوژیک دور ریخته میشود؛ این در حالی است که سلولهای موجود در این خون دورریز بسیار پرتوان و نامیرا هستند و با تزریق و جایگزینی آنها در مناطقی که بصورت جدی آسیب دیدهاند بهبودی کامل حاصل میشود.
مرتضی ضرابی مدیرعامل بانک خون رویان با اشاره به اهمیت ذخیره سازی خون بندناف، اظهار کرد: خانوادهها برای ذخیره سازی نمونه خون بند ناف باید تا هفته ۳۶ بارداری اقدام کنند.
وی با تاکید بر اینکه حتما باید این کار پیش از زایمان انجام شود، گفت: زمان خونگیری از بندناف ۳ تا ۵ دقیقه حین زایمان است که در غیر این صورت خون لخته میشود و دیگر قابل استفاده نیست.
ضرابی گفت: به خانوادههایی که در معرض خطر هستند بیشتر توصیه میشود که برای ذخیره نمونه خون بندناف اقدام کنند.
مدیرعامل بانک خون رویان تشریح کرد: خانوادههایی که در سابقه خانوادگی خود مشکلاتی با منشا خونی از جمله سرطان خون، تالاسمی، کمخونیهای مادرزادی و نقص سیستم ایمنی دارند باید برای ذخیره خون بندناف اقدام کنند.
ضرابی افزود: بخش قابل توجهای از پیوندهای انجام شده پیوند خواهر و برادری است؛ کودکی که به تازگی متولد شده کاملاً با کودک بزرگتر که مشکل داشته هماهنگ است و توانستهایم از سلولهای بنیادی بندناف کودک جدید برای درمان کودک بزرگتر استفاده کنیم.
حفظ و نگهداری سلولهای بنیادی خون بندناف برای استفاده احتمالی در آینده انتخابی است که امروزه تعداد زیادی از پدران و مادران در سراسر جهان به عنوان پشتوانهای برای فرزندان خود در آینده مورد توجه قرار میدهند. در ایران نیز بانک خون بندناف توسط پژوهشکده رویان با هدف تامین سلولهای بنیادی جهت کاربردهای درمانی چند سالی است که فعالیت خود را آغاز کرده است.
در این بانک والدینی که در انتظار تولد نوزاد هستند با مراجعه به این بانک و تشکیل پرونده میتوانند محتوای خون بندناف و جفت را در این بانک نگهداری کنند.
تحقیقات نشان داده است خون بندناف علاوه بر درمان بیماریها و سرطانهای خونی در درمان بیماریهای غیرخونی از جمله سکتههای مغزی و آسیبهای نخاعی کاربرد دارد؛ روزانه در کل کشور دهها هزار نمونه از خونهای بندناف دور ریخته میشود که آیندهنگری و کاربردی شدن نتایج تحقیقات مرتبط با تواناییهای سلولهای بنیادی خون بندناف حکم میکند این نمونههای غنی دورریز را در بانکهای عمومی خون بندناف ذخیره کرد.
هم اکنون آنچه در ایران به عنوان بانک خون بندناف فعالیت دارد، بانک خون بندناف خصوصی است که والدین صرفا برای فرزندان خود اقدام به نگهداری خون بندناف میکنند و امکان مصرف برای سایرین وجود ندارد؛ والدین با تشکیل پرونده در این بانک، وسایلی از جمله کیسه خون، سوزن مخصوص کشیدن خون، بروشورها و سیدیهای آموزشی در این خصوص را میگیرند و در زمان تولد نوزاد، خون بندناف توسط پزشک درون این کیسه مخصوص ریخته میشود.
بعد از اینکه خون بندناف گرفته شد آزمایشهای لازم از نظر ویروسی روی آن صورت میگیرد و روند فریزکردن خون و انتقال آن به تانکهای نیتروژن انجام میگیرد؛ خون بندناف و جفت تا قبل از این دور ریخته میشد یا اینکه بیشتر در کارهای تحقیقاتی از آن استفاده میشد، اما بعد مشخص شد که این خون منبع بسیار خوبی از سلولهای بنیادی است.
بلافاصله بعد از زایمان، بندناف از نوزاد جدا میشود و در این زمان توسط یک سوزن خون از بندناف و جفت جمع آوری و به کیسههای خون منتقل میشود؛ این فرایند غیر تهاجمی و بدون درد است و برخلاف جمعآوری مرسوم مغز استخوان که مستلزم بیهوشی عمومی است، معمولا در عرض سه دقیقه توسط ماما و یا پزشک متخصص انجام میشود.
نحوه کار این بانک به این صورت است که این خونها به صورت جداگانه برای هر شخص منجمد میشود تا در صورت نیاز در آینده برای درمان یک سری از بیماریها مورد استفاده قرار گیرد؛ این خون برای خود نوزاد در بزرگسالی چنانچه مبتلا به بیماریهایی نظیر انواع سرطانهای خون شود به راحتی قابل استفاده است؛ علاوه بر این، این خون میتواند برای خواهر و برادر و پدر و مادر و حتی اقوام نزدیک نوزادی که خون بند ناف او گرفته شده است چنانچه HLAخون آنها تا حدودی با هم همخوانی داشته باشد و در صورت اجازه صاحب خون مورد استفاده قرار گیرد.
هر کشوری که بتواند خون ۱۰هزار بند ناف را بصورت بانک نگهداری کند میتواند به بانک جهانی خون بند ناف متصل شود و با آن رد و بدل سلولی داشته باشند، هم اکنون در ایران این امکان وجود ندارد و منظور از "بانک خون بند ناف" که از آن سخن گفته میشود، مجموعهای از خون بند ناف نوزادانی است که به خواست والدین آنها منجمد شده و میتواند در بزرگسالی برای خود نوزاد یا اقوام نزدیک او مورد استفاده قرار گیرد، اما استفاده عمومی از آنها وجود ندارد.
هر خون بند نافی که برای پردازش و انجماد آماده میشود یک شماره شناساگر واحد دارد؛ بعد از جدا کردن سلولهای بنیادی و تک هستهای از این خون، این سلولها در کیسههای مخصوص، منجمد شده و در تانکهای حاوی نیتروژن مایع که ایمنی بالایی دارند، نگهداری میشوند.
با ذخیره یک کیسه خون بندناف احتمال پیدا کردن سلول بنیادی با همسانی و هماهنگی (همسانی) برای فرزند صاحب خون برابر ۱۰۰درصد، برای پدر و مادر ۵۰درصد و ۲۵درصد برای سایر فرزندان میباشد. حدود دو، سوم پیوندهای خون بند ناف تاکنون برای بیماریهای بدخیم انجام شده و بقیه برای اختلالات خونی مادرزادی انجام شده است.