ایران اکونومیست- محمد صادق الحسینی اقتصاددان در یادداشتی در رابطه با عدم تمدید معافیت نفتی ایران، به تأثیر این اقدام بر اقتصادی ایران پرداخت که متن کامل آن به این شرح است:
جان بولتون توئیت کرد که نفت به عنوان بزرگترین منبع درآمدی دولت ایران را به صفر میرسانیم.
اما برخلاف آنچه بولتون میگوید نفت سالهاست بزرگترین بخش از درآمد دولت ایران نیست. در اینجا توضیح میدهم که در سالهای اخیر نقش نفت در بودجه به شدت کم شده و منع فروش نفت برای ایران کشنده نیست بلکه قطع کانالهای ارزی مهم است ولی امر جدیدی نیست و در یک سال گذشته محقق شده است؛ پس حتی قطع این معافیتها در صورت اصلاحات اقتصادی قابل مدیریت است.
در سال ۹۶ (بدون تحریم) درآمد نفتی ایران حدود ۶۰ میلیارد دلار و در ۹۷ (با تحریم) حدود ۱۷ میلیارد دلار بوده است. از این درآمد ۷۰ درصد در اختیار دولت است که این رقم در سال ۹۶ بالغ بر ۴۰ میلیارد دلار و در سال ۹۷ بالغ بر ۱۲ میلیارد دلار میشود. بنابراین با ارز دولتی متوسط ۳۰۰۰ تومانی در سال ۹۶ و ۴۲۰۰ تومانی در سال ۹۷ کل درآمد واقعی نفتی ۱۲۰ هزار میلیارد تومان در سال ۹۶ و ۵۰ هزار میلیارد تومان در سال ۹۷ است.
این مساله یعنی در سال ۹۶ سهم واقعی نفت از بودجه عمومی دولت حدود ۳۰ درصد و سهم نفت از کل بودجه (بودجه عمومی+ بودجه شرکتها) حدود ۱۲ درصد بوده است و در سال ۹۷ با تشدید تحریمها سهم نفت از بودجه عمومی به ۱۱ درصد و سهمش از کل بودجه به ۴ درصد رسیده است!
این مساله به معنای آن است که نقش درآمدهای نفتی در بودجه دولت قابل توجه نیست.
صرفا توجه کنید که یارانه پنهان بنزین سالانه بیش از ۱۰۰ هزار میلیارد تومان و یارانه پنهان گازوئیل، گاز و برق و بنزین روی هم رفته بیش از ۸۰۰ هزار میلیارد تومان است. یعنی بیش از ۱۶ برابر درآمد نفتی سال ۹۷! بنابراین با اصلاحات به راحتی میتوان بودجه را نجات داد و این مساله ضروری است چرا که بودجه عمود خیمه اقتصاد کشور است.
از طرف دیگر در یک اتفاق نادر صادرات غیرنفتی در سال ۹۷ به صورت واقعی حدود ۲ میلیارد دلار بیش از واردات بود که مطابق پیشبینیها این مقدار با حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی به ۵ تا ۹ میلیارد دلار افزایش مییابد. این مساله نشان میدهد حتی به لحاظ تجارت خارجی وابستگی جدی به دلارهای نفتی برای تأمین واردات کشور نداریم.
اما بدترین ضربه تحریمها در جای دیگری زده شد و آن هم کنترل شدید و بستن کانالهای ارزی کشور بود که با دقت بالایی خصوصاً در یک سال گذشته در جریان بوده است که دولت باید فکر جدی برای این بخش بکند.
درواقع باید گفت که مازاد تراز تجاری داریم و مشکلی به لحاظ متعارف نداریم ولی مشکل دسترسی به ارزهایمان داریم!
راههای زیادی وجود دارد. دولت باید مبتکرانه، شجاعانه و با درایت ایران را از این مخمصه برهاند در غیر این صورت...
ابتدا باید نشان دهیم که اقتصاد ایران حتی بدون وجود نفت قابل مدیریت است و سپس ابتکارهای غیراقتصادی و هوشمندی در عین جسارت راهگشاست.