ایران اکونومیست- در سالهای اخیر و با پیدایش و گسترش شبکههای اجتماعی و نسلی جدید از امکانات اطلاعرسانی موضوع امکان ادامه حیات روزنامهها به محل گفتوگو های مهمی میان صاحب نظران ارتباطات تبدیل شده است. این موضوع با گرانی و کمیابی کاغذ مطبوعات در سال گذشته، امکان ادامه حیات روزنامهها را به یک سوال جدی در ایران مبدل کرده است. با این حال دغدغه فوق از نگاه برخی فعالان عرصه مطبوعات تهدیدی نیست که منجر به مرگ روزنامههایی شود که در لایههای بالای مدیریتی وابستگی به نهادها و سازمانهای دولتی دارندة مشروط به آنکه مدیریت آنها در بازار رقابتی رسانهای، در حوزه مطبوعات و رسانههای اینترنتی درست عمل کنند.
همشهری؛ روزنامهای مؤثر در تاریخ مطبوعات معاصر
یکی از این دست جراید داخلی، روزنامه همشهری؛ تحت مالکیت مؤسسه مطبوعاتی همشهری و وابسته به سازمان شهرداری تهران است. این روزنامه که عمری نزدیک به سه دهه دارد از بدو حیات خود به واسطه ابتکارهای خلاقانه اش نقش مؤثری در جذب مخاطب داشته است و توانسته بخش زیادی از نیاز مردم به یک رسانه نوشتاری را پاسخ دهد. این روزنامه علاوه بر تأمین نیاز خبری مخاطبانش با گسترش سازمان آگهی در قالب عرضه نیازمندهای همشهری، سالها در داد و ستد کالاها، خدمات و تأمین نیاز نیروی کار بنگاههای کوچک و متوسط اقتصادی نیز نقش مؤثری داشته است.
با وجود اینکه روزنامه همشهری در طول این سالها با اتکا به نوآوری در عرصه روزنامه نگاری (اعم از فرم و محتوا) به عنوان یک نقطه عطف در تاریخ معاصر مطبوعات شناخته میشود، نگاهی به تاریخچه این روزنامه در دورههای مختلف مدیریتی آن نشان میدهد فراز و فرودهای جدی داشته است.
اولین شماره همشهری؛ ۵ تومان
روزنامه همشهری، مهرماه سال ۷۱ با ایدهای از سوی غلامحسین کرباسچی از اعضای حزب کارگزاران سازندگی مجوز فعالیت گرفت و در روز ۲۴ آذرماه همان سال (مصادف با سالروز ولادت حضرت زهرا (س)) به پیشخوان مطبوعات راه پیدا کرد. در حالی که حدود یک ماه قبل از انتشار اولین شماره آن «محمد مهدی کرباسچی» به عنوان اولین مدیر مسئول آن منصوب شد و تا خرداد سال ۷۴ در این سمت باقی ماند.
از اولین شماره همشهری که ۵ تومان قیمت داشت و در ۱۶ صفحه با تیراژ ۱۰ هزار نسخه منتشر میشد، تنها ۵ ماه زمان برد تا این روزنامه تیراژ ۱۰۰ هزار نسخهای را تجربه کند. در همین مدت کوتاه این روزنامه به خوبی خود را معرفی کرده بود و لوگوی آن برای مردم، به تصویری آشنا تبدیل شده بود.
تیراژ افسانهای نیم میلیونی
به تدریج تیراژ روزنامه همشهری افزایش پیدا میکند و حتی به رقم افسانهای بالای نیم میلیون نسه نیز رسید. از طرف دیگر بخش انتشارات کتاب همشهری نیز راه افتاد و همشهری علاوه بر نگاه به توسعه زیرساختهای فنی همچون راه اندازی شبکه اینترنت سراسری همشهری و مراکز استانی، تلاش کرد تا ضمیمههای تخصصی با مخاطب خاص را هم برای خود دست و پا کند. انتشار ضمیمه دوچرخه، همشهری ماه، همشهری دیپلماتیک (به مدت سه ماه) و هفته نامه جوان از جمله برنامههایی است که مؤسسه همشهری در این مقطع دنبال کرد.
محدود کردن گستره توزیع همشهری
بعد از یک دهه، روزنامه همشهری تبدیل به مؤسسهای بزرگ شده بود، از شهریور ۸۱ محدودیتی قانونی برای گستره توزیع این روزنامه در نظر گرفته شد. از نگاه موافقان این محدودیت، روزنامه همشهری به عنوان وابسته به شهرداری تهران باید در گستره پایتخت توزیع میشد و مسائل مربوط به امور شهر تهران را در سرلوحه کار خود قرار دهد و دلیلی ندارد توزیع ملی گسترده داشته باشد.
ادامه روند توسعه
شهردارهای تهران به ترتیب تغییر میکنند؛ اما ظاهراً همه آنها متوجه اهمیت خاص ارگان رسانهای همشهری بودند. در ادامه مسیر روند توسعه مؤسسه همشهری دست به انتشار ضمیمه خرنامه، انتشار مجدد همشهری دیپلماتیک و مجله همشهری جوان (با شکل و شمایلی که در طول سالهای بعد حفظ شد) و همشهری محله ما زد. از دیگر اقدامات صورت گرفته این مؤسسه در این بازه زمانی راه اندازی و بهره برداری از اولین سری دستگاههای فروش مکانیزه روزنامه بود. راه اندازی مرکز تحقیقات و مطالعات رسانهای هم مولود این زمان است.
کمی بعد ضمائم همشهری دیپلماتیک و خردنامه به صورت مستقل و ماهنامه درآمد. از سویی سایت همشهری آنلاین راه اندازی شد تا در فضای اینترنت تحریریه این مؤسسه سهمی در تولید اخبار پیدا کند.
تأسیس چاپخانه همشهری
از جمله اضافه شدن بخشهای مهم به مؤسسه مطبوعاتی همشهری میتوان به تأسیس شرکت توسعه چاپ همشهری با مسئولیت بهره برداری از چاپخانه همشهری و متعاقب آن راه اندازی چاپخانه این مؤسسه در مهرماه سال ۸۶ در حضور محمد باقر قالیباف، شهردار تهران اشاره کرد.
از اوایل سال ۸۷ گروه مجلات همشهری به وجود آمد و مؤسسه همشهری به عنوان بزرگترین کارتل مطبوعاتی ایران شهرتی بیسابقه یافت. در همین مقطع مؤسسه همشهری چاپخانه دوم و سوم خود را بهره برداری کرد.
خانه تکانی در تحریریه همشهری
با مشخص شدن نتایج انتخابات شورای شهر دوره پنجم در سال ۹۶ این بار نوبت جریانات سیاسی اصلاح طلب بود تا بر مدیریت شهری تسلط پیدا کنند. اولین شهردار منتخب تهران در این دوره محمد علی نجفی بود. او در ابتدای شروع فعالیتش کسری نوری را به عنوان سرپرست مؤسسه همشهری معرفی کرد. در حالی که این تغییر مدیریتی در روزنامه همشهری منجر به خداحافظی تعداد زیادی از اعضای تحریریه همشهری شد. خبرنگارانی که بسیاری از آنها به واسطه تغییر مشابه در ساختار مدیریتی رسانههای دانشگاه آزاد، سر از روزنامه فرهیختگان، خبرگزاری آنا و ایسکانیوز در آوردند.
نجفی در روز ۱۲ شهریور مرتضی حاجی را بعد از ۲۱ سال به مؤسسه همشهری برگرداند. مؤسسهای که نسبت به آخرین حضور وی در این مؤسسه تغییر زیادی در آن رخ داده بود و مجموعه مجلات، ضمائم، روزنامه و سایر محصولات این مؤسسه آن را به بنگاهی درآمدزا و پر رفت و آمد در سالهای گذشته تبدیل کرده بود.
دوره مدیریت حاجی بر مؤسسه همشهری با دو اتفاق مهم بیرونی همراه بود. از سوی در مجلس شورای اسلامی قانون منع به کار گیری بازنشستگان در حال تصویب بود و از سوی دیگر نجفی بعد از کش و قوس فراوان از شهرداری تهران خداحافظی کرد. در حالی که بعد از او یک دوره محمد علی افشانی شهردار تهران شد و سپس پیروز حناچی به عنوان شهردار تهران معرفی شد. یکی از اطرافیان او در مؤسسه همشهری در خصوص اتفاقات رخ داده در مدیریت این مؤسسه در این بازه زمانی میگوید حاجی با ابلاغ قانون منع به کارگیری بازنشستگان در سمتهای دولتی و کشوری استعفا کرد اما تا زمانی که حناچی مدیر عامل مؤسسه همشهری را تعیین کند کماکان در این مؤسسه باقی ماند. در این مقطع خسرو طالب زاده به عنوان مدیر مسئول روزنامه همشهری معرفی شد.
در نهایت حناچی که از دیماه ۹۷ ابوالحسن ریاضی را به عنوان سرپرست مؤسسه همشهری تعیین کرده بود، در آخرین روز کاری سال گذشته او را به عنوان مدیر عامل این مؤسسه منصوب کرد.
اخبار تأمل برانگیز از داخل تحریریه
با مروری به تاریخچه این روزنامه به خوبی میتوان دریافت که اگرچه مؤسسه همشهری همواره درگیر حاشیههای سیاسی بوده است، اما به جرأت میتوان گفت حواشی یک و سال نیم اخیر آن بیش از هر زمان دیگری است. یکی از اتفاقات مهم در این خصوص در شهریور ۹۷ اتفاق افتاد که مهران کرمی، مدیر مسئول روزنامه همشهری در صفحه شخصی خود در شبکه اجتماعی اینستاگرام خبر از واگذاری مجلات همشهری به پیمانکار (برونسپاری تولید مجلات تحت مدیریت مؤسسه همشهری با هدف اداره اقتصادی) داد. از نگاه کرمی تولید مجلات همشهری به شیوه فعلی امکان پذیر نبود و تولید آن زیان ده شده بود بنابراین مدیریت مؤسسه تصمیم به این شیوه گرفت.
در همین حال و هوا، شخصی با عنوان علی رزاقی بهار در شبکه اجتماعی اینستاگرام که خود را به عنوان فعال اقتصادی، سیاسی، روزنامه نگار و منتقد سینما- تلویزیون معرفی کرده بود، اعلام کرد مدیریت مجلات همشهری در شیوه برون سپاری به او سپرده شده است.
طوفان افزایش قیمت طی یکسال
اما اوضاع اقتصادی روزنامه همشهری که ابعاد آن به علت گزارش نکردن دقیق مدیران این مؤسسه به افکار عمومی هنوز نامشخص است، تنها به واگذاری مجلات همشهری و تغییر و تحولات مدیریتی آن ختم نشد، بلکه با حذف ضمائم (همچون همشهری محله) و کاهش آگهیها و از سویی افزایش قیمت هم همراه بود. به عنوان مثال روزنامه همشهری یکبار در اسفند ۹۶ افزایش صد درصدی قیمت پیدا کرد و بار دیگر در اواسط بهمن ماه افزایش صد درصدی را تجربه کرد و در کمتر از یکسال قیمت آن از ۵۰۰ تومان به ۲ هزار تومان رسید. اتفاقی که با کاهش تعداد صفحات آگهیهای آن منجر به از دست رفتن مخاطبان عام آن هم شد.
گلایههای خبرنگاران از اوضاع
مهمترین عامل کاهش فعالیت بخشهای مختلف این مؤسسه طی یک سال و نیم اخیر به موضوع مشکلات اقتصادی چاپ و نشر بر میگردد. با این حال برخی اعضای کنونی و سابق تحریریه آن که تعلق خاطری به این مجموعه دارند، معتقدند شیوه مدیریت این مؤسسه دارای مشکل است و اگر به ایدههای خلاقانه بپردازند باز هم میتوانند همشهری را به یک روزنامه پیش رو تبدیل کنند.
طرح گلایههای خبرنگاران همشهری که اغلب در فضای مجازی منتشر میشود را میتوان یکی دیگر از حواشی پیش آمده برای این مؤسسه در چند ماه اخیر عنوان کرد. به عنوان مثال محمد طلوعی از اعضای سابق تحریریه همشهری در نامهای به ریاضی از طراحی اپلیکیشنی که قادر است نوشتههای روزنامه نگاران سابق این مؤسسه را به فروش برساند شکایت کرده است و آن را نشانهای از تضییع حقوق قانونی خود و همکارانش دانسته است.
حامد شمس هم از روزنامه نگاران اجتماعی همشهری پیشنهادهایی برای خروج این مؤسسه از بحران نوشته است و به تولید محتوا مناسب را یکی از راههای جذب سرمایه گذاران در فضای استارتاپی پرداخته است. از نگاه این روزنامه نگار مؤسسه همشهری را به واسطه دارا بودن نیروهای کیفی دارای مزیتی میداند که به راحتی میتواند سرمایه گذاران را جذب کند در حالی که برون سپاری به حل مشکل این مؤسسه کمکی نخواهد کرد.
در بخشی از نامه شمس که در یکی از کانالهای تخصصی روزنامه نگاران در فضای مجازی منتشر شده است این طور آمده است: «…واگذاری نشریات یا برون سپاری یا هر آنچه در آن مؤسسه به آن میگویند راهحل مساله همشهری نیست. همشهری با اتکا به ظرفیتهای موجود خود به ویژه بهرهمندی از نیروی انسانی خود به عنوان دارایی اصلی هر رسانه، چارهای جز پیوند با فضای مجازی و فعالیتهای دیجیتال ندارد. هرچند نگاهی به عملکرد "همشهری آنلاین" در سالهای اخیر بسیار ناامید کننده است اما به نظر میرسد با طراحی مجدد ساختار همشهری، حرکت برای حضور مؤثر در اکوسیستم استارت آپی کشور نتایجی به مراتب بهتری از روشهای سنتی حل مساله مانند واگذاری یا برونسپاری نشریات دارد. این گزینه زمانی اهمیت دوچندان خود را نمایان میکند که به عطش فراوان تولید محتوا در اکوسیستم استارت آپ ها پیببریم.»
شلیک تیر خلاص توسط مدیران همشهری
در حالی که روزنامه نگاران مؤسسه همشهری به عنوان سرمایههای انسانی این مجموعه، برای برون رفت از این شرایط هر روز راه حل های مختلفی ارائه میدهند و آن را در فضای مجازی منتشر میکنند تا افکار عمومی از شرایط داخلی این مؤسسه با خبر شوند. در اولین روز کاری روزنامهها در سال جدید (۱۶ فروردین) خبری از داخل این مؤسسه منتشر شد مبنی بر اینکه دستگاه ساعت زنی این روزنامه ۱۰۵ روزنامه نگار را شناسایی نکرده است و آنها توسط پیام این دستگاه متوجه شدند که همکاری شأن با این مؤسسه به صورت یک طرفه و آن هم به شکلی غیر حرفهای به پایان رسیده است. موضوعی که صدای حسن خلیل آبادی، عضور شورای شهر تهران را هم درآورد. این شیوه قطع همکاری با خبرنگاران و همکاران دیگر مؤسسه همشهری که شیوهای جدید و بیسابقه در فضای مطبوعات به نظر میرسد هم اینک با انتقادات فراوانی از سوی اهالی رسانه مواجه شده است
پایان همشهری؟
از زمانی که شورای شهر جدید با رأی مردم تهران روانه شورای شهر شدند؛ روزنامه همشهری در وضعیتی نامتعادل قرار گرفت. این گزارهای است که اتفاقات این چند ماه این مؤسسه به راحتی آن را اثبات میکند. تعویض چندین و چند باره مدیرعامل، تعطیلی ضمیمههای پرطرفدار همشهری که خود به عنوان یک رسانه مستقل طرفداران خاص خود را داشتند، برونسپاری و در واقع فروش غیررسمی حق انتشار مجله به یک جوان نه چندان پرسابقه در فضای رسانهای و به تبع آن عوض شدن تیمهای تحریریه همشهری و گروه مجلات آن؛ چاپ نامنظم گروه مجلات، افزایش بیسابقه قیمت روزنامه و سرانجام خداحافظی غیرمحترمانه همشهری با چیزی در حدود صد نفر از کارمندان این مؤسسه؛ ظاهراً نشان میدهد که همشهری نه تنها از روزهای اوج خود به شدت دور شده است بلکه تمایلی به بازگشت به وضع طبیعی نیز ندارد. سابقه شیرین همشهری به عنوان یک ارگان مطبوعاتی که ارتباط قابلتوجهی با بخشهای غیرسیاسی جامعه گرفت و همین طور تبدیل ضمیمه آگهیهای همشهری به محلی برای رونق کسب و کار در ایران هنوز در خاطر بسیاری از ایرانیان هست. این سابقه خوش تکرار خواهد شد؟