ایران اکونومیست- شاید علی احمدی فکرش را نمیکرد یک نمایش با ترکیبی جوان از نویسندگان و بازیگران میتواند عمری طولانی داشته باشد. نمایشی که در گرمای تهران آغاز شده بود تا سردترین روزهای پایتخت ادامه داشت. 200 شب اجرا در سه دوره اجرایی متفاوت.
«زهرماری» به نویسندگی احمد سلگی و رضا بهاروند و کارگردانی علی احمدی کار خودش را از تماشاخانه پالیز آغاز کرد. بازیگر نمایش هستی مهدوی بود تا او فرصتی برای حضور در تئاتر پیدا کند، هر چند در سینما تا ستاره شدن فاصله دارد. نمایش از همان ابتدا با فروش بالا کلید میخورد و کارش میگیرد. موفقیتش موجب میشود علی احمدی نمایش را به تالار حافظ ببرد؛ اما این بار بدون مهدوی و با لیندا کیانی.
اجرا در حافظ هم خوب پیش میرود. نورالدین حیدری ماهر سالن تازهای به نام ملک افتتاح میکند و قرعه برای شروع به نام علی احمدی زده میشود. احمدی بار دیگر «زهرماری» را روی صحنه میبرد و باز بازیگر زنش را تغییر میدهد. الناز حبیبی به سومین دختر خانواده زهرماریها بدل میشود. احمدی نادر فلاح که به نوعی ستاره نمایش محسوب میشود را حذف میکند و به جایش از وحید آقاپور بهره میبرد. با
در زهرماری مادر درگذشته است و تنها میراث برای چهار فرزندش دبههای سرکه است. سرکههایی که به علت تخمیر به شراب بدل شدهاند و فرزندان را بر سر دوراهی قرار داده است. از سویی ابراهیم، برادر بزرگتر برای از دست ندادن موقعیت مذهبیش در محله خواهان امحای دبههاست. در سوی دیگر، میلاد و یونس برادران کوچکتر در پی فروش شراب حاصله و به دست آوردن پولی برای خلاصی از فقری هستند که کلیت خانواده را تحت الشعاع قرار داده است. جدال بالا میکشد. درمییابند شراب شدن سرکهها کار تکخواهر باردار، ماری است. میفهمند خواهر بیجهیزیه، بدون مراسم عروسی سه ماهه حامله است و در نهایت میفهمند تا به خود بیایند و دبهها را بفروشند، برادر بزرگتر به عوامل مذهبی محله خبر داده است و خانه در محاصره است.
این خلاصه نمایشی است که توانست رکوردی در سال 97 برای خود به جای بگذارد، رکوردی که نتیجه آن حضور 30هزار تماشاگر در سالنهای تهران بوده است.