شنبه ۰۱ دی ۱۴۰۳ - 2024 December 21 - ۱۸ جمادی الثانی ۱۴۴۶
۱۴ اسفند ۱۳۹۷ - ۱۰:۴۳

شگردهای شعر فارسی در آرایه‌ها محدود نمی‌شوند

محمد مهدی سیار گفت: شگردهای شعر فارسی هرگز محدود در تعدادی آرایه‌خاص که‌ریشه‌در زیبایی شناسی هنر دارد، محصور نمی‌شود. خیلی از آرایه‌ها ممکن است بعد از مدتی زیبا به‌نظر نرسند.
کد خبر: ۲۸۷۶۲۵

ایران اکونومیست- روز سوم اردوی دوم از هفتمین دوره‌آفتابگردان‌های شهرستان ادب با کلاس آموزشی با عنوان «آرایه های نو» و با حضور «محمد مهدی سیار» همراه‌بود.

شگردهای شعر فارسی در آرایه‌ها محدود نمی‌شوند

سیار در این کلاس آموزشی با اشاره‌به‌آرایه های نوپدید در شعر فارسی اظهار کرد: هدف از این موضوع بازخوانی در زیورها و زینت‌هایی است که‌شاعران معاصر به‌شعر فارسی اضافه‌کردهاند. آنچه‌که‌در مباحث آرایه های ادبی به‌ما آموخته‌می‌شود، بازتاب‌هایی است از کاری که‌شاعران کرده اند. در واقع هرگز شاعر خود را در چهار چوب از پیش تعیین شده‌ای محصور نمی‌کند.

شاعر کتاب حق السکوت افزود: آرایه‌هایی که‌در کتب ادبی معرفی می‌شوند، هرگز از قبل به‌شاعر دیکته‌نشده‌بلکه‌ابتدا شاعران در طول تاریخ شعر گفته اند و بعد افرادی دیگر این آرایه ها را شناسایی کرده اند و از دل این بررسی‌ها آرایه های ادبی فصل بندی شده‌است.

وی در خصوص لزوم این بحث عنوان کرد: اول اینکه‌به‌ما یاد می‌دهد شگردهای شعر فارسی هرگز محدود در تعدادی آرایه‌خاص که‌ریشه‌در زیبایی شناسی هنر دارد، محصور نمی‌شود. خیلی از آرایه ها ممکن است بعد از مدتی زیبا به‌نظر نرسند. مثل موازنه و ترصیع که‌امروزه‌خیلی کم استفاده می‌شود و اگر کسی استفاده‌کند مورد توجه قرار نمی‌گیرد مگر اینکه جوری استفاده کند که بوی کهن بودن از شعرش بلند نشود.

سیار با بیان اینکه‌این آرایه ها همزمان با پیشرفت زمان زاییده می‌شود و انباشته‌ای برای شاعران نسل‌های بعدی است، گفت: این مبحث هم در بین شاعران و دانشگاهیان بسیار غریب است. با استفاده‌از این بحث می‌توان از آنها هوشمندانه استفاده کرد. وقتی نامی برای این آرایه ها می‌گذاریم و قابل تقلید می‌کنیم، ممکن است برای شاعری که‌اولین بار از آن استفاده‌کرده‌است، ناراحت کننده‌باشد اما مطرح کردن این آرایه ها کمک بزرگی به‌ادبیات است.

اولین آرایه‌ای که‌از سوی شاعر کتاب رودخوانی مطرح شد، «سرایت» بود. وی ابتدا شعری از قیصر امین پور را به‌صورت ناقص خواند: قطار می‌رود / تو می‌روی /............../ و من چقدر ساده ام که‌سال‌های سال / در انتظار تو / کنار این قطار … ایستاده ام / و هم چنان به‌نرده‌های ایستگاه‌… تکیه داده‌ام.

وی در ادامه‌بیان کرد: با اینکه بدون این جاهای خالی شعر معنا می‌دهد اما اتفاق شاعرانه‌خاصی در آن رخ نداده‌است. بنابراین آن چیزی که‌این شعر را ماندگار کرده همان کلماتی است که حذف شده است. اولین اتفاق در سطر سوم رخ داده‌است: تمام ایستگاه می‌رود. در بخش بعدی کنار این قطار رفته‌ایستاده ام و هم چنان به‌نرده‌های ایستگاه رفته تکیه داده‌ام.

سیار گفت: اگر رفتن را به‌چیزی نسبت داد که‌ایستاده، ماجرا عوض می‌شود و محوریت این شعر اضافه‌کردن عنصر رفتن به‌ایستادن است. این کار را می‌توان شگردی تازه‌در تاریخ ادبیات دانست. نامی که‌من انتخاب کرده ام، سرایت است و تعریف آن به‌این شرح است: سرایت مساوی است با نسبت دادن صفت یک عنصر به‌عنصر هم نشین برای ایجاد تصویر و معنای تازه.

شاعر کتاب بی خوابی عمیق گفت: در این آرایه‌با مه‌آلودگی و سیالیت صفات مواجه ایم و در هنر شعر صفاتِ اشیا حالت سیال دارند و می‌توانند کمی گسترده‌شوند. این همان کاری است که‌در آرایه‌استعاره و تشبیه‌انجام می‌شود اما با این تفاوت که‌در تشبیه‌صفت بین مشبه و مشبه به مشترک است و آن دو را به‌واسطه‌این صفت مشترک جمع می‌بندیم. اما اینجا عکس آن رخ می‌دهد. صفت دریک شیء است اما به‌دلیل منطق شاعرانه‌که‌مثلاً ممکن است در یک مکان بودن یا در یک چارچوب شاعرانه‌بودن باشد، از چیزی به‌چیز دیگر سرایت می‌کند.

وی مثال زد: «کودکی هایم / با نخی نازک به‌دست باد آویزان» اگر شاعر به‌جای کودکی‌ها بادبادک را می‌آورد، اتفاق شاعرانه‌ای نمی‌افتاد. یا مثلاً شاعر شعر «برگ برگ / شاخه‌شاخه / دسته‌دسته‌دست دست / گلفروش خردسال را باد برده‌است» صفت گل‌هایی که گلفروش می‌فروشد را به‌خود گلفروش سرایت داده‌شده‌است.

سیار خاطرنشان کرد: دومین آرایه، «تجسد زمان» است. برای مثال شاعر در بیت «راستی / روزهای سه‌شنبه‌پایتخت جهان بود» و بیت «به‌کجای این شب تیره بیاوزیم قبای ژنده ی خود را» رفتار مکان را با زبان انجام می‌دهد. در کل این آرایه را می‌توان با سینما مقایسه‌کرد چراکه‌بسیاری از این رخدادها به‌دلیل تأثیر سینما در شعر است.

این منتقد ادبی عنوان کرد: در سینما مفهومی داریم به‌نام ماشین زمان که‌درباره‌آن فیلم‌های زیادی ساخته‌شده‌است. حرکت در زمان در شعر هم وارد شده‌که‌شاید قبلاً به‌این حد استفاده نمی‌شد. این آرایه‌تازه‌را می‌توان «تصرف در تاریخ یا زمان پریشی» نامید. تعداد این کاربردها چند ده‌برابر شعر کهن است و تحت تأثیر سینما و انقلاب اسلامی است. چون انقلاب اسلامی و شکل حکومت شعار مردم زمان پریشی بود. وی افزود: در شعارهای اول انقلاب مثل «سرنگون می‌کنیم رژیم پهلوی را / برقرار می‌کنیم حکومت علی را» می‌توان این زمان پریشی و اینکه‌ما هویت امروزِ خود را در چهارده قرن پیش احساس می‌کنیم را دید. شعاری مانند «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» نیز تصرف در تاریخ و تصرف در جغرافیا را نشان می‌دهد.

سیار خاطرنشان کرد: از جمله شاعرهایی که‌از این آرایه‌به‌خوبی استفاده می‌کند، علی داودی است. به‌عبارت دیگر زمانی که‌در شعر عناصر جغرافیایی در هم آمیخته می‌شوند می‌گوئیم تصرف در جغرافیا رخ داده‌است: «شب خاموش / چراغ‌ها خاموش / من خاموش / چگونه‌در این تاریکی از ماه‌بنویسم؟»

این کارشناس ادبی بیان کرد: «جایگزینی» آرایه‌دیگری است که‌به‌زبانی و خیالی تقسیم می‌شود. جایگزینی زبانی عبارت از تغییر حداقلی در کلمه‌و کلام رایج برای رسیدن به‌معنایی نو و تازه‌است. این آرایه‌را در اشعار قیصر امین پور به‌خوبی می‌توان دید: «پیشینیان با ما / در کار این دنیا چه‌گفتند؟ / گفتند باید ساخت / گفتند باید سوخت / ما نیز / گفتیم باید ساخت / اما نه‌با دنیا که‌دنیا را / گفتیم باید سوخت / اما نه‌با دنیا که‌دنیا را»

وی تصریح کرد: جایگزینی خیالی یعنی با استفاده‌از خیال عنصری را در عبارت یا کلام جابه‌جا کنیم تا به‌معنای تازه ای برسیم. برای مثال سهراب سپهری وقتی می‌گوید: «من وضو با تپش پنجره‌ها می‌گیرم.» از این آرایه‌بهره‌برده‌است.

افزودن و جابجایی نیز آرایه های مورد بحث دیگری بودند که‌این منتقد ادبی آنها را معرفی کرد و افزود: «افزودن» عبارت است از اضافه‌کردن یک عنصر به‌یک ترکیب یا عبارت متداول و «جابجایی» زمانی رخ می‌دهد که‌شاعر با یک جاب ه‌جایی بین اعضای جمله‌معنا و مضمون تازه ای ایجاد کند. بیت «سفره ات را وا کنی نان و پنیر و نور» نمونه‌ای از کاربرد آرایه‌افزودن و بیت «من سال‌های سال مردم / تا اینکه‌یک دم زندگی کردم» نیز نمونه‌از کاربرد آرایه‌جابجایی است.

سیار ادامه‌داد: آرایه‌نوپدید دیگر «تشخیص بسط یافته» است. در شعر قدیم تشخیص در یک لحظه‌اتفاق می‌افتاد اما در تشخیص بسط یافته‌برخورد شاعر با مفاهیم بسیار گسترش یافته‌است. در شعر کلاسیک تشخیص محدود بود و یک صفت از صفات جانداران به‌آن القا و برای توصیف‌ها استفاده می‌شد اما تشخیص امروز دارای اتفاق تازه‌تری است. بیژن نجدی از شاعرانی است که‌از این آرایه به‌وفور استفاده‌کرده‌است. «نخل های سوخته‌خرمشهر پسرعموهای من اند / آ ه پسرعموهای من / صبحانه را مهمان من باشید»

آخرین اخبار