پژوهشگر و تهرانشناس، گفت: مرتضی احمدی تمام ترانه های مردم را به دست آنها رساند و به واقع، زبان مردم تهران را جز او و جعفر شهری، فرد دیگری ثبت و ضبط نکرده است.
کد خبر: ۲۶۸۷۴۲
به گزارش ایران اکونومیست؛ نصرالله حدادی در نشست «یادی از صدای تهران؛ مرتضی احمدی» در خانه گفتمان شهر برگزار شد، گفت: مرتضی احمدی تمام ترانه های مردم را به دست آنها رساند و به واقع، زبان مردم تهران را جز او و جعفر شهری، فرد دیگری ثبت و ضبط نکرده است. وی افزود: آنها نسلی بودند که دیگر جایگزین ندارند و حالا از بین ما رفته اند. آنها با مردم زندگی کرده بودند و زبان آنها را در ذهن و ضمیر خود داشتند. بابک چمنآرا ناشر موسیقی نیز در این نشست درباره تجربه ضبط آلبوم «صدای طهرون»، گفت: در سال 88 به مدت 6 ماه، هفته ای سه روز شنبه، دوشنبه و چهارشنبه از ساعت 2 تا 6 بعدازظهر و شاید هم دیرتر، صدای او را ضبط کردیم که به 106 قطعه رسید. وی افزود: او همیشه برای ضبط، انرژی و آمادگی داشت و مدام می گفت یکی دیگر هم ضبط کنیم، شاید من فردا نباشم. این 106 قطعه، صدای اوست و تنبک بیرون استودیو ضرب می زد. این تهیه کننده موسیقی ادامه داد: محصول آن، چهار دوره آلبوم، «صدای طهرون» شد که شماره یک آن تنها با تنبک بود و در دو سه و چهار، تار و کمانچه هم اضافه شد. چمن آرا خبر داد: صدای طهرون 5 هم مجوز گرفته و امیدوار هستیم ششمی هم آماده شود چون مرتضی احمدی یک پرسپولیسیِ دوآتشه بود و البته در این مدت، خورش چاقاله بادام که دستپخت خودش بود را هم تجربه کردم که یکی از غذاهای اصیل تهران است و اتفاق جالبی بود. وی افزود:به قول بهرام بیضایی ما را با کارهایمان می شناسند. یک سال پیش از درگذشت احمدی که صدای طهرون 4 رونمایی شد، برنامه ای برگزار شد و در آنجا از خانه موزه مرتضی احمدی نام برده شد. این فعال موسیقی ادامه داد: کسانی از شهرداری و میراث فرهنگی حاضر بودند و به شکل عجیبی هم اتفاق نظر داشتند. حتی عجیب تر آنکه کارهای مجوز آنقدر خوب و سریع پیش می رفت که ما برای اتاق ها و راهروها و درهای آن خانه هم اسم گذاشته بودیم و چند گزینه هم در منطقه 12 در نظر گرفته شد. چمن آرا گفت: اما ناگهان کار متوقف شد و نشد و افسوس که اگر بود همه کارهای صوتی و تصویری و مکتوب درباره مرتضی احمدی در جایی جمع می شد و حتی می توانست مرجعی باشد با محوریت فرهنگ تهران. مرتضی احمدی با مرگ خود در شب یلدا، از خانه خود به خانه های همه مردم تهران و ایران آمد. هادی آفریده نیز در این نشست از تجربه ساخت مستند «چنارستان» در کنار مرتضی احمدی یادی کرد و گفت: در فیلم های مستند، مهم ترین کار، پژوهش است و برترین فیلم های مستند جهان، پشتوانه پژوهشی دارند. وقتی با مرتضی احمدی صحبت کردم قرار بود او ما را راهنمایی کند اما هرچه جلو رفتیم متوجه شدم که او می تواند بهترین منبع باشد و در نتیجه سکانس آغاز فیلم در میدان راه آهن و پایان فیلم در میدان تجریش، با حضور او بود و آن دو روز در کنار مرتضی احمدی چقدر فوق العاده بود. وی افزود: در قهوه خانه آذری در میدان راه آهن نشستیم و او از خاطرات اِشغال ایران بدست متفقین گفت و عیان بود که او دلش برای وطنش می تپید و دغدغه اش مردم بود. احمدی در کنار جعفر شهری، مونوگرافینویسی (تکنگاری) را در دهه 40 و 50 انجام داد و از این جهت کار او، در حفظ فولکلور مردم تهران اهمیت دارد. آفریده اضافه کرد: اگرچه ضربیخوانی های او، احساس شورانگیزی ایجاد می کند ولی زمانه سروده شدن آنها بسیار مهم است. او نمونه هنرمندان متعهد به مردم بود که در لحظه واکنش نشان می داد و ظلم دولت ها به مردم را نقد می کرد. وی گفت: کاری که هنرمندان امروز ما نمی کنند و برای خود جایگاهی جدا و بالاتر از مردم در نظر می گیرند اما احمدی از نسل هنرمندان اصیل بود و مثلا اگر او امروز بود و توهین یک نماینده مجلس به مردم را می شنید چه واکنشی نشان می داد. ماهیت مرتضی احمدی و هنرمندان نسل او چیز دیگری بود. مهدی یساولی سخنران پایانی این مراسم نیز گفت: مرتضی احمدی 30 آذر درگذشت و من آبان نزد او رفتم. کسالت داشت و روی تخت خوابیده بود و حتی 30 کیلو وزن کم کرده بود اما در همان حال، هنوز قصه می گفت. چون او ذاتا قصه گو بود و آن شب، حکایت جنگ مار و لکلک در حرم عبدالعظیم یا داستان جغد و آینه را روایت کرد. وی افزود: مرتضی احمدی روایت گر زندگی مردم تهران بود و در خاطرات او با نام «من و زندگی» با تاریخ زندگی مردم تهران قدیم روبرو هستیم. در پایان این مراسم بخش هایی از مستند «چنارستان» و دو قطعه از آلبوم «صدای طهرون1» با صدای مرتضی احمدی پخش شد.