به گزارش ایران اکونومیست؛ «بعد از یک برنامه خبرساز با حضور جواد ظریف، وزیر امور خارجه، رضا رشیدپور با انواع انتقادات مواجه شد؛ انتقاد کسانی که او را متهم به بیاحترامی به وزیر میکردند؛ کسانی که میگفتند از تریبونش برای شلوغکاری و جلب توجه استفاده میکند و به قول معروف شو میدهد و حمله کسانی که میگفتند او به هر حوزهای سرک میکشد و بدون این که تخصصی داشته باشد، هر سوژهای را مطرح میکند.
واقعیت این است که لحن رشیدپور در گفتوگو با ظریف نشانی از پرنسیب نداشت. خودش هم منصفانه اعتراف میکند که بدون عیب و ایراد نیست. هر چند که با جوابهایش در برنامه خندوانه مشخص شد انتقادات را نمیپذیرد و با طرح این موضوع که فضای برنامهاش صمیمانه است و کسی از حرفها و سوالاتش دلگیر نمیشود، میخواهد قسر در برود. اگر متوجه شده باشد که بیاحتیاطی و بیاحترامی در مقابل شخصیت موجهی مثل ظریف چه عواقبی دارد، اعترافنکردنش را هم میتوان ندیده گرفت. بالاخره کدام مجری مشهور در دنیاست که گاف نداده باشد. در مورد رشیدپور این نکته هم قابل کتمان نیست که از جنجال استقبال میکند. میخواهد دیده شود. این کار را هم نسبتا خوب بلد است؛ چه وقتی که آنتن صدا و سیما را دارد و چه وقتی که ممنوعالفعالیت میشود و مجبور است به استودیوهای غیر مجاز و نیمهمجاز نقل مکان کند؛ چه وقتی که تاکشو اجاره میکند و چه وقتی که مجری جُنگهای صبحانه و عصرانه و شبانه میشود. او دیانای این کار را دارد. ژورنالیست است و خوشذوق است و کارش را بلد است. درباره اخلاق صحبت نمیکنیم و فقط از قواعد فنی و حرفهای کار رسانه صحبت میکنیم؛ قواعدی که رشیدپور نشان داده در آن صاحب سبک است، حتی اگر در چیدن تیم و گرفتن مشاور بدسلیقگی کند و برای خودش حاشیه درست کند، حتی اگر نتواند از همه فرصتها و امکاناتش بهترین بهره را ببرد.
این که عدهای بابت شلتاق او مقابل ظریف یا به دلیل طرح موضوعاتی که خوش نداشتند روی آنتن زنده برود، حالا علیهاش شمشیر کشیدهاند، چیزی از تواناییهای او کم نمیکند. نیاز به گفتن هم نیست که او در چارچوب محافظهکاریها و سوگیریهای رسانهاش حرکت میکند و نه تنها جرأت و مهلتش را نخواهد داشت که به چهرههای جبهه مقابل ظریف بتازد که حتی برای دعوت کردن آنها به برنامه راحت و چالشیاش هم اوکی نخواهد گرفت.
با همه اینها میخواهم بگویم که کارش را دارد خوب انجام میدهد. در همان حوضچهای که در اختیارش گذاشتهاند و با زبلی کمی گشادترش کرده، خوب آببازی میکند. یادمان باشد که همین دوربین و همین تایمهای طلایی و نقرهای به دیگران، یعنی به دیگر مجریان مورد وثوق سیما هم داده شده و آبی را گرم نکردهاند. حالا هم بعید نیست که برایش رقیبی بتراشند به شیوه همیشگی رسانه ملی که تا کسی گل میکند میخواهند زمینش بزنند و ثابت کنند که تخم دوزرده نمیکنی و ترمزش را بکشند. این که برنامهاش گل میکند، سوژهها و حرفها و مصاحبههایش در فضای مجازی بازنشر میشود و دیده میشود، یعنی به هدفش رسیده است. یعنی در برهوت رسانه که از فضای مجازی عقب افتاده و از سوژه عقب افتاده و کلا رسانهای عقبافتاده است، رشیدپور توانسته گلیمش را در حدی از آب بکشد؛ با وجود همه دستهگلها و نوابغی که به برنامه میآورد و میبیند رودست خورده (اگر کلک نزده باشد)؛ با وجود پیگیری اغراض شخصی که گاهی دم خروسشان از صفحه تلویزیون بیرون میزند. کاری که او میکند پوپولیسم نیست؛ ماندن روی موج خبر و پیگیری سوژههای روز و دیدهشدن است؛ همان چیزی که رسانه کم دارد؛ با همه معایب؛ با همه نقدهای اخلاقی که به برنامهاش وارد است. این بیشتر پروفشنالیسم است تا پوپولیسم. تابآوردن او و زخم زبانهایش هم ظرفیت رسانه و مسئولان را بالا خواهد برد. حتی اگر گاهی نامربوط بگوید؛ حتی اگر تخصص لازم برای هر حرفی را نداشته باشد که لازم هم نیست در همه زمینهها متخصص باشد. او باید تخصص طرح مسائل عمومی و نگهداشتن مخاطب پای گیرندهها را داشته باشد. باید دکترای اندازهگیری نبض جامعه را داشته باشد. کی منکر این تواناییهای اوست؟