دونالد ترامپ پس از آن که یک سال تلاش کرد ایران را در صحنه توافق هستهای در تنگنا قرار دهد اما در نهایت شکست خورد و به این نتیجه رسید از نظر حقوقی قادر به شکستن توافق هستهای نیست، کوشید بهانههای دیگری را درست کند و نیات خودش مبنی بر تحریم ایران را از طرق دیگر پیاده کند.
در راستای عملیاتی کردن چنین هدفی، خانم نیکی هیلی از حدود چهار ماه گذشته فعال این صحنه شده و راجع به چند موضوع درباره ایران صحبت میکند و سعی میکند علیه ایران فضاسازی کند. یعنی در حالی که وزیر امور خارجه امریکا تحرکاتی در این زمینه ندارد، هیلی از طرف ترامپ بهعنوان کارگزار این پروژه عمل میکند.
او در این زمینه به طراحی چند سناریو پرداخت؛ نخستین برنامه بهدنبال آزمایش موشکی ایران اجرایی شد و هیلی سعی کرد ایران را با استفاده قطعنامه 2231 محکوم کند. او مدعی شد که ایران بر اساس این قطعنامه نبایستی توسعه موشکی داشته باشد.
این در حالی است که قطعنامه 2231 درباره برنامههای موشکی اخلاقاً به ایران توصیه کرده است و هیچ شرطی برای آن نگذاشته است. صحنه دیگر بحث اعتراضات عمومی در ایران بود که باز هیلی آستین بالا زد و با ادعای اینکه ایران حقوق بشر را در ایران نقض کرده است، تلاش کرد علیه آن قطعنامه تصویب کند.
این تلاش او هم با مخالفت کشورهای اروپایی مواجه شد چه آنکه اروپاییها در پاسخ به ادعای امریکا گفتند وقتی رئیس جمهوری ایران میگوید براساس قانون اساسی، اعتراض حق مردم ایران است در این صورت ما چه محکومیتی صورت دهیم؟
صحنه سوم به موضوع موشک حوثیها و اصابت آن بهعربستان باز میگردد. در حالی که عربستان و امریکا اعلام کردند موشکی که از سوی حوثیها به عربستان پرتاب شده در هوا منفجر شده و خسارتی برای ریاض به بار نیاورده است، قطعات موشکی که به درست یا غلط بهحوثیها مرتبط بوده و متلاشی شده به واشنگتن برده شد تا نیکی هیلی با نشان دادن قطعات موشک پرتاب شده به ریاض، ادعا کند این موشک از سوی ایران به یمن ارسال شده و مشابه موشک قیام است.
این نمایش نیکی هیلی حتی با تمسخر مطبوعات امریکایی از جمله نیویورک تایمز و واشنگتن پست رو به رو شد. با این حال امریکاییها در پیگیری این پروژه برای به تصویب رساندن قطعنامه علیه ایران، سفرای اعضای شورای امنیت را از نیویورک به واشنگتن دعوت کردند و همزمان ترامپ هم با مقامهای انگلیس و فرانسه تلفنی صحبت کرد و قرار به حمایت آنها شد و حمایت هم کردند و در نتیجه سه عضو شورای امنیت در نشست اخیر برای تصویب این قطعنامه به حمایت برخاستند.
این در حالی است که در صحنهآرایی شورای امنیت برای تصویب قطعنامه علیه ایران، این بحث میان موافقان و مخالفان مطرح شد که اگر قرار باشد ورود تسلیحات به یمن ممنوع باشد این شامل عربستان هم میشود یعنی اینطور نیست که عربستان بتواند هر کاری خواست آنجا بکند ولی دریافت تسلیحات از سوی حوثیها ممنوع باشد.
بنابراین بحث بر سر این موضوع در نشست اخیر شورای امنیت صورت گرفت که اگر قرار است ورود سلاح به یمن ممنوع شود باید برای همه ممنوع شود و اگر قرار نیست ممنوع شود نباید اسم هیچ کشوری آورده شود.
در قالب چنین خواستهای بود که روسیه یک قطعنامه مشابه ارائه کرد و گفت ورود هرگونه سلاح به یمن ممنوع است که شامل هم عربستان و هم مثلاً ایران میشد. اما وقتی امریکا با قطعنامه مد نظر روسیه مخالفت کرد، روسیه هم قطعنامه مد نظر امریکا را وتو کرد.
از این نظر در نشست اخیر شورای امنیت یک نه کامل به امریکا گفته شد و امریکا متوجه شد که اگر بخواهد علیه ایران اقدامی یک طرفه و خصمانه انجام دهد، دیگر آن دوران گذشته به پایان رسیده است. اینک هم روسیه و هم چین بتدریج تلاش میکنند از حق وتوی خود برای ایجاد توازن در روابط بینالملل استفاده کنند.
درست است که امریکا باوجود این شکست به تلاشهایش علیه ایران ادامه خواهد داد اما شکست اخیرش در شورای امنیت برای چندمین باربه این معناست که دیگر به سیاق گذشته نمیتواند خواستههای خود را به اعضای جامعه بینالملل دیکته کند.
سید علی خرم استاد دانشگاه حقوق بینالملل