به گزارش ایران اکونومیست؛ در هفتههای اخیر، فضای سیاسی و امنیتی منطقه بهشدت متشنج شده است. بریتانیا، فرانسه و آلمان با استفاده از مکانیسم ماشه که در توافق هستهای ۲۰۱۵ (برجام) پیشبینی شده بود، بهصورت رسمی پرونده نقض تعهدات ایران را به شورای امنیت سازمان ملل بازگرداندند. این اقدام موجب بازگشت خودکار تحریمهای سازمان ملل علیه ایران شده و شوک بزرگی به مناسبات دیپلماتیک و اقتصادی تهران و قدرتهای جهانی وارد کرد.
مکانیسم ماشه ضمن بازگرداندن محدویتهای فروش تسلیحات، غنیسازی اورانیوم، و وضع بازرسیهای سختگیرانهتر، عملاً پای ایران را در تلهای اقتصادی و سیاسی پیچیده میکند. این بازگشت سختگیرانه تحریمها، در حالی به اجرا در میآید که ایران بارها و بارها تأکید داشته که اقداماتش در حوزه هستهای صرفاً برای اهداف صلحآمیز است.
در مقابل، مجموعهای از تحلیلگران و مقامهای سیاسی داخلی و بینالمللی بهشدت نسبت به پیامدهای این تصمیم هشدار دادهاند. کارشناسان از احتمال تشدید تنشها و حتی بروز جنگی جدید در خاورمیانه سخن به میان آوردهاند؛ جنگی که تبعات منفی آن دامان تمام منطقه و جهان را خواهد گرفت.
ایران انتشار چندین بیانیه دفاعی و هشدارآمیز را آغاز کرده که در آن از حق خود برای دفاع مشروع و مقابله با هرگونه اقدام تجاوزکارانه سخن گفته شده است. این واکنش، به همراه تحرکات نظامی برخی کشورهای همسایه و افزایش حضور نظامی غرب در منطقه، نگرانیها از کشیده شدن اوضاع به دام یک درگیری نظامی گسترده را افزایش داده است.
آیا جهان وارد دور جدیدی از رویارویی ایران و غرب شده است؟ کارشناسان معتقدند که تنشهای کنونی نه تنها فرصت دیپلماسی را کاهش داده بلکه فضای اعتماد و مذاکره را نیز به شدت تیره کرده است. در چنین وضعیتی، تنها راه برای جلوگیری از دخالت نظامی گسترده، گفتوگوهای فوری و جدی بر سر برنامه هستهای و محدودیت تحریمها است.
در نهایت، تحولات هفتههای آینده نشاندهنده سرنوشت این بحران پیچیده خواهد بود؛ موضوعی که نه تنها ایران و غرب، بلکه تمام بازیگران منطقهای و بینالمللی را به دقت رصد میکنند.