به گزارش ایران اکونومیست؛ تمایل ایرانیها به طراحی ویترین فروشگاهها، رستورانها و حتی خانههایشان با نشانهای کریسمس افزایش پیدا کرده است، تا جایی که بیشتر فروشگاهها در هر زمینهای نیز از این نشانهها برای جذب مشتری استفاده میکنند.
علاقه مردم از عکس گرفتن با یک درخت کریسمس یا بابانوئل گذشته است، تا جایی که برخی از آنها به اصرار فرزندانشان سعی میکنند هر سال یک درخت کریسمس در خانههایشان برپا کنند.
دلیار که هفت سال دارد و معمولا سه ماه تابستان را در کشوری دیگر و روزهای دیگر سال را در ایران زندگی میکند، هر سال به تزئین درخت کریسمس در خانه اصرار دارد.
صاحبان برخی فروشگاهها نیز معتقدند؛ استفاده از اِلمانهای کریسمس به جذب مشتری و رونق فروش آنها کمک میکند.
آنقدر که تزئینات کریسمس جذاب است، نشانههای نوروز نیست
صاحب یکی از فروشگاههای عرضه محصولات فانتزی و تزئینات کریسمس میگوید: با نزدیک شدن به سال نو میلادی تنوع محصولاتی که جنبه تزئینی دارند نیز افزایش پیدا میکند. این محصولات که تقریبا همهی آنها از کشور چین وارد میشوند، آنقدر پر زوق و برق هستند که حتی استفاده نمادین از آنها در ویترین مغازهها مشتری را جذب میکند. جالب است که این محصولات هر سال متنوعتر هم میشود.
او ادامه میدهد: چند روز است که یک عروسک بابانوئل جلوی در فروشگاه گذاشتهام که موجب جذب مشتری شده است. افراد به بهانه عکس گرفتن با بابانوئل به خرید محصولات دیگر هم رقبت نشان میدهند. قطعا اگر این روزها آلودگی هوا اجازه میداد، نگرانیمان از پرداخت اجاره مغازه هم برطرف میشد.
این صاحب فروشگاه در پاسخ به اینکه چرا از نشانههای شب چله برای طراحی ویترین فروشگاهاش استفاده نکرده است؟ توضیح میدهد: به جز انار سفالی، اِلمان دیگری برای تزئین شب چله وجود ندارد. ما حتی با نزدیک شدن به عید نوروز از حاجی فیروز یا نمادهای سفره هفت سین برای دیزاین فروشگاه استفاده میکنیم، اما آنقدر که تزئینات کریسمس تنوع دارند و برای مردم جذاب است، اِلمانهای نوروز نیست.
او همچنین میگوید: امیدوارم مسوولان متولی فرهنگ کم کاری خودشان را در این زمینه مثل موضوع ولنتاین با پلمپ کردن فروشگاههایی که از نمادهای کریسمس استفاده میکنند، جبران نکنند.
برنامه ریزی و سیاست گذاری که تعمداً وجود ندارد
کم کاری در برجسته و یا معرفی کردن کارکترها یا عرضه کالاهای فرهنگی برای جشنهای آئینی، به صورت موردی درباره شب چله از سوی نهادهای متولی جای تامل دارد.
یک جامعه شناس در این باره میگوید: ساختارهای رسمی ما تا کنون اقدامات جدی برای ورود به این موضوع انجام ندادهاند. وقتی برای این کار هیچ برنامه ریزی و سیاستگذاری تعمداً وجود ندارد که آئینهای ملی ما مثل یلدا بزرگ و برای آن نمادسازی شود، پس نباید توجه بیشتر مردم به جشن سال نو میلادی و استفاده بیشتر از نمادهای کریسمس در سطح شهر عجیب به نظر بیاید.
محمدرضا پویافر میافزاید: کارکتر حاجی فیروز که با نزدیک شدن به ایام نوروز سر چهارراهها دیده میشوند نیز حامل پیامهای مثبت نیست، چرا که بیشتر در حال رقصیدن و پول جمع کردن دیده میشوند، در حالی که کارکتر بابانوئل در کشورهای توسعه یافته حامل پیام مثبت است و آنچه دیگران از او انتظار دارند، دادن هدیه است.
او اضافه میکند: باید برای این موضوع، اقدامات سازمان یافته پژوهشی انجام شود تا بتوان درباره آن بیشتر صحبت کرد. توجه به کارکترهای آئینهای ملی مثل ننه سرما در شب یلدا به شکل خیلی ضعیف در کتاب داستان کودکان یا برنامههای انیمیشنی کار شده است. شاید این طور تصور میشود که اگر کارکترهای آئین ملی بزرگ یا ترویج شوند در تضاد با نمادهای دینی است .
پویافر درباره دلیل توجه فروشندهها به استفاده از نمادهای کریسمس در طراحی فروشگاهها و توجه مردم به این موضوع، بیان میکند: نوعی میل به ابراز هویت غربی برای کسب اعتبار بیشتر در پوشش و تبلیغات فروشگاهها در این باره وجود دارد. دلیل استفاده از نمادهای کریسمس به جای نمادهای فرهنگ کشور خودمان در سطح شهر به حافظه تاریخی جامعه ایرانی هم ارتباط دارد. ما از لحاظ فرهنگی مدتی تحت سیطره کشورهای غربی بودهایم و شاید هنوز هم احساس میکنیم نسبت به غرب فرودستی داریم، این موضوع را در ذهن خود باز تولید میکنیم و بیشتر از درخت و نمادهای کریسمس در طراحی فروشگاهها استفاده میکنیم.
این جامعه شناس میگوید: البته نماد سازیهایی برای دفاع مقدس صورت گرفته که خیلی هم خوب است اما همین اقدامات برای بخش دیگری از فرهنگ ما صورت نگرفته است.مثلا یک سری اقدامات برای کارکتر عروسکهای دارا و سارا نیز انجام شد که آن هم نسبتا شکست خورد.
او همچنین درباره توجه موسسههای آموزشی به برگزاری جشنهای سال نو میلادی یا هالووین برای آشنایی نسل جدید، اظهار میکند: بسیاری از مراکز آموزشی و مدارس ما درگیر فعالیتهای اقتصادی شدهاند. ما میبینیم که در مدارس غیرانتفاعی هم به مناسبتهای مختلف برنامههایی برگزار میکنند و برای انجام کار مبلغی را به صورت جداگانه در نظر میگیرند بنابراین به نظر میرسد بخشی از توجه به جشنهای غربی در موسسات با اهداف اقتصادی انجام میشود.
پویافر درباره اینکه آیا به همان اندازه که در کشور ما برای آشنا کردن نسل جدید با فرهنگ و آئینهای کشورهای دیگر از جمله هالوین یا کریسمس تلاش میشود، مراکز آموزشی کشورهای دیگر نیز چنین دغدغههایی برای آشنا کردن مردم با فرهنگ کشورهای شرقی دارند؟ توضیح میدهد: تا جایی که اطلاع دارم، به نظر میرسد چون تصدی دولت در برخی از بخشهای کشورهای دیگر کمتر است، این امر در اختیار گروههایی است که دوست دارند فرهنگ کشور خودشان را ترویج کنند.
اجرای آئینهای غربی در مراکز آموزشی یک پرستیژ شده
این جامعه شناس ادامه میدهد: ممکن است جشن نوروز را در کشورهای خارجی مطرح و آن را برگزار کرد اما شک دارم به راحتی اجازه دهند که آئینهای کشورهای دیگر با حجم بزرگتری نسبت به آئینهای خودشان اجرا شود. شاید بتوان انتظار داشت که یک ایرانی، نوروز را در کشور دیگری اجرا کند اما اینکه یک آلمانی در کشور خودش آئین نوروز را اجرا کند، انتظارغریبی است. به نظر میرسد اجرای آئینهای غربی در مراکز آموزشی ما تبدیل یه یک پرستیژ شده است.
او با بیان اینکه در سیاستگذاری فرهنگی در دو گانه دین و ملیت اشتباهاتی انجام میشود، میگوید: ما از الگوها و نمادهای آئین ملی خود حمایت نکردهایم و فکر میکنیم اگر این کار را انجام دهیم معنی مقابله با دین را میدهد. بنابراین خلا در این میان ایجاد میشود که افراد دیگری به نفع خودشان از آن استفاده میکنند.
پویافر همچنین درباره گرایش مردم به برگزاری جشنهایی که متعلق به فرهنگ ما نیستند، بیان میکند: مردم ما به جای آنکه به منابع اصیل مثل کتاب مراجعه کنند بیشتر به مطالب منتشر شده در شبکههای اجتماعی استناد میکنند و این امر موجب میشود به اطلاعات سطحی و حتی اشتباه درباره پیشینه تاریخی و فرهنگی خودمان استناد کنیم. این امر حتی به علاقه مردم در انتخاب نام خارجی برای فرزندانشان، حتی فروشگاه یا رستورانها هم دیده میشود. این روزها حتی در تبلیغات تلویزیونی نیز میبینیم از افرادی موهای رنگ روشن دارند بیشتر استفاده میکنند تا آن تبلیغ بیشتر اروپایی به نظر بیاید، این امر میتواند بر اساس همان احساس فرودستی نسبت به غرب درک شود.