نکته اساسی در مفهوم جهاد «ازخودگذشتگی» است. زمانی که فرمان جهاد توسط فرمانده برای مبارزه با دشمن صادر میشود اولین چیزی که به ذهن میرسد این است که برویم و از جان خود بگذریم. اتفاقی که در هشت سال دفاع مقدس مشهود بود. گلستان شهدای کشور و آزادگان و جانبازان مصداق بارز این جهاد مقدس هستند. امروز اما فرمانده فرمان جهاد اقتصادی را صادر کردهاند. سالهاست که بر آن تأکید دارند و در جلسات مختلف بیان میکنند. کلمه جهاد یک تعبیر استعارهگونه و دارای معانی و دلالتهای خاصی است. کلمه جهاد معمولا به نوعی تلاش مقدس اطلاق میشود و یکی از کلماتی است که در گفتمان دینی ما معنا پیدا میکند و همیشه صبغه تقدس را در درون خودش دارد. نکته اول اینجاست که به زعم نگارنده این سطور، رهبر انقلاب ابعاد دنیوی را با ابعاد مقدس اسلامی درهم آمیخته و همگون میبینند. برای همین هم کار کردن برای مسائل اقتصادی، پیشرفت و آبادانی و عمران کشور را با مساله مقدسی به اسم جهاد تلفیق میکنند.
دشمن وقتی در عرصههای امنیتی، سیاسی و حتی به نحوی فرهنگی در ایران شکست خورد، تنها برگ برندهای که در این هفت، هشت سال اخیر در دستانش باقی مانده است، ناکارآمدی اقتصادی است. این یکی از پیامهای بزرگ انقلاب اسلامی ایران است که مسائل معنوی و مادی یا به عبارت دیگر حسنه دنیا و حسنه آخرت چگونه میتوانند با یکدیگر همراستا شوند. اگر مسئولان از ظرفیتهای معنوی، انسانی و فرهنگی کشور بدرستی استفاده کنند، ما از کلمه جهاد میتوانیم برکات زیادی را نصیب این مرز و بوم کنیم. کما اینکه در طول تاریخ معاصرمان هم میبینیم که حضرت امام(ره) در مورد سازندگی از این استعاره استفاده میکنند و جهاد را وارد صحنههای سازندگی میکنند و این تعابیر استعارهگونه به نوعی مسبوق به سابقه از سوی حضرت امام(ره) نیز است. نکته دوم این است که در گفتمان دینی ما کلمه جهاد در کنار کلماتی مانند هجرت، ایمان، عبادت و... پازل گفتمانی دین را تکمیل میکند. در برخی موارد، مفاهیم دینی به ما اشاره میکنند که باید مانع را دور بزنید، مثل کلمههجرت. ولی کلمه جهاد همیشه برخورد با مانع و رفع مانع را مورد توجه دارد. این در معنای جهاد حالت تأکید و تصریح دارد.
در حال حاضر نیز مهمترین و در عین حال سادهترین «ازخودگذشتگی و جهاد» برای ما این است که کالای داخلی را بر برند و تجمل ترجیح دهیم. مهم تر آن که مصرف کالای داخلی و استمرار آن اثرات بسیار مثبتی بر افزایش اشتغال، کاهش تورم، رشد اقتصادی متوازن و غیره دارد. نکته جالب این که مصرف کالای داخل لزوما به معنای کالاهای بیکیفیت نیست. حدود 40 درصد از هزینه خانوار در طول یک سال مربوط به خوراک، پوشاک و لوازم منزل است و کالاهای ایرانی که در این سه حوزه تولید میشوند دارای کیفیت مناسبی هستند. اگر هم کیفیت آنها به اندازه کالای خارجی نباشد، حتما در حد متوسط است. پذیرش کیفیت متوسط میتواند مصداق آن «ازخودگذشتگی» باشد. باور کنیم که مصرف کالای داخلی باعث پیشرفت کشور میشود.
در همین خصوص باید تاکید کنیم حمایت از تولید ملی در سیره مفاخر ایران نیز بخوبی وجود داشته است. میرزا تقیخان امیرکبیر، صدراعظم شهید ایران در دوره قاجار را باید از پیشگامان حمایت از تولیدات داخلی و کالاهای ایرانی دانست. امیرکبیر معتقد بود ایران نباید بازار فروش کالاهای خارجی باشد. بلکه باید اساس اقتصاد مملکت را بر تهیه این کالاها در داخل کشور مبتنی کرد. این کار احتیاج به سرمایه و کارگر فنی و مدیریت اصولی داشت و این هر سه عامل در ایران آن روز تا حدی موجود بود، اما مانع اساسی چنین تحولی یعنی جانشین ساختن تدریجی صنایع دستی متوسط یا صنایع ماشینی، ضدیت صریح استعمار خارجی بود که امیرکبیر این عامل عمده را نیز خلعسلاح کرد.
درباره کریمخان زند نیز نقل شده است که با وجود اهدای ظروف چینی از سوی نمایندگان انگلستان به او، کریم خان از همان ظروف مسی ساخت داخل کشور برای خوردن غذا استفاده میکرد. روزی یکی از بازرگانان به او گفت لایق خان این گونه ظروف چینی است، نه ظروف مسی. کریمخانزند با شنیدن این حرف بشقاب چینی را بر زمین زد و بشقاب تکه تکه شد. آن گاه بشقاب مس کاشان را خواست و بر زمین زد. بشقاب سالم ماند و کریمخان گفت: «سلاح مردم ایران این است و باید با همین ظروف مسی آشنا و به ساختههای کشور خود خرسند باشند تا تهیدست و درویش نشوند.»
در آیات و روایات ما نیز آمده است که «خدا بندهای را دوست دارد که چون کاری انجام میدهد، محکم کاری کند و آن را درست و استوار به انجام رساند.» اتقان کاری یکی از آموزههای مهم دین اسلام است. اتقان کاری در فرهنگ عامه به معنای وجدانکاری تعبیر میشود. اتقان کاری به آن معناست که هر کس در هر جایگاه و هر مقامی کاری که به او سپرده شده است را به نحو احسن انجام دهد. اگر فرهنگ اتقان کاری در جامعه رواج یابد، بسیاری از مشکلات و معضلات فعلی جامعه و کشور برطرف خواهد شد. این در حالی است که متأسفانه کم نیستند افرادی که از زیر کار در رفتن را «زرنگی» تلقی میکنند و بر این باور هستند که با کار کردن و خوب کار کردن به جایی نمیتوان رسید!
با در نظر گرفتن مطلب بالا باید گفت آیا کار سختی است که در برابر تمنیات و خواهشهای مادی دشمنان بایستیم و با مجاهده نفس با پدیدهای مثل برندینگ مبارزه کنیم؟ آیا وقت آن نرسیده است که دست به تحریم کالاهای قاچاق بزنیم و بازار کالای قاچاق در کشور را با بنبست روبهرو کنیم؟ مجاهدتهای پنهان و آشکار ما قطعا پدیده قاچاق را با بنبست روبهرو میکند.