۱۰دلیل عمده مرگ و میر در دنیا که اکثرا با سبک زندگی افراد نیز در ارتباط دارند حمله قلبی، تصادفات، دیابت، اسهال، ایدز، سرطان ریه، عفونت دستگاه تنفسی تحتانی، بیماری مزمن انسدادی ریه، سکته مغزی و... هستند.
کد خبر: ۱۳۸۶۸۲
تیر امسال معاون درمان وزارت بهداشت گفت: طی سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۳ وضعیت مرگ و میرها تفاوت عمده ای نسبت به قبل داشته است و مرگ و میرها در ایران از ۴۰ سال اول زندگی به ۴۰ سال دوم منتقل شده است. این امر نشان میدهد که تاکنون در پیشگیری از مرگهای زودرس موفق عمل شده است. با وجود این، هنوز هم در کشور سکته قلبی با میزان ۱۳.۷درصد اولین علت مرگ و میر است و به نسبت بیماریهای مغزی با ۹.۳۳ درصد و حوادث ترافیکی با ۷.۳۷ درصد دومین و سومین علت مرگ و میر در کشور هستند. این در حالی است که بیش از سه چهارم مرگ و میرهای ناشی از بیماریهای قلبی و عروقی در کشورهایی با درآمد پایین یا متوسط رخ میدهد و ۵۴ درصد از مرگ و میرهای منطقه مدیترانه شرقی مربوط به بیماریهای غیرواگیر است.
به گزارش ایران اکونومیست به نقل از روزنامه آرمان، براساس آمار منتشر شده از سازمان بهداشت جهانی درسال ۲۰۱۲، ۱۰دلیل عمده مرگ و میر در دنیا که اکثرا با سبک زندگی افراد نیز در ارتباط دارند حمله قلبی، تصادفات، دیابت، اسهال، ایدز، سرطان ریه، عفونت دستگاه تنفسی تحتانی، بیماری مزمن انسدادی ریه، سکته مغزی و... هستند.
آنچه در ادامه میخوانید نظرات محمد حسین قربانی، عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس، است.
درباره وضعیت کلی مرگ و میر در کشور توضیح دهید؟
در دهه ۹۰ با توجه به عملکردها در حوزه ارتقای شاخصهای سلامت امید به زندگی در کشور افزایش یافته است و هم اکنون متوسط امید به زندگی به ۷۰ تا ۷۵ سالگی رسیده است. این در حالی است که در دهه ۶۰ و۷۰ سن امید به زندگی ۶۵ سال اعلام شده بود. این امر نشان میدهد که در کشور شاخصهای پیشگیری با عملکردهای قابل قبولی انجام شده است. با توجه به تنوع و ارتقای فرهنگ عمومی مردم در زمینه پیشگیری و مراجعه به مراکز درمانی و ارتقای آگاهی مردم و فعالیتهای رسانهها، ایران در مقایسه دیگر کشورهای منطقه در زمینه بهداشت، سلامت و درمان از رتبه مناسبی برخوردار شده است. در کشور ما با کاهش مرگ و میر نوزادان میتوان گفت که شاخصهای سلامت مورد توجه اساسی قرار گرفته است. با ارتقای شاخصهای درمان و استفاده از دستگاههایهایتک و داروهای مصرف کننده برای درمان بیماریها به میزان قابل توجهی امید به زندگی در کشور ارتقا یافته است، اما باید حوزه سلامت در مرحله پیشگیری همچنان به تلاشهای خود ادامه دهد. با توجه به اینکه جمعیت کشور در مرحله فرصت است و در آینده تعداد زیادی از جمعیت کشور را سالمندان تشکیل میدهند میتوان در این زمینه قوانین مناسب تدوین کرد. در ضمن مبنای توجه و ارتقای سلامت جامعه توجه به پزشک خانواده است. در شرایط کنونی باید پزشک خانواده را برای ارتقای بیشتر از مقوله سازمانی خارج کرد و به دنبال بیماریابی و نظارت سوق داد. امروزه شاید بتوان دومین عامل مرگ و میر در کشور را بیماریهایی همچون دیابت، بیماریهای قلب و عروقی و... دانست، اما اگر در این زمینه از مقوله پیشگیری، نظارت و پزشک خانواده استفاده شود به نسبت در آینده نزدیک میتوان شاخص سلامت و امید به زندگی در کشور را به سنین بالای ۷۵ سالگی افزایش داد.
آمارها نشان میدهد بی احتیاطی در رانندگی، عدم دقت در استفاده از وسایل گاز سوز، بیاحتیاطی در شنا در استخر و دریا و رودخانهها، نزاع، درگیری و بی توجهی به سلامت جسمانی از مهمترین دلایل مرگ در کشور است. البته به گفته مسئولان وزارت بهداشت در سالهای اخیر دلایلی همچون آلودگی هوای تهران هم مزید برعلت شده تا این آمار افزایش یابد. هم اکنون بیشترین مرگ و میرها در کشور به چه دلایلی رخ میدهد؟
آمار منتشر شده از سوی سازمانهای مختلف در زمینه چگونگی مرگ و میر در کشور را نمیتوان منبع اطلاعات قرار داد، اما بیماریهای قلبی و عروقی، دیابت و مصرف دخانیات در کشور جزو مسائل اصلی در بروز بیماریها قلمداد میشوند. این در حالی است که میزان مصرف دخانیات و بعضا مواد مخدر در بین افراد جامعه و به ویژه در بین زنان و جوانان زیر ۱۸ سال در حال گسترش است. برای کاهش مصرف دخانیات در جامعه باید از ظرفیتهای فرهنگی کشور از جمله رسانهها، رسانه ملی، مطبوعات و... استفاده کرد. در ضمن تصادفات شهری و جاده ای کشور نیز از دیگر عوامل مرگ و میر در کشور محسوب میشود. با بررسی وضعیت رانندگی در کشور میتوان استانداردهای موجود در خودروهای تولیدی را مورد ارزیابی قرار داد.
بر اساس نظر کارشناسان اکثر بیماریهای مهلک و نوظهور از حیوانات به انسان منتقل میشود. این انتقال از طریق زندگی و نزدیکی بیش از حد به حیوانات یا تنوع طلبی در تغذیه صورت میگیرند. در سالهای گذشته بیماریهایی همچون آبولا، ایدز و انواع آنفولانزا به یکی از چالشهای اصلی بهداشت در جهان تبدیل شده بود. با وجود شیوع این بیماریها در هر دوره زمانی چگونه میتوان از پیشگیری برای مقابله با این نوع بیماریها استفاده کرد؟
در شرایط کنونی به دلیل صنعتی شدن زندگی انسانها و عدم رعایت اصول زیست محیطی، آلودگی آبهای زیرزمینی و ورود ذرات معلق در هوا، عدم استفاده از سوختهای استاندارد و به کارگیری خودروهای غیر استاندارد در ایران و وجود محصولات تراریخته، تهدیدهایی برای نسلهای آینده وجود دارد. در واقع، زندگی ماشینی عدم تحرک و عدم توجه به ورزش به شکل روزانه مولفههایی است که باعث بروز مشکلات فراوان برای سلامت شهروندان میشود. در این دوره زمانی شاهد بروز بیماریهای نوظهور، جهش ژنتیک و انواع سرطانها هستیم. در این شرایط با استفاده از رژیم غذایی مناسب، ورزش، توجه به پیشگیری و... میتوان از بروز بسیاری از بیماریها جلوگیری کرد.
بهطور کلی چهار عامل اصلی در بروز سوء تغذیه نقش دارند که عبارتند از: فقر، نبود موادغذایی در محل، ناآگاهیهای تغذیهای و ابتلا به بیماریها. همچنین برای بهبود تغذیه کودکان باید چهار عامل اساسی شامل درآمد، دسترسی به غذا، فرهنگ و سواد تغذیهای و دسترسی به خدمات بهداشتی و کنترل بیماریها مورد اجرا گذاشته شود. هماکنون تغذیه مردم را در کشور چگونه ارزیابی میکنید؟
در اصل تغذیه به عنوان یکی از شاخصهای سلامت با درآمد افراد جامعه رابطه مستقیم دارد. با وجود این، دهکهای ضعیف جامعه که تحت حمایت سازمانهای مربوطه، همچون سازمان بهزیستی، کمیته امداد، هلال احمر و...هستند به نسبت نمیتوانند از تغذیه مناسب برخوردار شوند. این در حالی است که هنوز بسیاری از روستاهای کشور از آب آشامیدنی مناسب برخوردار نیستند و به نسبت هر یک از این عوامل میتواند در بروز بیماری مزمن گوارشی تاثیر داشته باشند. امروزه از تغذیه سالم و انسان سالم به عنوان دو مولفه در کنار هم یاد میشود و در شرایط کنونی میتوان با ارتقای بهداشت و اندیشیدن راهکارهای مناسب برای ارتقای درآمدهای مردم در زمینه افزایش سلامت جامعه اقدامات اساسی انجام داد. در اغلب جوامع افراد در وضعیتهای اقتصادی متفاوت یافت میشوند، طبیعتا در کشور ما هم باید در زمینه تغذیه افراد در دهکهای پایین جامعه راهکارهای مناسبی از سوی سازمانهای مربوطه ارائه داد تا به این ترتیب بتوان جلوی پیشروی بیماری در جامعه را به شکل قابل توجهی گرفت.
گزارشها حاکی از آن است که سوء تغذیه (به صورت کم وزنی، لاغری و کوتاه قدی) در کودکان زیر شش سال با کمبود ریزمغذیها همراه است. کمبود ریزمغذیها با عوارض متعدد از جمله اختلال رشد جسمی و تکامل مغزی، کاهش بهره هوشی، کاهش قدرت یادگیری، افت تحصیلی، افزایش موارد ابتلا به بیماریها و پوکیاستخوان، نهایتا با کاهش توانمندیهای ذهنی و جسمی افراد همراه است.