در ادامه برنامههای سینماتک خانه هنرمندان ایران که دوشنبه 18 مرداد در تالار استاد ناصری برگزار شد، فیلم «روسری آبی» به کارگردانی رخشان بنیاعتماد روی پرده رفت.
کد خبر: ۱۱۹۸۸۷
رخشان بنیاعتماد در این برنامه به خاطرات خود از فیلم «روسری آبی» اشاره کرد و با یادی از تمامی همکارانش در این فیلم گفت: تماشای فیلم بعد از اینهمه سال، حال غریبی دارد. وقتی سخنان مختلف دوستان در مورد کار و روابط حرفهای و فضای فرهنگی را میشنویم، باعث میشود سختیهای کار را از یاد ببریم و بیشتر خوبیها را در خاطر نگه داریم. ای کاش حافظهای قوی مثل استاد عزت الله انتظامی داشتم تا خاطرات بیشتری را در ذهن نگه دارم.
کارگردان «بانوی اردیبهشت» ادامه داد: ما برای سینما قدر و ارزش و حرمت قائل بودهایم و هستیم. از مسئولیت بسیار سنگینی که رسانهای همچون سینما بر دوش ما گذاشته، به خوبی آگاهیم. اینکه در حال حاضر سینما را دیگر بجا نمیآورم، به معنای این نیست که در آن زمان آدمهای متفاوتی بودهایم و اکنون از آن جنس نیستیم. روابط و مناسبات دگرگون و غریبه شده است. بهوجود آوردن آن موقعیتهای سراسر عشق و شور، سخت است.
وی ادامه داد : اگر آدمهای عهد دایناسور مثل من بخواهند فیلم بسازند، با همان باورها فیلم میسازند. ما آن شرایط را میخواهیم. وقتی میگفتم سالها خودتحریمی کردهام، به این معنا بود نه اینکه کسی بتواند من را ممنوع الکار کند. آن سینما، شرایط و الفبایی که ما یاد گرفتیم، مناسباتی داشت که اگر حالا هم بخواهم فیلم بسازم، بر همان اساس خواهم ساخت. من نمیتوانم جهان را مثل خودم کنم، بلکه باید برعکس شود و من بتوانم.
بنیاعتماد در پایان و در خصوص کیفیت نسخههای موجود از فیلمهایش گفت: عزیز ساعتی حق دارد که در مورد کیفیت فیلم حرفی نمیزند. برای لحظه لحظه این فیلمها در لابراتوار شب را به صبح رساندهایم. دو ماه پیش برای برنامهی مروری بر آثارم، قرار بود پنج فیلم به نمایش در بیاید. چند ماه پیگیر بودم که بتوانم کپیهای قابلقبولی از این فیلمها تهیه کنم که موجود نبود. این وضعیت تقصیر فرهنگ ماست، نه تقصیر فیلمخانه که لادن طاهری در آنجا تلاشی اساسی به خرج میدهد. ما در مواجهه با هر پدیدهی جدید، چنان با سر شیرجه میرویم که مغزمان شکافته میشود؛ اتفاقی که افتاده این است که آخرین کپیهای 35 که از روی آنها کپی دیجیتال تهیه شده، مربوط به سالها پیش است و پس از آن، لابراتوارها از بین رفته است. ایکاش قبل از بسته شدن لابراتوارها، آنقدر هوشیاری داشتیم که کپیهای بهتر و تازهتری از آثار تهیه کنیم. این کار الان هزینه بسیار سنگینی دارد.
بنی اعتماد افزود : دلم میخواهد قبل از مرگ، حداقل یک کپی قابل دیدن از فیلمهایم باقی بماند و این دغدغه اساسی من است. این فقط به من مربوط نیست، فیلمهای سینمای ایران در واقع سرمایه ملی ماست. برای بسیاری از فیلمها چارهای جز اسکن و مرمت وجود ندارد و این کار هزینهبری است. این کار در حال انجام است، اما هر سال تنها تعداد اندکی از فیلمها مرمت میشوند. احتمالا زندهسازی همهی فیلمهای به یاد ماندنی تاریخ سینمای ایران، در زمان حیات نسل من و نسل بعد از ما اتفاق نخواهد افتاد. ولی به هر حال امیدوارم این اتفاق بیفتد.
رضا فیاضی از سابقه همکاری خود با رخشان بنیاعتماد گفت و ادامه داد: بنیاعتماد با ما صرفا به مثابه بازیگر برخورد نمیکرد، بلکه با هم صحبت میکردیم و نظرات ما را جویا میشد. همین امر کار با او را لذت بخش میکند. پس از ساخت این فیلم فرصت همکاری با او دست نداده است اما هر زمان، حتی زمانی که دندانهایم ریخته باشد، با کمال میل حاضرم در فیلمی به کارگردانی او بازی کنم.
پرویز آبنار ضمن اشاره به خاطراتی از ساخت «روسری آبی» گفت: بنیاعتماد در پاسخ به تقاضای هدایت فیلم برای دخل و تصرف در فیلم، مخالفت کرده بود و به همین دلیل با مدرسی تماس گرفتم. مدرسی از پشت تلفن و بدون خواندن فیلمنامه، موافقت کرد که تهیهکننده فیلم باشد. یکی از ویژگیهای کار بنیاعتماد این است که در تمام مراحل ساخت فیلم پا به پای شما پیش میآید و از قبل نیز به شما میگوید قصد انجام چه کاری دارد.
امیر اسفندیاری طی سخنانی گفت: پس از 22 سال، باز هم با تماشای فیلم تحتتاثیر قرار گرفتم. متاسفانه کیفیت نمایش فیلم پایین بود. بنیاعتماد روی کپی فیلم کار کرده ولی ظاهرا این کار نیز بینتیجه مانده است. امیدوارم همچون فیلمهای «گاو» یا «کلوز آپ»، نسخهای با کیفیت از این فیلم در دسترس قرار بگیرد. زندهیاد عباس کیارستمی گفته بود کاری که در ایران برای فیلم «کلوز آپ» انجام شد، در فرانسه هم قابل انجام نبود. امیدوارم این کار برای «روسری آبی» و دیگر فیلمها نیز انجام شود.
وی سپس به بیان ویژگیهای سینمای بنیاعتماد پرداخت و گفت: به جرأت میگویم بنیاعتماد هرجا در جشنوارههای خارجی حضور پیدا کرده، بهشدت طرفدار ایران و مدافع ارزشهای فرهنگی ایران بوده است. وقتی به او پیشنهاد ساخت فیلم در خارج از کشور دادند، بنیاعتماد پاسخ داد اگر پایم را یک قدم از مرزهای کشور فراتر بگذارم، دیگر حرفی برای گفتن نخواهم داشت. واقعیت بر خلاف چیزی است که برخی میگویند موفقیت این فیلمها در جشنوارههای بینالمللی بهدلیل «سیاهنمایی» است. از رخشان بنیاعتماد برای ساخت این فیلمها تشکر میکنم و امیدوارم در آینده باز هم شاهد فیلمهای او باشیم.
عباس گنجوی به بیان خاطرات خود از ساخت «روسری آبی» پرداخت و گفت: راجع به شخص بنی اعتماد نیازی به گفتن هیچ حرفی نیست و فیلم نیز جایگاه خودش را دارد. به شخصه در هر فیلمی کار کردهام، آنرا دوست داشتهام؛ به همین دلیل خودم را جزو مالکین فیلم میدانم و با همه توان در ساخت آن مشارکت میکنم، فارغ از اینکه در نهایت به موفقیت برسم یا نه. در صورتی که تمام عوامل تولید دست به دست هم دهند و پیرو حرف کارگردان باشند، مسلما فیلمهای سینمای ایران بهتر از شرایط فعلی خواهد بود. «روسری آبی» را دوست دارم ولی «نرگس» را به دلیل نگاه متفاوتش بیشتر دوست دارم. فکر میکنم در همکاریهایی که با عزت الله انتظامی داشتهام، «روسری آبی» تنها فیلمی است که او از کار من رضایت دارد؛ در تمام فیلمهای مشترکمان معمولا چند سکانس از فیلم را حذف کردهام و انتظامی از این موضوع ناراضی بوده است. اما در «روسری آبی» یک سکانس را حذف کردم و انتظامی نیز از حذف آن بسیار رضایت داشت. امیدوارم ما را ببخشد.
باران کوثری طی سخنان کوتاهی گفت: از دیدار دوستان در این برنامه خوشحالم اما در آن زمان سن و سال بالایی نداشتم که بتوانم زیاد راجع به فیلم حرف بزنم. «روسری آبی» برای من فیلم مهمی است چون با این فیلم بود که تصمیم گرفتم بازیگر شوم. برای بهدست آوردن نقشم در این فیلم، در خانه جنگیدم. قرار بود سن شخصیتی که نقش آن را بازی کردم، بالاتر باشد. اما در خانه دعوا کردم و مادرم را مجبور کردم که سن آن نقش را پایین بیاورد تا بتوانم این نقش را بازی کنم. هنوز لحظات بازی عزت الله انتظامی و گلاب آدینه را بهخوبی به یاد دارم و آنچه از آنها آموختم، پایه تمام چیزهایی بود که بعدها یاد گرفتم.
شاهین امین در توضیح ویژگیهای فیلم گفت: گمان میکنم علاوه بر جاهایی که برای ترمیم فیلمها حقوق میگیرند، خود تهیهکنندهها هم باید برای مرمت آنها همت کنند و این کار واقعا ارزشش را دارد. از تهیهکنندگان فیلمها خواهش میکنم در این مسیر حرکت کنند. زمانی که «روسری آبی» ساخته شد، فرصتی برای مصاحبه با باران کوثری پیش آمد. کوثری در همان زمان که حدودا 10 ساله بود، دغدغه کودکانی را داشت که در محل ساخت فیلم زندگی میکردند. او بعدها در تلویزیون مصاحبهای داشت و زمانی که مجری برنامه پاسخهای او را «شعاری» دانست، کوثری این حرف را تایید کرد و گفت برای زندگی و کار کردن باید شعار داشته باشیم. مجری برنامه متوجه آرمانخواهی باران کوثری نبود و داشتن شعار را چیز بدی میدانست. در حالیکه هر کسی که به جایی رسیده، حتما دارای بینش و اندیشه و ایدهآل بوده است. هیچکس صرفا بر اساس شانس به موفقیت نمیرسد، در مورد باران کوثری نیز همینطور است.
وی افزود: متاسفانه در سینمای ایران، هر فیلمساز را تحت یک عنوان دستهبندی کرده و او را تحت همان برچسب بررسی میکنند. بهعنوان مثال در دهه 60 و 70 میگفتند زندهیاد عباس کیارستمی، «رئالیست» است، یا رخشان بنیاعتماد را «سینماگر اجتماعی» میدانند. بهکارگیری چنین عناوینی باعث میشود بسیاری از وجوه فیلمسازی این افراد مورد بیتوجهی قرار بگیرد؛ بنی اعتماد در بستر مضامین اجتماعی و نقد اجتماعی، حتما درام تعریف میکند. اما کیفیت فیلمسازی و ریزهکاریهای داستانپردازانه در آثار او، مورد بیتوجهی قرار گرفته است و این اجحاف در حق اوست. فیلم «زیر پوست شهر» یکی از درخشانترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران است. توجه به فیلمساز، نخست باید از زاویه فیلمسازی باشد و پس از آن به دغدغهها و علایق فیلمساز پرداخت. از هر کدام از این جنبهها که بنیاعتماد را بررسی کنیم، او یکی از درخشانترین فیلمسازان سینمای پس از انقلاب است.
پس از پایان برنامه نیز عوامل تولید فیلم به همراه دیگر چهرههای حاضر، عکسی به یادگار گرفتند و پوستر یادبود فیلم «روسری آبی» را امضا کردند.