موقوفه آستان قدس رضوی، عمادالدین شیخالحکمایی، پژوهشگر و عضو هیات علمی دانشگاه تهران، در نشست تخصصی «نقش اجتماعی موقوفات» که عصر یکشنبه 17 مرداد 1395 خورشیدی، همزمان با فرارسیدن دهه کرامت و به مناسبت برگزاری هشتمین جشنواره ماه هشتم در کتابخانه و موزه ملی ملک برگزار شد، با بیان این مطلب افزود: وقف، صرفا یک پدیده دینی و اسلامی نیست؛ در اصطلاح در اینباره میگویند وقف از نهادهای تاسیسی نیست، که از نهادهای تاییدی است. این جمله بدان معنا است که وقف پیش از اسلام نیز در ایران وجود داشته و اسلام آن را تایید کرده است. البته به دنبال تایید اسلام و با گذر زمان برخی قوانین مذهبی نیز به محتوای وقف افزوده شد تا این که پس از گذر سدهها به شکل کنونی درآمد و امروز ما این حوزه را بیشتر از جنبه مذهبی آن میشناسیم.
وی خاطرنشان کرد: ماندگاری و پایندگی وقف بسیار بیشتر از ثبات دولتها است، به گونهای که میتوان گفت از دورههای نخستین حضور انسان بر زمین به شکلی آغاز شده و تا امروز نیز ادامه یافته است. نهادی که به واسطه وقف پدید میآید، در دوران روی کارآمدن دولتهای گوناگون نیز پابرجا میماند و همه دولتها با احترام به آن، وجود چنین پدیدهای را نه تنها برمیتابند، که آن را تایید و بدان عمل میکنند؛ همانگونه که اسلام نیز برخی نهادهای پیش از خود را تایید کرده است. در مجموع باید اشاره کنم حوزه وقف، به مذهب، حکومت و سیاست چندان مرتبط نیست و نسبت به دگرگونیهای روزگاران گوناگون مصونیت دارد. بر همین اساس من از عبارت «دولت وقف» در بیان و توصیف وقف بهره میگیرم زیرا وقف ساختاری دارد که بر اساس آن ثبات و ماندگاری خود را حفظ میکند. از سوی دیگر با توجه به این که ما در مقطع دوره اسلامی هستیم و این نهاد مبتنی بر شرع و فقه استوار شده، طبیعی و بدیهی است که هر حکومتی با داعیه دین و مذهب بر سر کار میآید، از اساس وقف حمایت میکند.
شیخالحکمایی افزود: درباره تاریخچه و پیشینه مستند وقف در دورههای گوناگون تاریخ ایران باید اشاره کنم به ندرت اسنادی از موقوفات پیش از دوره صفوی میبینیم. این مساله شاید به دلیل دگرگونی اجتماعی صورتگرفته در دوره صفوی باشد زیرا تا این دوره بسیاری از موقوفات به گونهای از میان رفته یا تغییر کرده است. در مجموع از موقوفات انگشتشمار پیش از دوره صفوی اما میتوان به ربع رشیدی، مدرسه رکنیه یا موقوفات شیعی دوره صفویه اشاره کرد. اگر بخواهیم برآوردی از موقوفات هزاره نخست تاریخ ایران اسلامی داشته باشیم، درمییابیم رقم آن انگشتشمار است؛ اگر هم موقوفاتی بوده، از میان رفته و تنها در برخی منابع تاریخی از آنها سخن رفته است. پس از آن، با ورود به دوره صفویه تعداد موقوفات افزایش مییابد و این حجم در دوره قاجار نیز گستردهتر میشود.
این پژوهشگر تصریح کرد: بهتر است وقف بنابر نیاز روز جامعه انجام شود زیرا انجام کار خیر بدون آن که جامعه به آن نیاز داشته باشد، منطقی و عاقلانه نیست. به عنوان نمونه میتوان گفت در زمینه ساخت مدرسههای مذهبی و مواردی از ایندست، توجه به گسترش ساخت مدرسهها نیز بنابر نیازهای آن دوره انجام شده و به طور مسلم این نیاز روزی کاملا برآورده میشود. در نمونهای جزییتر میتوان گفت مثلا در صورت ساخت 10 هزار مدرسه، روزی نیاز به ساخت مدرسه برطرف خواهد شد و ساخت بیش از اندازه آن کاری بیهوده است. نکتهای دیگر که باید به آن اشاره شود و کمی هم از آن غفلت شده است، حس مثبت انجام دادن کاری است که احساس ثواب و رضایت را در شخص به وجود میآورد.
عمادالدین شیخالحکمایی با اشاره به پیوند میان وقف و نیازهای زمانه یادآور شد: اینجا یک موضوع اهمیت فراوان دارد؛ اگر این آگاهی در جامعه گسترش و این فرهنگ در جامعه رواج یابد که صرف هزینه برای چاپ کتاب غیر مذهبی نیز به اندازه هزینه چاپ کتابهای مذهبی مانند قرآن ثواب دارد، میتوان دگرگونیهایی بسیار از جنبه اجتماعی در جامعه پدید آورد. افزون بر این میتوان در حوزه صنایع دستی، حیات وحش، آزادی زندانیان و پشتیبانی از خانوادههای آنها، پناهندگان، ایجاد اشتغال، کودکان به ویژه کودکان کار و طبقات خاص جامعه، کاریابی و نیز مددکاری اجتماعی فعال شد؛ بسیاری از این مسایل اکنون در سطح جهانی از نظر اجتماعی بسیار اهمیت دارند. نهادها و بنیادهای خیریه در جهان امروز، بسیار به این مسایل و پدیدهها بها میدهد. پیوند میان سنت وقف به عنوان یکی از جنبههای ماندگار اجتماعی و اقتصادی در ایران با این پدیدهها میتواند دگرگونی بزرگ در زمینه کارهای خیریه اجتماعی در ایران پدید آورد. به عنوان نمونه میبینیم بسیاری از کارهای فرهنگی و اجتماعی را موسسات بزرگ صنعتی و اقتصادی انجام میدهند و دولتها راهکارهایی برای تشویق اینگونه سازمانها به انجام کارهای خیریه و عامالمنفعه پیشبینی کرده و به اجرا گذاردهاند. مثلا اگر شرکت تویوتا سالانه بخشی از درآمد خود را به کارهای فرهنگی و علمی صرف کند، به نسبت مالیاتی کمتر میپردازد . این ابزار، تشویقی برای گسترش فرهنگ کارهای عامالمنفعه شمار میآید.
این عضو هیات علمی دانشگاه تهران در پایان سخنان خود در نشست تخصصی «نقش اجتماعی موقوفات» گفت: مسالهای که باید تاکید کنم، اصرار بر پیوند میان پدیدهها و مسایل روز اجتماعی با سنت دیرینه وقف، نه از آنرو است که وقف مذهبی باید متوقف شود یا کاهش یابد، که، مساله مهم روزآمدی و نوآورانه کردن موقوفات و کارهای عامالمنفعه بر اساس سنت وقف است. جامعه امروز ما باید در این زمینه فیلم، رمان، داستان و دیگر محصولات فرهنگی تولید کند تا آگاهیبخشی مناسب در حوزه نقش اجتماعی موقوفات انجام پذیرد تا در کنار جنبه مذهبی وقف، رویکرد اجتماعی آن نیز گسترش یابد. سنت دیرینه وقف بدینترتیب میتواند به عنوان یک پدیده روزآمد، در جهان امروز به ویژه در پهنه کشورهای اسلامی و ایران در اداره، گسترش و رونق جامعه تاثیرگذار باشد. تولید اینگونه محصولات فرهنگی حتی در زمینه وقف با رویکرد مذهبی نیز میتواند پیام آن را در گسترههای بزرگ جهانی گسترش دهد. اینگونه کارهای نوآورانه در زمینه وقف میتواند به پویایی و ماندگاری آن در جهان امروز و روزگار آینده یاری رساند. به عنوان نمونه گاهی مردم میپندارند موقوفه، یعنی این که حتما بنایی ساخته و وقف شود، در حالی که میتوان شرکت وقفی با مسوولیتهای اجتماعی پدید آورد و با خرید سهام، نقش مستقیم اجتماعی برعهده گرفت.
خدمات وقفی- فرهنگی خاندان ملک
سیدعبدالله انوار، حکیم و نسخهشناس برجسته در ادامه این نشست با اشاره به پیوند سنت وقف با حوزه فرهنگ، در زمینه خدمات فرهنگی خاندان ملک سخن راند.
وی گفت: خاندان ملک خدمت بزرگی به فرهنگ ایران کردهاند. به عنوان نمونه حاج حسین ملک مقداری از کتابهای نفیس کتابخانه ملی ملک را از راه فروش زمینهای باغ صبا تامین کرده است. او بعدها این کتابخانه و نیز موزهای را که فراهم آورده بود، به آستان قدس رضوی وقف و در وقفنامهاش سفارش کرد همه مردم از آن بهره بگیرند.
انوار افزود: حاج حسین آقا ملک چند باغ بزرگ در تهران داشت. یکی از این باغها که در قدیم به نام قصر ملک و امروز به نام باغ ملک شهرت یافته، باغی است که میان تجریش و دربند قرار گرفته و رودخانهای نیز از میان آن میگذرد. پیشینه این باغ به واسطه درختان کهنسال، تا دوره صفویه نیز میرسد. این باغ در ابتدا از دو بخش تشکیل شده بود که بعدها توسط حاج محمدکاظم ملکالتجار، پدر حاج حسین ملک به یک باغ تبدیل میشود. بخشی از این باغ به خاندان فرمانفرماییان تعلق داشت.باغ پس از درگذشت حاج محمدکاظم، به دو فرزندش، حسن و حسین رسید و به دو بخش تبدیل شد. حاج حسن بخشی از این باغ را در زمان زندگیاش به فروش رساند و پس از درگذشت وی، باغ به فرزنداناش رسید که هنوز هم بخشی از آن وجود دارد. اگر از جاده تجریش که در سال 1315 به سوی دربند کشیده شد، حرکت کنید، در سمت شرقی خود بخشی از باغ را میبینید. این باغ درختهایی تنومند داشت که در 1351 شهرداری با هدف گسترش شهر مقداری از آن را گرفت و بخشی از آن را هم به پارکینگ تبدیل کرد.
این تهرانشناس پرآوازه خاطرنشان کرد: باغ دیگر خانواده ملک در تهران، باغ صبا بود. باغ صبا به فتحعلیخان صبا از شاعران معروف دربار فتحعلی شاه تعلق داشت. وقتی از خیابان مطهری فعلی به سمت تقاطع شمیران بروید، نرسیده به تقاطع در یک سرازیری به سمت جنوب قناتی وجود دارد که قنات سپهسالار نام داشت. این قنات در باغ صبا بود که هنوز سند آن را پیدا نکردهام ولی گویا فتحعلی خان صبا این باغ را به محمدخان سپهسالار فروخته بود. محمدخان سپهسالار نیز این باغ را به حاج محمدکاظم میدهد. پس از درگذشت حاج محمدکاظم این باغ نیز میان دو پسرش تقسیم میشود و بخش جنوبی به حاج حسین میرسد. حاج حسین زمینهای خود را معمولا یا به دوستان خود میبخشید یا مقداری از کتابهای نفیس کتابخانه وقفیاش را از فروش زمینهای اینجا میخرید. افزون بر این دو باغ، حاج محمدکاظم ملکالتجار باغی در شهر ری و در نزدیکی حضرت عبدالعظیم داشت که حاج حسین آقا ملک، آن را نیز پس از پدر به آموزش و پرورش بخشید.
به گفته انوار، خاندان ملک به ویژه در زمینه موقوفات به فرهنگ ایران بسیار خدمت کردهاند. حاج حسین ملک در خانهای سکونت داشت که در بازار بینالحرمین قرار گرفته بود. این خانه در میانه مسجد شاه و مسجد جامع قرار داشت که اکنون بازار لوازمالتحریر است. حاج حسین ملک در این خانه که از دوره محمد شاه به جامانده، کتابخانه و موزه خود را برپا کرده بود.
سیدعبدالله انوار سخنان خود را اینگونه پایان داد: در مجموع باید اشاره کنم این خانواده خدمتی بزرگ به فرهنگ ایران کرده و با تلاش خود توانستهاند بزرگترین فهرست و کتابخانه خطی درباره فرهنگ و تمدن اسلام و ایران را در این کتابخانه گرد آورند. این کتابخانه، گویای پیوند میان وقف و فرهنگ در ایران و اسلام است. به عقیده من نسخههای خطی موجود در این کتابخانه وقفی به همه املاک ایشان میارزد.
گزارش از سارا رشادیزاده