این باور ازآنجا نشات گرفت که گفته شد نیمکره چپ مغز منطقی, و نیمکره راست مغز خلاق است
،که البته باور اشتباهی بود و دوام زیادی نیاورد.
اکنون ثابت شده است که هنرهای موسیقایی نه تنها بر روی خیلی از مناطق مغز ،بلکه بر روی دور از دسترس ترین مناطق آن نیز اثر می گذارد.
بنابراین به طور قطع می توان گفت که موسیقی پایه و جنبه بیولوژیکی دارد.
در مغز ارتباطات به صورت یک راه دو طرفه است.از طریق این راه علایمی توسط حلزون گوش به مغز فرستاده می شود و اطلاعاتی نیز از مغز به حلزون گوش ارسال می گردد.
بدین طریق صداهای آشنا و نا آشنا از یکدیگر تشخیص داده می شوند.در مغز صداهای الکتریکی که موسیقی نامیده می شوند به بخش چپ مغز هدایت می شوند.
مغز انسان بطور استادانه ای مانند یک شبکه عصبی طراحی شده است که مغز را قادر می سازد ترکیبات موسیقی از قبیل تن صدا، هارمونی,طنین یا رنگ صدا و ریتم را پردازش و شناسایی کند.
این شبکه به نحوی طراحی شده است که بتواند در برابر همه نوع موسیقی که می شنویم واکنش نشان دهد.
دکتر مهناز استکی روانشناس کودک و نوجوان
بیشتر بخوانید:
تاثیر موسیقی بر زنان:
در زمینهٔ موسیقی حس شنوایی و حساسیت آن نقش اساسی در درک و گیرندگی دارد.آستانهٔ تحریک حس شنوایی و لامسهٔ زنان پایین تر از مردان است.
موسیقی نه تنها به عنوان هنر، بلکه به عنوان محملی برای درمان، نقش برجسته ای در تاریخ بشر داشته است.
موسیقی در بیمارستانها واتاق جراحی،زایمان واتاقهای انتظار،حالت اضطراب بیمار را تسکین می بخشد.
کاربرد موسیقی در حال تبدیل شدن به یک رویکرد جهانی در درمان اختلال اوتیسم است. با استفاده از این روش می توان در درمان تواناییهای زبانی، تعاملات بین فردی و مهارتهای اجتماعی پیشرفت قابل ملاحظه ای را دید.
آیا میدانید که بدن شما به دو طریق اصوات را مورد تفسیر قرار می دهد: اول از طریق گوش ها یا بواسطه انتقال هوا و دوم از طریق استخوانها یا بواسطه انتقال استخوانی.