ششمین روز از هم اندیشی سینما انقلاب با استقبال بی نظیر مردم از فیلم «بادیگارد» دنبال شد.
دربخش اول فیلم «ابد و یک روز» به کارگردانی سعید روستایی اکران شد. محمد احسانی نیز در سالن حضور داشت و این فیلم را همراه با مردم دید. پس از این فیلم نیز نشست نقد و بررسی آن با حضور ناصر هاشم زاده و سید مرتضی حسینی برگزار شد.
ناصرهاشم زاده منتقد سینمایی در این نشست گفت: در مواجهه با این اثر، با یک سینما رو به رو هستیم. این فیلم در مقایسه با دیگر آثار که امسال در جشنواره فجر بودند و اصلا سینما نبودند، واقعا سینما بود گرچه شاید من مخالف موضوع محتوایی آن باشم.این فیلم آن چه را که می خواسته بگوید گفته است و حتی آن چیزی که گفتنش خطرناک بوده نیز گفته و در این گفتار از زبان اشاره سینمایی استفاده کرده است. گفته می شود که پایان این فیلم امید است در حالی که اصلا این گونه نیست این اتفاقات پایانی داستان، امید وارونه و به نوعی استیصال را نشان می دهد. می بینیم که در داستان از لفظ سگ دونی استفاده می شود که اگر کسی از این خانه نرود و یا برود و دوباره برگردد از سگ کمتر است. به نظرم این فیلم توانسته حرفش را بگوید. فیلمی که بتواند حرفش را بزند و هنری هم بزند سینما است. البته قطعا آن چه را که ما از هنر می خواهیم، این گونه تاثیرگذاری نیست و دنبال این تاثیر از هنر نیستیم.
وی ادامه داد: این فیلم را می توان از این نظر بررسی کرد که آیا این فیلم واقعا یک خانواده را نشان میدهد یا یک وضعیت اجتماعی را تعمیم می دهد؟ زبان هنر به من می گوید که این فیلم اصلا یک خانواده را نشان نمی دهد بلکه این فیلم می خواهد یک وضعیت اجتماعی را بگوید که افراد باید این با ترک این "سگ دونی" از آن وضعیت رها شوند. این سینما توهین به بیننده است. به نظر من اگر قرار باشد این سینما یک وضعیت اجتماعی را به من نسبت دهد، به من توهین کرده است. حال نکته جالب این جاست که «بادیگارد» اصلا دیده نمی شود اما این فیلم که سرشار از تلخی است دیده می شود. فیلم تلخی که هیچ امیدی در آن نیست. شاید نمایش یک وضعیت اجتماعی بد نباشد اما اشکال کار این جاست که راه امید را ببندیم. فکر می کنم باید از کارگردان پرسید که چرا به من و هم وطنانت توهین میکنی؟
ناصر هاشم زاده در بخش دیگری از سخنان خود گفت: عده ای از دوستان از فقر صحبت نمی کنند تا از درد سخن بگویند، بلکه از فقر برای چاق کردن خود استفاده می کنند. طرح مساله فقر یکی از موضوعاتی است که نمی توان به آن نپرداخت و حتی لازمه رو آوردن به مسایل اجتماعی پرداختن به این موضوع است وحتی اگر بخواهند یک گام نیز جلوتر بروند از فحشا هم در کنار فقر صحبت می کنند. به نظر من یکی از کدگذاری ها برای فیلم این است که کارگردان می خواهد بگوید که وضعیت این گونه است و او می خواهد این خانواده را نمادی از جامعه بداند که به نوعی توهین است.
در ادامه این نشست سید مرتضی حسینی صحبت کرد و گفت: باید گفت که با یک فیلمی رو به رو هستیم که پخته است و عناصر را به خوبی به تصویر کشیده است اما باید دید که او می خواسته چه چیزهایی را بگوید؟ آیا او می خواسته آشفتگی یک خانواده پایین شهری را نشان دهد یا هدف دیگری داشته است و البته باید توجه کرد که موفق بوده است یا خیر؟
وی ادامه داد : شاید هر قشری که وارد سینما می شود احساس خوبی نسبت به این فیلم داشته باشد چرا که می گوید این فیلم مشکلات اجتماعی را بیان می کند اما به نظر من این فیلم یک بیانیه جدی است تا یک سگدونی را معرفی کند کارگردان، شخصیت ها را جوری پرداخت می کند که این مفهوم را به ذهن بیننده متبادر کند.
اتفاق ویژه، عصر روز دوشنبه اتفاق افتاد جایی که از چیزی حدود یک ساعت قبل از اکران فیلم «بادیگارد» صف های طولانی برای دیدن این فیلم شکل گرفت.
استقبال به حدی بود که علاوه بر پرشدن هر دو طبقه سالن بزرگ اندیشه حوزه هنری بقیه علاقه مندان نیز بر روی زمین نشستند تا جمعیت زیادی این فیلم را ببینند. تشویق های ممتد و چند دقیقه ای حاضران در سالن پس از اتمام فیلم برای اولین بار بود که در این هم اندیشی برای فیلمی اتفاق می افتاد به گونه ای که می توان گفت این فیلم سیمرغ بلورین خود را روز دوشنبه از دستان مردم دریافت کرد. تا روز شم سینما انقلاب، بادیگارد پر بیننده ترین و پر مخاطب ترین فیلم این هم اندیشی بوده که استقبال بی نظیر مردم را رقم زده است
پس از اتمام اکران این فیلم حجت الاسلام و المسلمین رهدار درباره ی نزدیکی دین و سینما صحبت کرد. او در این نشست گفت: گاهی اوقات احساس می کنیم که همان حسی را که در یک مسجد به ما دست می دهد، به هنگام دیدن یک فیلم نیز این حس را پیدا می کنیم. پرسش بسیاری از اندیشمندان این بوده است که آیا می توان از سینمایی که برای ما نبوده است،کارکردی ابزاری بسازیم تا در خدمت دین قرار گیرد؟ در جواب باید گفت که جنس هنر با ذات انسان ارتباط دارد و از این جهت که ذات انسان فطرت او است هنر با فطرت او در ارتباط است و از این جهت هنر سینما می تواند دینی باشد سینما از این جهت که منبع خلق اثرش تشبه است، از جنس دین است و این موضوع این امکان را به دین می دهد تا با کارکرد خود در آن تصرف ایجاد کند.
بخش پایانی نیز به اکران فیلم« کفش هایم کو» به کارگردانی کیومرث پور احمد اختصاص داشت.