این روزها آخرین قسمتهای سریال «کیمیا» راهی آنتن میشود و هر بینندهای از نگاه خودش شخصیتهای این سریال به ویژه شخصیت خود «کیمیا» را ارزیابی میکند.
اینکه تا چه اندازه شخصیتهایی همانند کیمیا که تیپ شخصیتی مشابهشان را بارها در سریالهای دیگر هم دیدهایم، میتوانند نماد یک زن قهرمان ایرانی باشند، موضوعی است که با یک منتقد آثار نمایشی به بحث گذاشته است.
محمد تقی فهیم که ساخت سریال «کیمیا» به عنوان یک سریال قصهگو و دنبالهدار را اقدامی مثبتی تلقی میکند، شخصیت کیمیا را در این سریال به عنوان زن قهرمان ایرانی که در سه دوره انقلاب، دفاع مقدس و زمان حال داستانسازی میکند، ارزیابی کرد.
او اظهار کرد: درباره شخصیت کیمیا به عنوان یک زن قهرمان ایرانی، معتقدم که
هنوز نتوانستیم زنی را به تصویر بکشیم و به آن بپردازیم که بتواند به
درستی از همه جوانب و از همه ابعاد نماینده یک زن ایرانی باشد؛ در حالی که
در تاریخ ایران چه پیش و چه پس از انقلاب و دوران جنگ، زنان قهرمان زیادی
را داریم که فعال و اجتماعی بودند. شخصیت کیمیا از نظر روند طی کردن
دورههای مختلف زندگی شاید با آن چیزی که مد نظر ماست انطباق داشته باشد،
اما از لحاظ شخصیتی نمیتوان گفت که تراز زن ایرانی است.
این منتقد آثار نمایشی ادامه داد: در پرداخت به شخصیت کیمیا به خیلی از جزئیات توجه نشد و مهمترین بخشهای زندگی او مثل دورانی که باید تجربیات جوانی در او رسوب کند تا به پختگی برسد، حذف شده است؛ در دنیای واقعی زندگی پر از فراز و فرود است و انسانها به اصطلاح خاکستری هستند. وقتی صحبت از به تصویر کشیدن یک قهرمان به میان میآید، باید این نکته را در نظر گرفت که کسی در زندگی یکدفعه قهرمان نمیشود، بارها شکست میخورد، عصبانی میشود، پرخاش میکند و بسیاری مسائل دیگر.
فیهم که معتقد است کیمیا یک تیپ شخصیتی است، افزود: تیپ شخصیتی کیمیا همان آدمی است که همیشه باید چادر سرش باشد، جدی و حق به جانب باشد. در حالی که کسی که میخواهد قله دماوند را فتح کند، باید برای شروع اول از چند قله کوچکتر شروع کند. اتفاقات پیرامون کیمیا را بیشتر اطرافیان او رقم میزنند؛ کیمیا به عنوان قهرمان داستان نه تنها کمک دیگران نمیکند، بلکه مسائل و مشکلاتش خودش را هم نمیتواند حل کند.
فهیم در ادامه سخنانش با اشاره به سریال «اوشین» اظهار کرد: این سریال نماینده فراز و فرودهای جامعهای بود که در آن فئودالیسم به مدرنیته میرسد و خود شخصیت «اوشین» است که مسائل زندگیاش را رقم میزند و نه تنها مشکلاتش را حل میکند بلکه دست دیگران را نیز میگیرد و کمکشان میکند؛ اما در سریال «کیمیا» این دیگران هستند که همه اتفاقات را رقم میزنند و کیمیا وسط این اتفاقات میچرخد. در طول داستان مشکلی ندیدیم که کیمیا بتواند با تدبیر خودش آن را حل کند.
او تاکید کرد: با وجود اینکه نمیتوان کیمیا را به عنوان یک زن قهرمان
ایرانی پذیرفت ولی از طرفی این را هم نمیتوان پذیرفت که این سریال اثرات
منفی روی مخاطب دارد. در کارهای نمایشی لزومی ندارد که شخصیتها حتماً
واقعی باشند. درست است که مابهازای شخصیتها باید در جامعه وجود داشته
باشد، ولی این بدان مفهوم نیست که سریال نمایشی را با واقعیت انطباق دهیم.
فهیم که به طور کلی سریال «کیمیا» را قصهگوی خوبی ارزیابی میکند، در این زمینه گفت: داستان به صورتی است که مخاطب دوست دارد آن را پیگیری کند. درست است که این مخاطب جدی نیست، چراکه این دست از مخاطبان چیز دیگری میخواهد و حتی گاهی ممکن است به برخی از صحنههای این سریال هم بخندند؛ ولی برای مخاطبی که به این مسائل کاری ندارد و تنها میخواهد داستان را ببیند، «کیمیا» در عین اینکه نوستالژیک است، قصهگویی خوبی هم است.
او در پایان سخنانش تاکید کرد: سریال «کیمیا» را به عنوان اینکه اگر این سریال ساخته شود، عیب ندارد، میپسندم؛ در واقع بودنش را بهتر از نبودنش میبینم و معتقدم از لحاظ داستانی و جذب مخاطب خوب عمل کرده است.