شاید این سؤالها را اصلا دوست نداشته باشید که میپرسم. مثلا در یک مصاحبه رادیویی همسر شما اصلا رفتار خوبی نداشتند و با مجری برنامه با ادبیات توهینآمیزی حرف زدند... شما به عنوان همسر آقای رامین چه واکنشی داشتید؟
من شخصا معتقد به تعامل هستم... .
همسرتان هم هستند؟
نمیدانم... از خودشان بپرسید. من از خودم حرف میزنم و شخصا اعتقاد به تعامل دارم و شخصا معتقدم حرمت افراد باید نگه داشته شود و شخصا معتقدم هرکسی در رأس یک حکومت قرار میگیرد باید به او احترام گذاشته شود، حتی اگر با افکارش مخالفم و اگر میخواهم انتقاد هم کنم باید چارچوب داشته باشد.
شما میگویید نگاهتان نگاه تعامل است؟ در مورد ازدواج پسرتان با مهناز افشار هم این تعامل را داشتید؟
صددرصد.
شما برای پسرتان خواستگاری رفتید؟
قرار نیست که همیشه ما خواستگاری برویم... .
الان چطور؟ شما الان نوه دارید، توانستهاید مهناز افشار را بهعنوان عروس بپذیرید؟
بگذارید اینگونه جواب سؤال شما را بدهم... اتفاقاتی که در زندگی برای خانواده من افتاد، خیلی عجیب بود و برای من درس بزرگی داشت. باز این درس من را به اینجا رساند که متوجه شوم ما مکلف به پذیرش تفاوتها هستیم تا بتوانیم به سعادت برسیم.
سختتان نبود؟
واقعیت این است که به خاطر پذیرش تفاوتها برایم خیلی راحتتر بود.
برای آقای رامین چطور؟
شاید خیلی سخت بود... .
این وسط حرفهای زیادی هم به پسر شما نسبت داده شد... .
خیلی زیاد... من همه کسانی که تهمت زدند را واگذار میکنم به خدا. چون جامعه ما بهلحاظ اخلاقی بینهایت افول کرده و باز هم تکرار میکنم ما متأسفانه امروز در جایگاهی ایستادهایم که شرمندگی زیادی را نسبت به پرچمی که به نام ائمه بلند کردهایم داریم.
چون این پرچم بینهایت اخلاقمدار است و ما به خودمان اجازه میدهیم صرف شنیدهها و گزارشها قضاوت کنیم. وقتی انسان وارد محکمه میشود باید سند ارائه دهد، سند با گزارش متفاوت است.
پسر شما نزد رئیس دولت اصلاحات عقد کرد که از نظر سیاسی خانواده شما با او زاویه دارد. این برای شما سخت نبود؟
اصلا. ایشان رئیسجمهور مملکت بودند و امروز دفتر دارند و وقتی دفتر رسمی دارند یعنی مشروعیت دارند پس باید احترام گذاشت.
بهعنوان یک مادرشوهر فکر میکنید مادرشوهر خوبی برای عروستان هستید؟
من این را نمیتوانم جواب بدهم. باید از عروسم بپرسید... .
عروستان را دوست دارید؟
مگر میشود نداشته باشم... .
دلتان نمیخواست عروس دیگری داشته باشید؟ رابطهتان چطور است؟
دل من که نباید مطرح باشد. رابطه ما بسیار خوب است.
نوهتان را میبینید؟
خیلی زیاد و خیلی هم دوستش دارم. مگر میشود نداشته باشم.
عروستان را چطور؟
ایشان را هم میبینم. البته نسبت به شرایط روابط ایجاد میشود، هم ایشان درگیر هستند و هم من. دوستش دارم.
چون انسان به بچه خودش محبت دارد، هر چیزی که به بچهاش وابسته میشود هم دوست دارد. ضمن اینکه شخصیت و کاراکتر شخص مربوطه هم میتواند این دوستداشتن را مضاعف کند.
نظر همسرتان درباره عروستان چیست؟
باید خودش جواب بدهد. من یک شخصیت حقیقی هستم که شدیدا روی این حقیقیبودن خودم تأکید دارم...