یک کارگردان و دوستدار میراث فرهنگی، درخواستی برای ایجاد موزهی علوم پزشکی دارد تا بتواند آثار خانوادگی و شخصی «صفاءالحق؛ شاعر، نقاش، پزشک و معمم» پهلوی را در معرض نمایش بگذارد.
صفاءالحق جزو معدود پزشکان همدان و تحصیل کردهی هند است. که پدرش به درخواست شاهزاده اعتضادالسلطنه در سال 1303 قمری از سنندج به همدان رفت تا ریاست اتاق تجارت همدان را برعهده بگیرد. او در همدان پزشکیِ بوعلی سینا و طبِ علفی را آموخت و او که سال 1340 شمسی فوت کرد، حالا برخی لوازم پزشکی و طبابت او باقی مانده است، که امکان نمایش آنها در یک فضای موزههای وجود دارد.
امیر شهاب رضویان، کارگردان و دوستدار میراث فرهنگی همدان که یکی از نوادگان «صفاءالحق» نیز هست، با اشاره به شخصیت وی میگوید: «صفالءالحق» مسیر راهشاهی را طی کرده و سفرنامهای از آن نوشته است. او از کتیبههای بیستون را با طناب بالا رفته و شرح آنها را از سفرنامه ناصرالدین شاه پیاده کرده است. او شخصیتی است که میتوان آن را از آفرینندگان دوران مدرن نامید. چون از دوران بعد از ناصری به مرور پای افرادی مانند او به خارج از کشور باز شد و آنها اندیشههای مدرن را ایجاد کردند.
وی با اشاره به دست نویسهای «صفاءالحق» که در آن نوشته است، از اولین کسانی است که «سرم تراپی» را به ایران وارد کرده، اظهار میکند: در اموال باقی مانده از او موارد جالبی مانند «سرنگهای شیشهای با سرسوزنهای مختلف»، «دستگاه شوک چرخ الماس»، که روسی است اما به نظر میرسد از هند آورده شده است، یکسری «لوازم دندانپزشکی» و «کتابی درباره زکریای رازی» نوشتهی خود او هرچند منبعی از سوی او ذکر نشده، اما به نظر میرسد بخشی از آن، از کتاب دیگری استنساخ شده است، وجود دارد.
او همچنین از وجود دستنوشتههایی دربارهی دامپزشکی و دستنوشتههایی دربارهی تعلیم و تربیت از وی و کلاههای نمدی و عصایی قدیمی یاد میکند و اضافه میکند: او در کنار پزشکی و معمم بودن، طبیبی حاذق بود.
این کارگردان سینما تاکید میکند که وی با مجموعه نوادگان «صفاءالحق» به تفاهم رسیدهاند که اگر جای مناسب و امنی برای نمایش آثار باقی مانده از وی پیدا شد این آثار را پس از بستن یک قرارداد با میراث فرهنگی به این نهاد در استان هدیه دهیم، تا در موزهای به نمایش درآید و در واقع این لوازم علاوه براینکه پایهی یک موزه باشد و باعث حفظ یک بنای تاریخی نیز باشد، همچنین مکانی فرهنگی و جذاب و جدید به مکانهای شهر اضافه شود.
رضویان تاکید میکند: براساس تفاهمی که با دیگر نوادگان این پزشک و شاعر داریم، در صورتی که میراث فرهنگی از آن قرارداد عدول کند، ما باید بتوانیم آثار را پس بگیریم، هرچند با وجود قدمت و ارزشی که این آثار دارند، ترجیح دادهایم همهی آنها در یک مکان باشند.
* اموال موزهای عارف قزوینی را شبانه دزدیدند
این دوستدار میراث فرهنگی در ادامه به بیان خاطرهای بد از دزدیده شدن تعدادی شیء موزهای در همدان یاد میکند و میگوید: اموال اندکی از مرحوم عارف قزوینی باقی مانده بود که آنها را برای نمایش عموم به موزهی آرامگاه بوعلی سینا اهدا کردیم. پس از مدتی، یک روز که برای بازدید به این موزه رفتم، متوجه شدم جای آن آثار خالی است! علت را که پرسیدم گفتند شبانه این آثار را دزدیدهاند.
او تاکید میکند: اگر سیستم امنیتی و حفاظتی موزه درست بود، هیچگاه نباید چنین اتفاقی برای این آثار ارزشمند رخ میداد، نوشتن قرارداد با میراث فرهنگی هم به همین علت است.
* مدیران غیربومی، همدان را نابود کردند
رضویان در پاسخ به این پرسش که حفظ تاریخ و اهمیت نوستالژی تاریخ همدان را در چه میبینید؟ نیز اظهار کرد: همدان یک معضل بزرگ و یک مدرنیته وارداتی دارد که به دنبال آن یک اندیشهی مدرن، محلات قدیمی را از نظر معماری نابود کرد.
او مهاجرت حاشیه نشینها و روستائیان به شهر را عامل دیگری دانست که به دنبال آن متاسفانه مدیران فرهنگی برای انجام اقدامات فرهنگی جا خالی دادهاند و افزود: به دنبال آن نیز بسیاری مدیران غیربومی همدان هم کارهایی که باید برای فرهنگ این استان انجام شوند، را دنبال نکردند. مدیران میراث فرهنگی همدان نیز سالهای سال با یک بودجه کم، فقط یکسری کارمند به سازمان اضافه کردند و اقدامتی نیز در حد تمیز کردن یک پل و مرمت دو بنا را انجام دادند، که نمیتوان نام آنها را حرکتی میراث فرهنگی گذاشت.
وی اضافه کرد: در اواخر دههی شصت نیز براساس آمار، 90 درصد از خانههای قدیمی همدان نابود شدند، در حالی که شهر کوچکی مانند آران و بیدگل به مراتب بناهای قدیمی بیشتری را حفظ کرده است، که دلیل ان را میتوان حضور مدیران غیربومی در این استان دانست.