از روزنامه ایرانورزشی، از عرش به فرش. این بهترین جملهای است که میتوان برای دنیل داوری به کار برد. دروازهبانی که در اینتراخت برانشوایگ یک ستاره بود. بیهمتا و بدون جانشین درون دروازه این تیم. ماحصل تلاش او و همتیمیهایش در بوندس لیگای دو، صعود به بالاترین سطح باشگاهی در فوتبال آلمان بود. برانشوایگ با بازیهای بینقص دنیل راهی لیگی شد که بایرن مونیخ بزرگ و دورتموند پرطرفدار در آن حضور داشتند.
داوری در همین روزها که در اوج بود مورد توجه کارلوس کیروش نیز قرار گرفت. او به تیم ملی ایران دعوت شد تا یکی از سه دروازهبان حاضر در جام جهانی باشد. او که تصور میکرد دروازهبان اول تیم ملی خواهد بود به یکباره جای تثبیت نشدهاش را به علیرضا حقیقی داد تا بازیهای ایران در برزیل را از روی نیمکت تماشا کند.
دنیل که با برانشوایگ به بوندس لیگای دو سقوط کرده و البته در تیم ملی ایران هم جایگاه ثابتی به دست نیاورده بود، در انتقالی عجیب به لیگ سوییس رفت تا برای گراس هاپرز بازی کند. باشگاهی قدیمی در کشوری که از غرب با آلمان مرز دارد. دنیل از این انتقال هدفهای بزرگی در سر داشت و امید و آرزوهای بسیار. او میخواست خودش را اثبات کند و به پیراهن شماره یک تیم ملی ایران چنگ بزند. دنیل این اتفاق و این هدف را برای خودش متصور بود اما اوضاع در گراس هاپرز بر وفق مراد او پیش نرفت.
داوری در 8 بازی گراس هاپرز به میدان رفت و 15 گل دریافت کرد. حاصل حضور او در دروازه، 2 برد، یک تساوی و 5 شکست بود. نتیجهای که باعث شد سرمربی گراس هاپرز به دیگر دروازهبان تیمش اطمینان کند و تا پایان فصل دروازه را به واسکو واسیچ بسپارد. دنیل که تیم ملی را هم از دست داده بود، میشائیل اسکیبه آلمانی را هم به عنوان سرمربی گراس هاپرز در کنارش نداشت تا شرایط برای او بغرنجتر از همیشه شود. اسکیبه مردی بود که دنیل را از برانشوایگ خرید تا برای گراس هاپرز بازی کند. او دنیل را تنها گذاشت و به ترکیه رفت تا در لیگ این کشور مربیگری کند.
سرمربی جدید گراس هاپرز اما اعتقادی به داوری نداشت. او بلافاصله بعد از امضای قرارداد تاکید کرد که از واسیچ به عنوان دروازهبان اول تیمش استفاده خواهد کرد و دنیل باید از روی نیمکت بازیهای گراس هاپرز را دنبال کند. همین اتفاق هم افتاد. داوری از 19 اکتبر 2014، دیگر در دروازه گراس هاپرز آفتابی نشد و رنگ بازی را ندید! او تا پایان لیگ سوییس فقط روی نیمکت نشست تا نظاره گر نمایش واسیچ باشد.
همین نیمکت نشینی باعث شد تا داوری عطای حضور در گراس هاپرز را به لقایش ببخشد و دنبال تیمی جدید در لیگ آلمان باشد. دنیل در بوندسلیگا مشتری نداشت اما میتوانست امیدوار به حضور در یک دسته پایینتر باشد. آرمینیا بیلفلد سراغش آمد. آسانسور فوتبال آلمان که مدام در حال رفت و آمد در بوندس لیگای یک، دو و حتی سه بود، پس از قهرمانی در بوندس لیگای سه به داوری پیشنهاد داد تا در بوندس لیگای دو این تیم را همراهی کند. داوری هم خیلی زود به این پیشنهاد پاسخ مثبت داد. او به تیمی رفت که پیشتر دو بازیکن ایرانی را در اختیار داشت. کریم باقری و علی دایی.
داوری امیدوار بود تا اتفاقهای تلخ گراس هاپرز این بار برای او رخ ندهد. به همین دلیل هم بود که بلافاصله بعد از پیوستن به بیلفلد در مصاحبهای گفت: «چون بازیهای زیادی درگراس هاپرز انجام ندادم نتوانستم دوران موفقی را سپری کنم. البته دلایل شخصی و خانوادگی نیز باعث شد تا من تصمیم بگیرم به آلمان برگردم چون من و همسرم بچهدار شدهایم و در آلمان راحتتر میتوانیم به کارهایمان برسیم. از طرفی امکان همکاری با باشگاه آرمینیا بیلفلد فرصتی است تا فصلی تازه را شروع کنم. من دوست دارم که درون دروازه باشم و به همراه بیلفلد موفقیت کسب کنم.»
امیدواری داوری اما در بیلفلد هم تبدیل به یاس شد. او در حالی که چهار هفته از بوندس لیگای دو گذشته، حتی یک بار هم به میدان نرفته و در دو بازی هم در لیست 18 نفره حضور نداشته است! نام دنیل در شکست 2- صفر مقابل برانشوایگ و تساوی 2-2 مقابل دوئیسبورگ در لیست قرار نگرفت اما در دو تساوی بدون گل مقابل فرانکفئرت و دوئیسبورگ، داوری روی نیمکت نشست و دروازهبان ذخیره بود.
اوضاع داوری در بیلفلد هم چندان مناسب نیست. او در تیم دهم بوندس لیگای دو یک نیمکتنشین و گاها سکونشین است و هرگز نتوانسته تبدیل به دروازهبانی شود که در برانشوایگ مطمئن بود و غیر قابل گذشت. نکته اصلی در مورد دنیل، تعداد روزهایی است که او دور از بازی رسمی بوده. داوری آخرین بار در روز 19 اکتبر 2014، یعنی 27 مهر 1393 و در شکست 3- یک گراس هاپرز مقابل اف سی زوریخ بازی کرده است. از آن روز تا به امروز، داوری را در هیچ دیدار رسمی رویت نکردهایم. نه در لیگ سوییس و نه در بوندس لیگای دو آلمان. چیزی حدود 309 روز است که داوری حتی در یک بازی رسمی هم شرکت نکرده. آماری تلخ برای دروازهبانی که قرار بود در جام جهانی اطمینان را به دروازه تیم ملی تزریق کند. تیم ملی و کیروش هم او را از یاد بردهاند. مردی را که حالا در حسرت انجام یک بازی رسمی در بوندس لیگای دو روزگار میگذراند!