به گزارش ایران اکونومیست، منصوره عالیخانی مدرس و هنرمند نقاش متولد سال ۱۳۴۶ در نوشهر و یکی از شهدای جنگ ۱۲ روزه رژیم اسرائیل علیه جمهوری اسلامی ایران بود که اکنون ۴۰ روز از شهادت او میگذرد. او تحصیلات خود را در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد نقاشی از دانشگاههای الزهرا (س) و سوره به اتمام رساند و در ادامه به تدریس در دانشگاه هنر کاشان، هنرستان سوره و مؤسسات آموزشی هنری پرداخت.
تخصص این هنرمند در زمینههای نقاشی، تصویرسازی کتاب و پژوهش هنر بود، برگزاری کارگاههای آموزشی هنری، مدیریت مرکز مهارتهای هنری دانشگاه سوره، حضور در نمایشگاههای انفرادی و گروهی، تصویرسازی کتابهای مذهبی و دفاع مقدس و داوری جشنوارههای تجسمی همچون هزار و یک بسمالله و حماسه هنر، شرکت در رقابتهای هنری و کسب جوایز و الواح تقدیری متعددی از جمله جایزه برگزیده جشنواره ۱۴۰۴ از فعالیتها و سوابق عالیخانی بود. او همچنین به عنوان مسئول مرکز مهارتهای هنری دانشگاه سوره، نقش مهمی در تربیت دانشجویان هنرمند ایفا کرد.
این هنرمند سحرگاه ۲۳ خردادماه در پی حملات رژیم صهیونیستی به کشورمان و به همراه همسرش سعید برجی دانشمند کشورمان، به شهادت رسید. پیکر شهیده عالیخانی در قطعه هنرمندان بهشت زهرا(س) تهران به خاک سپرده شد.
عالیخانی یکی از چهرههای فعال و تأثیرگذار در حوزه هنری انقلاب اسلامی و از نسل هنرمندان متعهدی بود که هنر را در خدمت ارزشها و آرمانهای بلند ملی و دینی قرار میداد، او در دهههای اخیر، همواره در نمایشگاههای ملی و انقلابی حضور داشت و از هنر نقاشی به عنوان یک زبان برای انتقال پیامهای معنوی و انقلابی بهره میبرد.
آثارم کشف خودآگاهی و ناخودآگاهی برای خلق یک اثر هنری است
آخرین نمایشگاه شهیده عالیخانی با عنوان «پژواک خیال» و نمایش ۳۰ اثر آبستره و مدرن با تکنیک اکرلیک و تصویری از خودآگاه و ناخودآگاه این هنرمند، اردیبهشت ماه ۱۴۰۲ در حوزه هنری برپا شد. این آثار که طی ۶ سال گذشته خلق شدهاند، الهامات عالیخانی از طبیعت و شهود این هنرمند را روی بوم نقاشی به بازدیدکنندگان ارائه کردند.
عالیخانی در بیانیه این نمایشگاه نوشته بود: «آثار من کشف و شناسایی خودآگاهی و ناخودآگاهی برای ایجاد و خلق یک اثر هنری است. در این بستر تخیلات، احساسات و ادراکات من در آن فرصت نمود و گسترش پیدا کردند و روندی را در پیش گرفتند که خود مولد است و زایش دارد، هر خطی، خطی دیگر را تولید کرد و هر رنگی، رنگی دیگر را و هر فرمی، فرمی دیگر را.
در این کنکاش چنان به وجد میآمدم که گویی نوزادی را به این عالم اضافه میکردم. نوزادان من با یکدیگر تفاوتهایی هم داشتند اما همه اینها محصول یک روند فکری بودند، روندی که گاهی میخواست از ضمیر باطن یاری بجوید و گاهی میخواست آگاهانه در پی ساختاری باشد که با هنر معاصر همسویی داشته باشد و گاهی در امتزاج عقل و خرد و ساختار و زیباییشناسی قرار گیرد. گاه میخواست زبان مبهمی داشته باشد و گاه میخواست صراحت و سادگی را تجربه کند. گاهی شهودم راهنمایم بودند و گاه تجربیات گذشته همنسلان هنرمند معاصرم، هر قلم و رنگی که اضافه میشد فرکانسی داشت که بُعد هیجانی و احساسی را در من تقویت میکرد، کار من در نهایت میبایست خلق زیبایی کند در قالب پیکربندیهای متفاوت و معاصر...»
اثر نیمهکاره «شام غریبان»
شهیده عالیخانی از شاگردان استاد کاظم چلیپا بود. این شهیده معتقد بود هنرمندان حوزه هنرهای تجسمی با دغدغههای اجتماع روبهرو هستند و آثارشان بازتابی از روحیات و درونیات مردم جامعه است. نمونه آن را هنرمندان نسل انقلاب مانند کاظم چلیپا یا مرحوم حبیبالله صادقی میدانست که با آثارشان به تاریخ پیام میدادند.
عالیخانی معتقد بود هنرمند میتواند همسو با فضای پیرامونیاش شود و اتفاقاً تأثیر بیشتری هم از خبر و رسانه داشته باشد. وی در آخرین روزهای حیاتش مشغول تکمیل اثر عاشورایی با عنوان «شام غریبان» بود که این اثر با شهادت عالیخانی نیمهکاره ماند و برخی از هنرمندان معتقدند که «شام غریبان» امضای این هنرمند شهیده شد.
کاظم چلیپا هنرمند نقاش و استاد منصوره عالیخانی درباره نحوه آشنایی خود با این هنرمند گفت: در دهه ۶۰، زمانی که حوزه هنری به تازگی تشکیل شده بود، ابوالفضل عالی که کار گرافیک انجام میداد، منصوره عالیخانی را به من معرفی کرد. روزی بود که تابلو «ایثار» را کار میکردم، عالی گفت که عالیخانی یکی از اقوام اوست که به هنر و نقاشی علاقه دارد و قصد دارد این هنر را بیاموزد و هنرجویم شد، عالیخانی بسیار انسان احساساتی، درونگرا، صبور و کمحرف بود و سوال زیاد داشت، هر زمان مرا میدید با اشتیاق و شوقی به استقبال میآمد و درباره مسائل هنری صحبت میکرد و آثار جدیدش را به من نشان میداد.
وی افزود: عالیخانی در کار خیلی جدی بود، غرور هنرمندانه داشت و بابت هر چیزی سر تعظیم فرود نمیآورد، همیشه او را تا جایی که از دستم برمیآمد، درباره طراحی، نقاشی و موضوعهایی که کار میکرد راهنمایی میکردم و اتود آخرین اثرش، تابلوی عاشورا را به من نشان داده بود. یکسری ایراداتی را گرفته بودم که قرار بود، آنها را برطرف کند.
چلیپا بیان کرد: عالیخانی عاشق نقاشی بود و آثار ماندگاری به وجود آورد. عالیخانی معلم هم بود، بسیار انسان فرهیخته بود، مطلع بود که چه کسی است، کجا کار میکند و در رابطه با چه چیزی کار میکند. با تمام باورمندیاش کار میکرد و این باورمندی باید معرفی شود. ان شاءالله با حضرت زینب (س) و سیدالشهدا(ع) محشور شود.
رفتن منصوره عالیخانی از جنس طلوع بود
سیدمسعود شجاعی طباطبایی هنرمند کارتونیست و کاریکاتوریست با انتشار پیامی در صفحه شخصی خود در فضای مجازی درباره شهادت منصوره عالیخانی نوشت: «بسم رب الشهداء و الصدیقین. بعضی رفتنها را نمیشود باور کرد… نه به خاطر ناباوریِ دل، بلکه چون جنس آن رفتن، از جنس غروب نیست… از جنس طلوع است. خانم منصوره عالیخانی، بانویی از تبار هنر و حماسه، نقاشی نمیکرد، بلکه با هر ضربه قلم، آوازی از عمق جان سر میداد؛ نوایی که تنها دلهای عاشق آن را میشنوند.
بوم برای او نه سطحی برای رنگ، که آیینهای برای انعکاس دلِ سرشار از شوق بود. و چه زیباست که آخرین نقاشیاش، ناتمام ماند… تابلویی از کربلا، سرزمین تشنهگان عشق، سرزمینی که اکنون، نام او نیز در حاشیه آن نوشته شد؛ با خون، با اشک، با افتخار… او رفت، نه بهسان یک مسافر معمولی، بلکه با شکوهی خونین، در ردای شهادت، از مرز خاک گذشت و به دعوت آسمان پاسخ گفت.
ای بانوی نقاش! ای همسفر روشنای شهادت! به امام شهیدان که نقاشیاش کردی، رسیدی… و به جهانیان آموختی که هنر، آنگاه که با ایمان گره بخورد، به قرب الهی میرسد.»
شهیده عالیخانی روایتگر عشق و ایثار بود
آیین یادبود و بزرگداشت هنرمند نقاش شهیده منصوره عالیخانی ۲۴ تیرماه با حضور جمعی از مسئولان و هنرمندان در تماشاخانه مهر حوزه هنری برگزار شد و در این آیین عالیخانی هنرمندی معناگرا، باورمند و آزاده معرفی شد و نقش هنرمندان در تداوم همبستگی مورد تاکید قرار گرفت.
پس از آیین یادبود، نمایشگاهی با ۲۵ اثر نقاشی این هنرمند فقید در نگارخانه ابوالفضل عالی حوزه هنری افتتاح شد، این نمایشگاه فرصتی ارزشمند برای نمایش بخشی از میراث هنری و معنوی این شهیده است که در قالب نقاشیهایش به تصویر کشیده شده است.
آثار شهیده عالیخانی در این نمایشگاه، ترکیبی از تکنیکهای رئالیسم و انتزاعی هستند که با فضایی مکاشفهگون، مفاهیمی عرفانی و حماسی را به نمایش میگذارند. این ترکیب به هنرمند اجازه داده است تا با زبانی تصویری، پیامهایی معنوی و عمیق را به مخاطب منتقل کند.
این نمایشگاه تا ششم مردادماه، روزهای شنبه تا چهارشنبه از ساعت ۹ تا ۱۸ در این نگارخانه واقع در خیابان سمیه، نرسیده به خیابان حافظ، حوزه هنری برقرار است.
در بیانیه این نمایشگاه آمده است: «بار دیگر هنر، مظلومیت و شجاعت در هم تنید و بانویی از جنس ایمان و اراده، در مسیر دفاع از حقیقت به شهادت رسید. «منصوره عالیخانی» هنرمند متعهدی بود که در سکوت و وقار، قلممو به دست میگرفت تا روایتگر عشق و ایثار باشد.
آخرین اثر او روایتی از واقعه عاشورا بود که ناتمام ماند؛ اما روایتگر مظلومیت اهلبیت و داغ مقدسی شد که تا آخرین روزهای حیات در دل او میجوشید. شهادت این بانوی هنرمند، اندوهی بزرگ برای خانوادهاش و جامعه هنر ایران است؛ اما یاد او، چون نوری در دل تاریخ خواهد درخشید و الهامبخش هنرمندانی خواهد بود که راهش را ادامه میدهند. «اثر ناتمام او، نشانهای است از مسیری که باید ادامه دهیم…» برای بازماندگانش صبر و برای مردممان بیداری و همدلی آرزو میکنیم. روحش شاد و یادش جاودانه باد ...»
روایتی از دوستی با منصوره عالیخانی
صدیقه سلمان هنرمند نقاش، مدرس دانشگاه و از دوستان نزدیک منصوره عالیخانی درباره آشنایی خود با این شهیده اظهارداشت: آشنایی من با خانم عالیخانی به دهه ۶۰ بازمیگردد، او توسط مرحوم ابوالفضل عالی به جهت نسبت فامیلی که با او داشت، به من معرفی شد، عالیخانی در آن زمان با شرکت در کلاسهای طراحی حوزه هنری، خود را برای کنکور هنر آماده میکرد، در ساعاتی به آتلیه نقاشی کارگاه تجسمی میآمد و برای قرار گرفتن در حال و هوای کار هنری باهم طراحی کار میکردیم و این فقط در حد آشنایی مختصر بود.
وی افزود: بعدها در دهه ۷۰، از عالیخانی اطلاعی نداشتم و سپس مطلع شدم که در رشته نقاشی دانشگاه الزهرا(س) مشغول به تحصیل است، حدود سال ۱۳۸۴، مطلع شدم که عالیخانی در پی چند سال فعالیت و کار در بخش آموزشی، هنری و اداری حوزه هنری، حسب رشته و حرفهاش به گروه نقاشی در بخش تجسمی پیوسته است. با توجه به اینکه در آن دهه برنامههای ویژه و تخصصی، جلسات و نشستهای هنری مستمری برگزار میشد و مباحث علمی در کارگاه تجسمی رونق داشت، بیش از پیش، منصوره عزیز را میدیدم و با او آشنایی بیشتری پیدا کردم و از روحیات هم آگاه میشدیم.
سلمان بیان کرد: این همکاری و همراهی از آن زمان و اختصاصاً یک دهه پیش از ۹۴ تا ۱۴۰۴، فراتر از آشنایی و همکاری به دوستی، صمیمیت، همدلی و همدردی تبدیل شد، این ارتباط افزون، مصاحبتها و گفت و گوهای صمیمانه بسیار و خاطراتی زیبا را رقم زد.
این هنرمند نقاش با اشاره به خصوصیات اخلاقی شهیده عالیخانی اظهارداشت: او انسانی خوشرو، مهربان، دلرحم، و نسبت به مسائل و مشکلات دوستانش و اطرافیانش حساس و دلسوز بود، سادگی، صداقت و صراحت از دیگر ویژگیهای عالیخانی بود، او از لحاظ دیدگاهی، از چالشها و تغییرات رشددهنده، طرحها و ایدههای نو استقبال میکرد.
وی افزود: این بانوی هنرمند خصوصا دو در دهه اخیر، به طور مداوم حضوری فعالانه در عرصه نقاشی و رویدادهای هنری و اجتماعی داشت، ادامه تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد رشته نقاشی دانشگاه سوره و کار مداوم و همراهی با هنرمندان پیشکسوت و استادان عرصه هنر انقلاب اسلامی و مراکز علمی و هنری و دانشگاهی همچون دکتر کاظم چلیپا و مرتضی اسدی و دیگر اساتید بنام و استمرار در خلق اثر در کارگاه هنرهای تجسمی حوزه هنری از او نقاشی با تجربه، با معلومات و دارای هویت و شخصیت هنری ساخت.
قالبشکنی در طراحی فرم و رنگ
سلمان بیان کرد: همچنین علاقه وافر به نقاشی، مطالعه و جست و جوگری در تقویت و ارتقای خلاقیت هنری، قالبشکنی در طراحی فرم و رنگ، عناصر بصری، کار با متریال متنوع و ترکیب مواد، منصوره عزیز را بیشتر به دنیای خیالانگیز و ناشناخته درونیش هدایت کرد و علیرغم توفیقش در آفرینشهای رئالیستی و واقعگرا، روح آزادیخواه و کاوشگرش او را به سمتی فراتر پیش برد.
این مدرس دانشگاه اظهارداشت: عالیخانی در تجربهگری پرکار و فعال بود و دائم طراحی و نقاشی میکرد و دوست داشت قالبهای معمول، قدیمیتر و رنگ و رو رفته را بشکند و پنجرهای به سوی تازگی و رویای شخصیاش بگشاید، دنیای امپرسیونیسم، اکسپرسیونیسم، آبستره و انتزاع را بستری مناسب برای بیان احساسات، عواطف و حالات روحیاش میدانست تا بتواند آن حقایق درونیاش را ابراز کند و این چنین از طریق نمادهایی همچون انسان، گل، گیاه، ماهی، پرنده، پروانه، اسب، آسمان، درخت، کودک و زن با خطوط و فرمهای گاه خشن و گاه فرمهای برجسته و رها، شکل و رنگهای روان و سیال توام با نحوه طراحی اختصاصی و شخصی شده، برآمده از روح متلاطمش، ارتباط معنادار و موثری با جهان پیرامونش برقرار کرد.
وی گفت: منصوره عزیز مسیر هنری خود را ضمن هدفمندی و توانمندی با عبور از واقعگرایی صرف و رئالیسم به فضای هنر مفهومی و معناگرا و در عین حال مدرن تداوم بخشید و پیش برد، بلوغ فکری و رشد حرفهای هنریاش او را به مضامین انسانی، وقایع جهان معاصر و دغدغههای اجتماعی از یک سو، طبیعت و زندگی از دیگر سوی هدایت میکرد و در این میان انتقال تجربه به هنرآموزان و کسب علم و تجربه بیشتر در جمعهای هنرمندانه مورد توجه و علاقهاش بود و نسبت به نقد و پرسشگری، رویی گشاده داشت.
سلمان افزود: عالیخانی بانوی هنرمندی بود که نخست زندگی و مردم ایران، به خصوص زنان و کودکان کشورش را و سپس هنر نقاشی را عاشقانه دوست داشت، همچنان که آثارش نیز موید و گویای نگرش، اعتقاد و باورهای ارزشمند و انگیزهبخش اوست. اگر بخواهم دقیقتر بگویم شور و حال و احساس به کار رفته در رنگ و فرمهای گاه ترسیمی، انتزاعی و بهرهگیری از نماد، نماد و نمودسازیهای بدیع تا کاربرد بافتهای عالی از طبیعتگرایی، جریان نوازش بصری و تلاش و ترکیبی مستمر برای تازگی و نوبودن و متفاوت دیدن در تابلوهای نقاشی منصوره عزیز است تا از این منظر و دریچه لطافت نگاهش، ظرافت روحش، زیباییهای درونش به زندگی، معنایی با هویت و با کیفیت ببخشد.
این هنرمند نقاش بیان کرد: دهه اخیر زندگی عالیخانی به خصوص به گونهای به نظر میرسید که به نوعدوستی عمیقی دست یافته بود و در کنار عشق به طراحی، نقاشی و هنر که حقیقت وجودش شده بود به تعاملهای اثربخش و ارتباطهای سازنده انسانی، توجه و علاقه نوظهوری نشان میداد و در پی یافتن معنای جدیدی از زندگی در هر آشنایی و گفت و گویی بود، گویی بیوقفه در پی کشف و شهودی دوباره و چند باره در عالم و در حیات دنیوی بیقرار و پرشور به تلاش ادامه میداد.
وی اظهارداشت: در زندگی انسانهای والا و متعالی شهادت زیباترین نقطه آخرین سطر کتاب زندگی دنیایی است و باشکوهترین سرآغاز حیات طیبه است. عالیخانی سالها با عشقی که به مردم سرزمینش داشت با شور، با انگیزه و مشتاقانه بزرگترین علاقهمندیاش نقاشی کردن و بیان هنری را زندگی میکرد، افسوس که عروج نابهنگامش در کمال ناباوری اتفاق افتاد.
سلمان گفت: منصوره نامی از نامهای حضرت فاطمه زهرا(س) است و ملائک و اهل آسمان حضرت زهرا(س) را به نام منصوره میشناسند و معنای این اسم یعنی یاری شده از سوی خداوند، منصوره عزیز آن زمان که وجودش هستی یافت و زاده شد و آن زمان که به لقای الهی پیوست، یاری حق تعالی را دریافت کرد و نصرت پروردگارش در لباس شهادتی که بر تن کرد، تجلی یافت.
بزرگداشتی در بغداد
همچنین «بیت الجمال للفنون» در بغداد و در راستای حمایت از هنر متعهد و متعالی و زنده نگهداشتن یاد شهدای هنرمند به ویژه هنرمند شهیده منصوره عالیخانی، تیرماه، سمپوزیم برنامه یک هفتهای خود را با عنوان «الفن فی مواجهة الحرب (هنر رو در روی جنگ)» برگزار کرد.
این سمپوزیم با حضور هنرمندانی از استانهای مختلف عراق در راستای محکوم کردن حملات و جنایات رژیم منحوس صهیونیستی علیه مردم شریف کشورمان و زنده نگهداشتن یاد شهیده عالیخانی در بغداد برگزار شد.
به گزارش ایران اکونومیست، بامداد ۲۳ خرداد، با آغاز حمله تروریستی رژیم صهیونیستی به تهران و تعدادی شهرهای ایران، شماری از فرماندهان نظامی، دانشمندان و مردم غیرنظامی به شهادت رسیدند. آمریکا نیز بامداد یکم تیر با تجاوز به سه سایت هستهای فردو، نطنز و اصفهان، به جنگ نتانیاهو علیه ایران پیوست. بعد از ۱۲ روز تهاجم رژیم صهیونیستی به کشور و پاسخهای کوبنده نیروی مسلح ایران به شرارتهای دشمن، از صبح سهشنبه (سوم تیر) این رژیم صهیونی مجبور به پذیرش آتشبس شد.