در اوضاع دشوار و تعیینکننده در آزمون بزرگ تاریخی، استواری و اصالت، صلابت، حقانیت و اقتدار هر فکر، فرهنگ، سنت یا دیانت و معنویت را در توانایی و تدبیرش در عبور از مرز چالشها، آزمونها و پیچهای دشوار تاریخی باید شناخت.
واقعه بزرگ عاشورا با پذیرش مسئولیت الهی یک رهبر خردمند و متعهد، بزرگترین مسئولیت تاریخی در صیانت از یک امت و احیای آرمانها و ارزشهای الهی، جان و همه هستی خود را فدا کرد اما این نقطه آغازین یک نهضت بزرگ بوده که باید آرمان، پیام، اصالت، اقتدار ایمانی و شکوه حماسه، جهاد و شهادت، تبیین و رمزگشایی شود تا مانا شده، برای همگان و برای همیشه به فهم و ادراک آید و از دستخوش تحریف که خواست دشمن بود، جلوگیری شود.
در شرایط و زمانهایی که همه تریبونها و همه سپاه و سلاح به دست دشمن است و انبوه پرشمار تودهها را با خود همراه کرده، بانویی در قامت یک عالِمی بصیر و جانآگاه در اوج آلام روحی و جسمی، روایتی عمیق و ملکوتی از ابعاد آن واقعه جانسوز نینوا که خود همراه و کنشگر فعال همه لحظات آن بوده است، در انظار عمومی و برابر حکمرانان مغرور و سرمست از آن ظلمها و تودههای مغفول و مفتون ارائه میکند که چند روز بعد از آن واقعه، مردم را با منظر و معرفتی دیگر از آن مواجه میسازد و عاشقانهترین مرتبه حیات یعنی شهادت را معنا میکند و به تصویر میکشد.
شهادت در فرهنگ اسلام و حتی در فرهنگهای کهن ملتها و ادیان قبل از اسلام، شأنی عمیقاً آیینی و قدسی داشته است و در ایمان و معنویت دینی ادیان، شهادت هسته و گوهر مرگ آگاهی و به بیان امیرمومنان مرگی ارادی و انتخابگر دارد.
واقعه کربلا از منظر وحیانی و درک عمیقاً باطنی مکتب اهل بیت علیهم السلام به شهادت، آن را محترم و رفعت داد و التفات عمیق و غنی پرشوری به شهیدان نموده است و زینب کبری بر شکوه، عمق، شور آن با بیان رسا و استوارش افزود!
کلام ماندگار و قدسی او در دربار ظلم و در مقابل تصور باطل سپاه جهالت که فرمود «ما رَأیتُ إلّا جمیلا» تفسیر همه آن جان فشانیها و قطعه قطعه شدنها و جور و ستمی بود که دیدند و استوار ایستادند! شخصیتی که در اشراق و عرفان، ژرفکاو است و همه هستی را با تمامیتش پذیرفته است.
هستی که آفرینش زنده و جاری در اراده مطلق خداوند است، مرگ نیز در تقدیر اوست؛ «کُلّ مَن علیها فان»
آدمی هر اندازه به لایههای نامرئی، ساحات قدسی و روحانیتر هستی نزدیک شود، عالم صورتها و نمودهای ناپایدار را پشت سرنهاده و وارد قلمروهای گوهرین آفرینش می شود.
آن بانوی بزرگ با تجربه، دانش و تربیتی که در دامن پرمهر نبوی و اهل بیت دارد، جانش تابناکتر و هستیاش روحانیتر و نگاهش نافدتر است.
او به دلیل درک مراتب بالاتری از حقایق هستی، واقعه عاشورا را با روحی متعالی، قوهای عقلانی، عشقی عمیق، انگیزهای الهی، شوری خالصانه و شعوری آگاهیبخش در همه مراحل این نهضت، از عصر عاشورا تا حضور در کنار مرقدهای نورانی شهدای کربلا در چهلمین روز پروازشان و برگشت به مدینه، هر گامی برداشته و هر کلامی که بر زبان جاری ساخته، هر اندیشه و رأیی که از امام علی بن حسین علیهماالسلام آموخته و گرفته، نشئه به نشئه و پله به پله از نردبان روشنگری و روایت جامع و جذاب تمام عیار آن واقعه عبور کرده و با شکافتن پوستههاو صورتها و سایهها، جوهر، باطن و هسته اصلی آن را عیان کرد و غبار، حبابها و موجهای ناپایداری که دشمن بر آن حرکت مقدس و الهی کشیده و راه انداخته بود را ویران ساخت و حقیقت زلال، رهایی بخش و نجات نهضت حضرت سیدالشهدا علیهالسلام را نمایان ساخت.
ایفای نقش فعالانه و ظهور کنشگر بصیر، ژرف اندیش، شجاع و متکی به قدرت حق تعالی، نشان داد که حضور انسان متکی به قدرت فائقه الهی و دارای روح بلند و آگاه، قادر است از تاکستان اوضاع و تجربههای متکثر و متمول تاریخ و اسطوره عبور کند و به میستان حقیقت ناب دست یابد و فراتر از تاریخ و زمان همه حجابها و تجربههای تاریخی را کنار نهد و بِدَرد و در نشئآت و مراحل ازلیتر حضور در عالم حقیقت رخنه کند و تا ابد، روایت او و کلام او بر تارک تاریخ و جانها بماند و بدرخشد!
چه کلامی ماناتر از این سخن عقیله کبری زینب دختر علی علیهماالسلام که در مجلس آلسفیان که برای پیروزی جبهه جهل و ستم آراسته و برپاکرده بودند، میتوان سراغ گرفت که فرمود «فَوَاللهِ لا تَمْحُو ذِکْرَنا، وَ لا تُمِیتُ وَحْیَنا» سوگند به خداوند هرگز نمیتوانید نام ما را محو کنی و وحی خداوند بر ما را بمیرانی!
این مجاهدت خالصانه، نام بلند او را به استواری قامت و رفیعترین قله عزت و شجاعت و آزادگی عاشورا ارتفاع داده و مانا و پایا نمود.
* کارشناس مذهبی