این برنامه با وجود وقفهای که بین فصل اول و دوم آن ایجاد شد از ذهن مردم دور نشده و با پیگیریهایی که در پی داشت زودتر از موعد پخش آن روی آنتن آمد. همراه همیشگی برنامه خندوانه نیما شعبان نژاد است و گروهی از بازیگران چون شقایق دهقان، رضا شفیعی جم، بیژن بنفشه خواه، مهران غفوریان، جواد رضویان، سیامک انصاری و علیرضا خمسه در فصل اول و اضافه شدن دیگر کمدینهایی چون امیرحسین رستمی، محمد بحرانی (صداپیشه ببعی) علیرضا علیمردانی و حضور یک عروسک به نام جناب خان، طراوت دو چندانی را به برنامه آورد. به بهانه پخش دوباره این برنامه به سراغ کمدینها و علاقهمندان این برنامه رفتیم و از جذابیتهای آن شنیدیم. آنچه میخوانید حاصل گفتوگوی ما با این هنرمندان است.
خندوانه مدیون خلاقیتهای رامبد است
شهرام خرازیها، منتقد تلویزیون درباره موفقیت برنامه «خندوانه» میگوید: موفقیت این برنامه در درجه اول مدیون توانمندی، خلاقیت و ابتکار رامبد جوان است که اگر او را از این برنامه حذف و فرد دیگری را جایگزینش کنیم به طورحتم این برنامه در مسیر دیگری قرار خواهد گرفت. انتخاب یک چهره مناسب و مورد تائید مخاطبان رمز موفقیت این برنامه است که توانسته در دل مردم جا باز کند.
خرازیها میگوید: این برنامه رودربایستی را کنار گذاشته و برخلاف دیگر برنامههای تلویزیون خیلی رک با مخاطبانش به بحث و گفتوگو میپردازد و خیلی از مطالب را بدون پیچیدگی به زبان میآورد. به نظر من رامبد جوان با کنار گذاشتن خودسانسوریهایی که متاسفانه امروزه آفتی در برنامههای طنز است، باعث شده بینندگان ارتباط بهتری را با این برنامه برقرار کنند.
عبور مجری از برخی از خطوط قرمز
این منتقد تلویزیونی در ادامه صحبت هایش میگوید: خندوانه با هوشمندیهای مجری توانسته با ظرافتهای خاص خودش از برخی از خطوط قرمز عبور کند و با اشاره به برخی از موضوعات در قالب طنز، آنها را به تصویر بکشد که این خود بسیار ارزشمند است و میتواند سطح فکری مخاطبان را ارتقا دهد.
خرازیها به نوع برخورد مهمانهای این برنامه اشاره میکند و میگوید: مهمانهای برنامه بسیار سنجیده و بدرستی انتخاب میشوند. تمامی اینها نشأت گرفته از یک برنامهریزی حساب شده است. بخصوص خود رامبد که با شناخت خوبی که از مهمانها دارد میداند چطور باید با آنها برخورد کند و مهمانها نیز به دور از هرگونه خجالتی با برنامه و مخاطبان ارتباط برقرار میکنند. به نوعی یخ مهمانها در برنامه آب میشود و براحتی حرف میزنند. این ارتباط درست باعث میشود تا مهمان برنامه به بیان مطالبی بپردازد که تا قبل از شروع برنامه بیانش برای او دشوار بوده و به شکلی مجری با شیرینزبانیها مهمانها را تخلیه احساسی میکند.
او میگوید: در این برنامه فاصله بین مهمان و مجری برداشته شده و ما از نوع ایستها و طرز قرار گرفتن صندلی به صمیمیت محیط و خودمانی بودن این برنامه پی میبریم. حتی مهمانها به قدری در برنامه احساس راحتی میکنند که گویی دور یک کرسی نشستهاند. به نظر من اگر خندوانه به دل مردم نشسته تماما ریشه در ایرانی بودن برنامه دارد که توانسته موفق عمل کند.
رامبد جوان یک «شومن» با ادب است
خرازیها ادامه میدهد: رامبد جوان مجری - بازیگری است که توانمندیهای یک شومن را دارد و توانسته بدرستی نقش خود را جلوی دوربین اجرا کند. در تلویزیون به یک شومن نیاز داشتیم و او از این خلأ در تلویزیون بخوبی استفاده کرد.
نصیحت ممنوع
این منتقد تلویزیونی تصریح میکند: خندوانه از آن دست برنامههایی است که به طور مستقیم به مردم درس اخلاق نمیدهد و آنها را نصیحت نمیکند. بلکه با نوع رفتار، نمایشهای دراماتیک و به شکل کاملاً غیرمستقیم آموزش میدهد و تمامی این هنرنماییها باعث پذیرش مخاطبان شده است.
او میگوید: این برنامه از آغاز توانست یک انقلاب کوچک در تلویزیون به وجود آورد و شادی و خنده را به مردم منتقل کند که امیدوارم با پخش مکرر آن این برنامه به تکرار نیفتد.
شعرخوانی دستهجمعی ریشه روانشناسی دارد
خرازیها بیان میکند: شعرخوانی دستهجمعی یکی دیگر از بخشهای خوب این برنامه است. روشی کاملاً روانشناسانه برای تخلیه انرژی و رسیدن به آرامش که مخاطبان بدون اینکه متوجه شوند با این شیوه اضطراب و استرسشان کم میشود و به یک آرامش درونی میرسند.
خندوانه یک نقد منفی هم نداشته است
شهرام خرازیها در پایان میگوید: خندوانه به لحاظ روانشناختی از آن جایی قابل دفاع است که پخش آن ازابتدا تا به امروز حتی با یک انتقاد هم مواجه نشده وتمامی این موفقیتها بیانگرساخت یک برنامه کاملاً تخصصی و حرفهای است.
تولید برنامههای روتین دشوار است
رضا شفیعیجم، بازیگر جوان و توانمند سینما و تلویزیون که به عنوان یکی از کمدینهای برنامه خندوانه با خواندن داستانکهایش مردم را شاد میکند در مورد خندوانه میگوید: گروه خندوانه بسیار تلاش میکند تا برنامه خوبی را برای مردم روی آنتن ببرد.
ساخت برنامهای روتین بسیار دشوار است اما تمامی عوامل این برنامه با تلاشهای شبانه روزی این سختی را به جان خریدند تا لحظات شادی را برای مردم رقم بزنند. این برنامه یک کار نو در تلویزیون بود که توانست در مدت زمان کوتاهی به دل مردم بنشیند و لبخند را بر لبان آنها جاری کند.
داستانکها نوشته خودم است
شفیعیجم میگوید: 20 سال است که نویسندگی میکنم و داستانهایی را هم که در برنامه اجرا میکنم نوشته خودم است. این داستانها تلفیقی از خاطرات و البته قدری هم زاییده ذهن خودم است که با شاخ و برگهای طنزی که به آنها داده ام بر جذابیتش میافزایم. در این برنامه سعی کردم با بیان داستانکها فضای شادی را در برنامه ایجاد کنم که در فصل اول این برنامه قصه هایم به شکل سریالی بود اما در فصل دوم به دلیل مشخص نبودن زمان حضورم در برنامه این داستانها از گونه سریالی خارج شد. چون فاصلههای ایجاد شده بین برنامه، باعث فراموشی مخاطبان نسبت به داستان میشد به همین خاطر تصمیم گرفتم که داستانها را تکقسمتی بنویسم.
جناب خان را دوست دارم
این بازیگر طناز کشورمان میگوید: شخصیت نیما و عروسک جناب خان را خیلی دوست دارم. به شکلی هربخش از این برنامه توانسته فضاهای خیلی خوبی را برای بینندگان ایجاد کند.
هوشمندی در دعوت از میهمانها
خشایار الوند، نویسنده شناختهشده طنزهای تلویزیونی درباره پخش این برنامه و نحوه اجرای رامبد جوان نیز میگوید: اجرای خوب و دوست داشتنی رامبد جوان باعث شده این برنامه ارتباط خوبی با مردم برقرار کند و همچنین یکی دیگر از نکات مهم این برنامه در دعوت مهمانهاست که باید به شکلی باشد که فضای دلنشینی را برای مخاطبان ایجاد کند. اگر مهمانی به برنامه بیاید که نتواند خودش را در آن فضا آزادانه رها کند و به گفتوگو بپردازد به طور حتم نمیتواند انتظارعوامل و مردم را برآورده کند. از این رو رامبد با هوشمندی خوبی مهمانها را به برنامه دعوت میکند و با شناخت خوبی که از آنها دارد میداند از چه لحن و سوالاتی در برنامه استفاده کند که برای مخاطبان جذاب باشد.
الوند ادامه میدهد: باوجود اینکه این برنامه همخوانی خوبی با شبکه نسیم دارد اما به نظر من جای این برنامه در این شبکه نیست و بهتراست از شبکههای سراسری پخش شود تا بتواند حقانیت خودش را ثابت کند. پخش این برنامه از شبکه نسیم باعث محدودیت برای مردم میشود، چون همه خانهها مجهز به دستگاه گیرنده «ستآپ باکس» نیستند و اگر این برنامه در شبکههای دیگر پخش شود، تاثیرات شگرفی به همراه خواهد داشت.
الوند بیان میکند: خیلی دوست دارم در این برنامه از صنفها و مشاغل همیشه معترض به سریالهای طنز دعوت شود و درباره مشکلاتشان و سوءتفاهمهایی که گاهی اوقات نسبت به سریالهای طنز صورت میگیرد، صحبت شود تا با حل شدن این اعتراضات، قدری از خط قرمزهای موجود در نگارش متنهای طنز کاسته شود و از بزرگ نماییهایی که نسبت به این حوزه شده، کم شود.
طرح سوالهای چالشی و شکستن تابوها
نویسنده سریال پایتخت 4 تصریح میکند: اگر رامبد در برنامهاش یک سری سوالهای چالشی از مهمانهای برنامه بپرسد که آنها از شنیدن سوالها متعجب شوند، میتواند بسیار هیجان انگیز باشد و تابوی سوالات روزمره و همیشگی را بشکند و به نوعی مجری ورای چارچوبهای همیشگی تلویزیون گام بردارد و شیوه اجرای جدیدی را برای مردم به تصویر بکشد.
وی میافزاید: رامبد از معدود مجریانی است که در قالب احترام توانسته برنامه را بخوبی مدیریت و اجرا کند. برخی از مجریان هستند که فکر میکنند با لودگی یا خشکی بیش از حد میتوانند برنامه متفاوتی را اجرا کنند، اما باید بگویم که این گونه از اجراها بشدت باعث مخاطب زدگی میشود.
باید سطح سلیقه مخاطبان ارتقا یابد
این نویسنده طنزهای تلویزیونی میگوید: اگر برنامهسازی به شکل درستی در تلویزیون صورت بگیرد و جنبه مردم و هنرمندان ارتقا یابد به طور حتم میتوان برنامههای خوب و جذابی را روی آنتن برد. یک هنرمند موظف است زمانی که سوالی از زندگیاش میشود به آن پاسخ دهد. چون او یک فرد عادی در جامعه نیست و به گونهای زندگیاش با مردم پیوند خورده است و این جبههگیریهایی که درباره برخی سوالات از سوی هنرمندان صورت میگیرد به نظر من صحیح نیست.
الوند ادامه میدهد: برخی معتقدند خندیدن کار جلف و ناپسندی است و اگر کسی خودش را بگیرد و سنگین بنشیند، انسان خوب و شایستهای است. خنده فعل و انفعالاتی در انسان ایجاد میکند که از بروز افسردگی جلوگیری میکند. به لحاظ علمی، خندیدن یکی از شیوههای درمان است که البته نباید این خندیدنها درجهت مسخره شدن برخی از افراد جامعه باشد. نباید هیچ لهجهای مسخره شود و تنها موقعیتهای طنز را در کار ایجاد کنیم؛ دقیقاً همان کاری که در نویسندگی سه گانه پایتخت اتفاق افتاد.
رامبد، انرژی غیرقابل وصفی دارد
علی مسعودی، کمدین برنامه خندوانه درباره جذابیتهای اجرای رامبد جوان میگوید: من سال هاست که رامبد جوان را میشناسم و بخوبی با روحیاتش آشنا هستم. زمانی که دربرنامه حضور دارد انرژی غیرقابل وصفی را به مهمانها و تماشاچیان منتقل میکند و حتی زمانی که من برای اجرای برنامه به «خندوانه» میروم و روبه روی رامبد قرار میگیرم از انرژی او به وجد میآیم و با قدرت بیشتری برنامه را اجرا میکنم. این سادگی و بی غل و غش بودنش باعث صمیمیت و راحتی مهمانها در برنامه میشود و به دل مردم مینشیند.
«خندوانه» حاصل سالها تحقیقات علمی است
مسعودی میگوید: کارگردان این برنامه تحقیقات بسیار خوبی در خصوص اجرای این برنامه داشته و با بیان نکات آموزنده و کاملاً روانشناسانه توانسته برنامه خوبی را روی آنتن ببرد. مطالعات علمی و دوراندیشی عظیم، یکی از نکات مثبتی است که رامبد در طول این سالها انجام داده و حتی زمانی که بین فصل یک و دو آن وقفهای ایجاد شده بود او همچنان در پی تحقیقات بیشتر برای ادامه اجرای این برنامه بود. از قدیم گفتند: «خنده بر هر درد بی درمان دواست» و «خندوانه» یکی از بهترین برنامههایی است که میتواند با ایجاد یک فضای مثبت و پرانرژی لحظات شادی را برای مردم رقم بزند.
قرار بود دکتر شوم
مسعودی میگوید: پدرم همیشه آرزو داشت من دکتر شوم اما به دلیل اینکه به این رشته علاقه نداشتم رشته دیگری را انتخاب کردم. پدرم در روزهای آخرعمرش گفت: درست است که دکتر نشدی اما همین قدر که لبخند را بر لبان مردم میآوری به تو افتخار میکنم. این جمله و رضایت پدرم برایم یک دنیا ارزش داشت و خوشحالم که هفتهای یک بار به مدت 10 دقیقه در برنامه «خندوانه» حضور دارم و باعث خوشحالی مردم میشوم .
مسعودی در پایان میگوید: «خندوانه» یکی از بی نظیر ترین برنامههایی است که توانسته لحظات شادی را به مردم هدیه دهد و این نکته را به آنها گوشزد کند که با وجود تمام مشکلات میتوان لبخند زد و با قدری تامل از مشکلات عبور کرد.