اعظم رسولی در گفتوگو با خبرنگار کتاب ایران اکونومیست، درباره داستانی که در کتاب «صبح روز بعد» جریان دارد، توضیح داد: در این کتاب نویسنده به زندگی افرادی پرداخته است که با بحران بزرگ، حوادث تلخ و ناگوار مانند از دست دادن یک عضو از خانواده، جدایی، از دادن شغل، بازنشستگی و از این قبیل حوادث مواجه میشوند. البته هر «صبح روز بعد»ی ختم به خیر نمیشود و انسانها نمیتوانند بعد از هر بحرانی به زندگی عادی بازگردند. نویسنده در این کتاب به افرادی پرداخته است که توانسته اند با اراده، قدرت امید و ایمان، خود را از این بحران عبور دهند و به زندگی عادی بازگردند.
نویسنده اعتقاد دارد انسان در طول زندگی در بهترین اتفاقها و بدترین بحرانها در حال انتخاب است
مترجم کتاب «صبح روز بعد» در بررسی دیدگاه نویسنده در این کتاب، بیان کرد: افرادی که برای آنها اتفاقی افتاده است باید به گذشته فکر و به آن نگاه نکنند، آنها باید قبول کنند که گذشته تمام شده است، هر اتفاقی که افتاده نمیتوانند آن را تغییر دهند و مجبورند که به جلو نگاه کنند. آنها باید حسرت را از زندگیشان بیرون کنند. در این کتاب نوشته حسرت، سر انسان را به گذشته میخکوب میکند، در چنین شرایطی فرد مدام به گذشته نگاه میکند به چیزهایی که از دست داده است و نمیتواند آن را مجدد به دست آورد.
به گفته او نویسنده این کتاب را با هدف الهامبخش بودن برای انسانها نوشته است به همین دلیل به زندگی افرادی میپردازد که توانستند از بحران بزرگ در زندگی عبور کنند. نویسنده اعتقاد دارد انسان در طول زندگی در بهترین اتفاقها و بدترین بحرانها در حال انتخاب است و او اعتقاد دارد که همیشه میتوان به زندگی فرصت بیشتری داد. البته این رفتار در حرف آسان و در عمل کار بسیار سختی است.
«صبح روز بعد» در زندگی همه انسانها وجود دارد
رسولی با بیان اینکه نویسنده در کتاب «صبح روز بعد» ابتدا میخواست به زندگی بعد از بحران افراد مشهور بپردازد، ادامه داد: نویسنده میگوید میخواست کتاب را برای فوتبالیستی که بعد از سالها فوتبال بازی نمیکند و سیاستمداری که از قدرت کنار گذاشته شده است، بنویسد؛ اما بعد دید برای انسانهای عادی همذاتپنداری با اینها خیلی سخت است زیرا زندگی افراد مشهور با انسانهای عادی متفاوت است و شاید رنج آنها با رنج ما متفاوت است. به همین دلیل به سراغ آدمهای عادی رفت.
انسان قدرتی دارد که میتواند خود را با شرایط سخت و بحرانها مطابقت دهد
مترجم کتاب با تاکید بر اینکه «صبح روز بعد» لحظه محک قدرتهای انسان است، گفت: این لحظه زمانی برای شناخت ضعفها است زیرا در این لحظات انسان میفهمد که چقدر قدرت دارد؛ قدرتهایی که در شرایط عادی ممکن است متوجه آنها نباشد و همچنین افراد میتوانند متوجه ضعفهای خود شوند و آشکار شدن ضعفها میتواند شرایطی برای رشد و توسعه شخصی مهیا کند.
به گفته او «صبح روز بعد» در زندگی همه انسانها وجود دارد و از هر درجه دردناک است، این زمان نشان دهنده از دست دادن بخشی از زندگی فرد است. انسان قدرتی دارد که میتواند خود را با شرایط سخت و بحرانها مطابقت دهد. این قدرت را عوامل متعددی تقویت میکنند یکی شخصیت فرد است، دیگری تجربیاتی است که در گذشته داشته است، حمایتی که از خانواده دوستان و جامعه و اطرافیان میبیند و شخصیتش قوی میشود.
با خواندن «صبح روز بعد» به عظمت روان انسان پی بردم
رسولی با اشاره به اینکه انسانها گاهی نمیتوانند با «صبح روز بعد»ها مواجه شوند، گفت: فکر میکنم نمیتوان «صبح روز بعد»های وحشتناک را قبول کرد، گوشها از ذهن و روانش دفاع میکند و سعی به فراموشی آنها دارد؛ زیرا نمیتواند کاری در ارتباط با آنها انجام دهد و تا آخر عمر این درد و رنج را با خود داشته باشد.
مترجم کتاب «صبح روز بعد» درباره طراحی جلد این کتاب که به زبان ایتالیایی منتشر شد، توضیح داد: روی جلد کتاب ایتالیایی «صبح روز بعد» عکس دو نفر است که به سمت دریا ایستادند و موجی به سمت آنها میآید. ماریو کالابرزی (نویسنده کتاب) میگوید که وقتی موج به سمت تو میآید، نباید سرنگونت میکند، باید با سر به داخل موج بروید تا کمتر آسیب ببینید. موجها وجود دارند و دریا تا موج بعدی آرام میشود اما باید ببینید که با آنها چگونه مواجه میشوید. این مهم است که چطور خود را وفق دهید تا آسیب کمتری ببینید.
او با اشاره به اینکه خودش کتاب را برای ترجمه انتخاب کرده است، ادامه داد: انسانها و جامعه نیاز دارند تا از تجربیات دیگران یاد بگیرند و از سختیها عبور کنند. کتاب را دوست داشتم و از آن لذت بردم و با خواندن آن به عظمت روان و اراده انسان پی بردم.
کتاب «صبح روز بعد»، نوشته ماریو کالابرزی و ترجمه اعظم رسولی از ایتالیایی به فارسی، در ۱۳۲ صفحه، قطع رقعی، جلد شومیز، کاغذ بالک، شمارگان ۵۰۰ نسخه در سال ۱۴۰۳در مجموعه ناداستان نشر وزن دنیا منتشر شد.