سیدسوران حسینی در گفت و گو با ایران اکونومیست اظهار داشت: تئاتر خیابانی در ایران شایسته این همه ظلم و بیتدبیری نیست. در کنار گونههای نمایشی مختلف، تئاتر خیابانی در دورههای مدیریتی مختلف سالهای اخیر فراز و نشیبهای زیادی به خود دیده است.
این مدرس تئاتر که داوری چندین جشنواره داخلی و خارجی را بر عهده داشت و برگزارکننده چندین جشنواره نیز بوده افزود: تقویت و شکوفایی تئاتر خیابانی در ایران بیشتر در قالب جشنوارهها نمود پیدا میکند و اجراها در مکانهای خارج از سالن، مخاطبان خاص خود را دارد و جشنوارههای متعدد این گونه نمایشی از جمله مریوان، شهروند لاهیجان، کودک همدان، مقاومت و ... در جشنواره فجر به عنوان جشنوارهای به اصطلاح مرجع، جمعبندی میشوند.
او که در هفدهمین جشنواره بینالمللی تئاتر خیابانی مریوان مورد تجلیل قرار گرفت، میگوید: در سال ۱۳۸۲ وقتی برای نخستین به این جشنواره آمدم وضعیت خیلی متفاوت از زمان حال بود. بعد از نزدیک به ۱۴ دوره حضور در این جشنواره، من و گروهم کاری با نام «این خانه سیاه نیست» را با موضوع مهاجرت و با افراد باسابقه حوزه تئاتر خیابانی تولید کردیم اما تلاشهای ما توسط هیات بازبینی جشنواره تئاتر فجر دیده نشد و مثل خیلی دیگر از آثار، به نوعی حذف شد.
کارگردان آثاری چون کولبرها، سمفونی ریشهها، نقطه سرخط و هاوری دارستانسانتیمت، گفت: حذف آثار نه براساس ساختار و محتوا، بلکه بر اساس مسائل شخصی صورت گرفته است. در گفت و گوی بی پرده با یکی از اعضای هیات انتخاب آثار، گفته شد «زور و قدرتش را داشتم و کارت را حذف کردم.» هرچند بعداز پیگیری، این اثر قرار بود بنا به تشخیص دبیر در بخش مهمان جشنواره فجر حضور یابد. بر اساس تماسی که از سوی دبیرخانه گرفته شد، مشخصات نمایش نیز جهت حضور در جشنواره فجر ارسال گردید، اما بنا به دلایلی نامعلوم دوباره حذف شد.
او میگوید: از سال ۱۳۸۱ درگیر و پیگیر جدی تئاتر خیابانی بودم و در این مسیر جوانی و نوجوانیام را هزینه کردهام. در زیر سایه استادانی چون قطبالدین صادقی، حمیدرضا نعیمی، محمودرضا رحیمی، شهرام کرمی، مجید امرایی و.... توانستهام به عنوان یک هنرمند مستقل چه در داخل ایران و چه در خارج از کشور اجراهای متعددی داشته باشم.
حسینی خاطرنشان کرد: یکی از بدترین خاطرات زندگیم زمان کرونا بود که مجبور شدم مدال طلای اولی جشنواره بینالمللی تئاتر خیابانی دربندیخوان اقلیم کوردستان عراق را پس از دریافت و تشویق هنرمندان، بفروشم، اما باز ادامه دادم. آنچه که این سالها در تئاتر خیابانی رشد عجیبی داشته، باندها و جریانات ناسالم و مافیای تئاتر است که با لابیگری، روابط را جایگزین ظوابط کردند. این شرایط نامطلوب، ما هنرمندان تئاتر خیابانی را در چند سال پیش برآن داشت تا با توجه به رسالتمان در قبال این گونه نمایشی با جمع کردن امضا و پیگیریهای متعدد نسبت به وضعیت تئاتر خیابانی آن زمان اعلام موضع کنیم که بخش عمده این اعتراضها به حضور افراد ناصالح در مدیریت بخش تئاتر خیابانی فجر بود.
وی این پرسید: چه چیزی از جان این تن نحیف میخواهند؟ مشکل تئاتر خیابانی اشخاص نیست اصلا نقشه و استراتژی مرکز هنرهای نمایشی برای این گونه نمایشی چیست؟
حسینی اظهار داشت: آیا میدانید سالانه چند نفر بخاطر مشکلات مدیریتی تئاتر خیابانی مجبور به مهاجرت از کشور یا ترک تئاتر خیابانی میشوند؟ اینجا کشور همه ماست از کورد و فارس، ترک، عرب و بلوچ و تمام اقلیتهای دیگر نه افرادی که به فکر پول و منصب بوده و به هیچ اصولی پایبند نیستند. همه خستهایم امسال اولین باری نیست که امثال من حذف می شوند. دود چنین اقداماتی به چشم حوزه فرهنگی میرود. نتیجه چه شد؟ سلبریتیهای اینستاگرامی و رزومه درست کردن برای سلبریتیهای فیلمهای پوپولیستی که به تئاتر خیابانی تحمیل شدهاند.
او همچنین خطاب به معاون امور هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: من، هنرمندی که با پول کولبری، تئاتر ساختهام کوتاه نمیآیم. به حرمت تمام هنرمندان مستقلی که با جیب خالی برای تئاتر این کشور زحمت کشیدهاند، به همراه جمعی از هنرمندان فعال تئاتر جهت روشن شدن وضعیت تئاتر خیابانی درخواست جلسه علنی با شما را داریم. همه خستهایم. خسته!
حسینی معتقد است: نبود مدیریت و بی تدبیری در تئاتر خیابانی و عدم توجه به مطالبههای فعالان این گونه نمایشی، حال تئاتر خیابانی را بدتر میکند. چرا که تئاتر خیابانی با گذشت نزدیک به ۴ دهه به جایی رسیده که میتوان از آن به عنوان سرمایه بزرگ فرهنگی یاد کرد.
او با بیان اینکه اساسا باید صدای هنرمندان را شنید، تاکید کرد: اگر اینچنین نشود روز به روز از اصالت هنر متعهد دور خواهیم شد. ما هنرمندان تئاتر خیابانی به شدت نسبت به وضیعت تئاتر خیابانی اعتراض داریم و فراموش نکنید که هنر تئاتر خیابانی، هنر اعتراض است. لطفا بیش از این از نجابت هنرمندان شریف تئاتر خیابانی سواستفاده نکنید.