يکشنبه ۳۰ دی ۱۴۰۳ - 2025 January 19 - ۱۸ رجب ۱۴۴۶
۲۹ دی ۱۴۰۳ - ۱۵:۱۱

رمز و راز عشق در نت‌های موسیقی؛ گفتگو با حمیدرضا قربانی، هنرمند خلاق ایرانی

عشق، هنر و همکاری با بزرگان موسیقی جهان: گفتگو با حمیدرضا قربانی خواننده و ترانه‌سرا و آهنگساز
کد خبر: ۷۷۷۳۵۳
 
حمیدرضا قربانی خواننده

به گزارش ایران اکونومیست به نقل از خبرگزاری شعر ایران-تارنا: حمیدرضا قربانی، هنرمند برجسته موسیقی، با ترکیب استعدادی شگرف در عرصه‌های مختلف موسیقی، از ترانه‌سرایی گرفته تا آهنگسازی و تنظیم، توانسته‌است آثار منحصر به فردی خلق کند که نه تنها در داخل ایران بلکه در سطح جهانی نیز شناخته شده است. در این مصاحبه با وی، به ابعاد مختلف کاری و شخصی او پرداخته‌ایم تا نگاهی عمیق‌تر به پشت‌صحنه‌ی دنیای موسیقی او داشته باشیم.

 

 حمیدرضا قربانی را به عنوان یک هنرمند در زمینه‌های مختلف هنری از جمله ترانه‌سرا، خواننده، آهنگساز و تنظیم‌کننده چگونه معرفی می‌کنید؟ چگونه توانسته‌اید این تنوع در حرفه‌ی خود را مدیریت کنید و چه چیزی شما را به تنوع در این زمینه‌ها ترغیب کرده است؟

 

در پاسخ به این سوال باید بگویم که سال‌ها زمان برد و اتفاقاتی دست به دست هم دادند و البته لطف خدا و تلاش و کوشش فردی مهمترین عامل موفقیت هر انسانی است. اگر صادقانه بگویم، زمانی که موسیقی را شروع کردم نوجوان بودم و به شعر و ادبیات فارسی بسیار علاقه‌مند بودم. این علاقه‌ام باعث گرایشم به ساز و آهنگ شد و باعث شد تا خودم را محک بزنم و شروع به نوشتن ترانه کنم. مدتی بعد آهنگسازی را نزد استاد ناصر چشم‌آذر آغاز کردم و این مقدمه‌ای بود برای ورودم به عرصه موسیقی. با توجه به اینکه در هنرستان رشته تحصیلی‌ام کامپیوتر بود، خیلی زود توانستم کار با نرم‌افزارهای ساخت، تنظیم و ویرایش موسیقی را بیاموزم و خودم را در زمینه تنظیم موسیقی هم چالش بکشم. اینکه چقدر در همه این عرصه‌ها موفق بوده‌ام بحث دیگری است، اما با شناخت درست و توان اجرایی صحیح توانستم این حوزه‌ها را مدیریت کنم و دلم می‌خواست صفر تا صد کارهایم را خودم انجام دهم. این تصمیم به خاطر شناخت خوبی بود که نسبت به حال و هوای کارهایم داشتم و سعی کردم با تکیه بر دانش و مهارت‌هایی که آموختم آهنگ‌ها را بنویسم، بسازم و اجرا کنم و تا به امروز صفر تا صد اکثر آثاری که منتشر کرده‌ام را خودم انجام دادم.

 

به عنوان یکی از بنیان‌گذاران موسیقی اینترنشنال (بین‌المللی) در ایران، چه چیزی شما را به این سبک منحصر به فرد کشاند و چه احساسی را در این مسیر تجربه کرده‌اید؟

 

اینکه یک عنوان بزرگ است! امیدوارم اساتید این حوزه نیز تایید کنند. اتفاقی که افتاد این بود که تا قبل از سال ۲۰۲۱ در ایران و توسط هنرمندی که مقیم ایران باشد، چنین چیزی رخ نداده بود. در پاسخ به این سوال باید بگویم از همان اوایل نوجوانی همیشه بلندپرواز و کمال‌گرا بودم و خواننده‌ها و گروه‌های جهانی موسیقی در سبک‌های مختلف را دنبال می‌کردم. آن زمان تکنولوژی مثل امروز نبود و من سی‌دی‌ها و ویدئوهای خوانندگان را به سختی تهیه می‌کردم و در حین تماشای آن‌ها بسیار شگفت‌زده می‌شدم! علاقه شدیدم به موسیقی غرب باعث شد زبان انگلیسی‌ام تقویت شود و معانی اشعار آن‌ها را متوجه شوم و گوش دادن به آهنگ‌هایشان برایم جذابیت بیشتری پیدا کرد. به همین خاطر، هنگام تمرین گیتار و آواز خواندنم همیشه با خوانندگان و نوازندگان مطرح همزادپنداری می‌کردم و دوست داشتم یک زمانی برسد تا با آن‌ها همخوانی و همکاری داشته باشم!

دوست داشتم بزرگ شوم و هر روز کتاب بخوانم و موسیقی کار کنم. این استمرار در کارم باعث شگفتی خانواده و همه اطرافیانم شده بود و زمانی که در سی‌سالگی‌ام با بزرگانی همچون پیتر بالتس کار کردم، دیگر یک رویا نبود! در واقع آرزویی بود که به حقیقت پیوست و مطمئن بودم روزی می‌رسد که این اتفاق می‌افتد تا با هنرمند بزرگی چون او کار کنم و این احساس من یک‌جور رویارویی و مواجه شدن با خواست و اراده قلبی‌ام بود که با خواست و اراده خدا و تلاشم در این مسیر محقق شد. همکاری با بالتس و دیگر عزیزان بسیار شیرین بود. بالتسی که جیسون نیوستد، نوازنده اسبق گروه متالیکا، از او به عنوان یکی از الهام‌بخش‌ترین اساتید حرفه‌ای خود یاد می‌کند و یکی از بنیانگذاران هوی متال دنیاست! بدیهی است که همکاری‌ام با ایشان یک اتفاق تاریخی در موسیقی ایران به شمار می‌رود و از افتخاراتم محسوب می‌شود.

 

حمیدرضا قربانی خواننده

با توجه به اینکه از طریق موسیقی احساسات و ایده‌های خود را انتقال می‌دهید، چگونه اطمینان حاصل می‌کنید که پیام‌ها و تجربیات شما به درستی به مخاطبان منتقل می‌شود و برای نسل نو یا نسل‌های آینده نیز ارزشمند خواهد بود؟

 

اینکه آهنگ‌هایم تأثیرگذار است یا نه، آن هم روی نسل نو، یک مبحث کارشناسانه است و من به طور قاطع نمی‌توانم در این باره اظهار نظر کنم. سعی کرده‌ام در آثارم به مضامینی همچون عشق، صلح و آرامش اشاره داشته باشم و اینکه بدون امید و عشق که سرشت آدمی است نمی‌توان زندگی کرد. سعی کردم در گفتگوهایم با خبرگزاری‌های متعدد تجربیاتم در زمینه موسیقی را در اختیار نسل جوان قرار دهم و با هوش و استعدادی که در آن‌ها سراغ دارم، مطمئن هستم که راه خودشان را پیدا خواهند کرد و اگر حمایت شوند برای ایران نه تنها در زمینه هنر موسیقی بلکه در همه زمینه‌ها افتخارآفرین خواهند شد. همه چیز به خودشان برمی‌گردد. استفاده از تجارب انسان‌های موفق همیشه موثر بوده است و به دست آوردن بعضی از این تجارب حاصل سال‌ها سعی و تلاش و شکست‌های پیاپی است. امیدوارم الهام‌بخش کسانی باشم که می‌خواهند در زمینه موسیقی فعالیت داشته باشند و این هم امیدوارم که در این مسیر ناهموار، سخت و طاقت‌فرسایی که پیش روی آن‌هاست، جا نزنند و شانه خالی نکنند و به هیچ عنوان ناامید نشوند و از فرصت‌هایی که ممکن است سر راهشان قرار بگیرد، نهایت استفاده را ببرند. خدا نظاره‌گر آن‌هاست...

 

چرا سبک موسیقی تلفیقی خود را با فیوژن، وسترن، پاپ راک و موسیقی فیلم انتخاب کردید؟ چگونه این تنوع را در آثارتان بازتاب می‌دهید؟

 

خب همانطور که در جریان هستید، موسیقی فیوژن تلفیقی از دو یا چند فرهنگ موسیقایی است که با هم پیوند خورده باشند و یا بهتر بگویم ترکیب دو یا چند سبک موسیقی با هم. من در قطعات مشترک با هنرمندان اروپایی و آمریکایی سعی کردم این سبک از موسیقی را به گونه‌ای باورپذیر تولید کنم. چرا که در آهنگ‌ها به زبان مادری (فارسی) آواز خواندم، در صورتی که می‌توانستم انگلیسی بخوانم، اما هدفم نشان دادن زبان ایرانی به مخاطبان بود.

در بعضی از قطعات که ترکیبی از موسیقی پاپ و راک بود، کاملاً فیوژن را نشان دادیم و یا برخی از آهنگ‌ها که ترکیب موسیقی لاتین (وسترن آمریکایی) و پاپ بود، باز هم این تصویر نمایان شد و تحریرهای ایرانی و شرقی من در کنار نوع لهجه محلی آمریکایی یا همان (Native) شی واتسون و دیگر هنرمندان چالش‌برانگیز شد. گمان می‌کنم تمام تلاش‌مان را کردیم تا قطعات به لحاظ آهنگسازی، تنظیم موسیقی، اشعار و ساختار موسیقایی منحصر به فرد و نو باشند. این همان چیزی بود که ما می‌خواستیم. یک موسیقی فیوژن و ترکیب آن با موسیقی فیلم بهترین گزینه‌ای بود تا کارهای جدید تولید کنیم. قطعا شنوندگان حرفه‌ای موسیقی هنگام گوش دادن به آثار ما متوجه می‌شوند که چه چیزهایی سر جای خودشان هستند و دلیل این ترکیب و بازتاب آن به مخاطبان نوع نگاه و رویکرد ما به این جنس موسیقی بود که با تمامی چالش‌ها و سختی‌هایی که در روند تولید آهنگ‌ها داشتیم، نهایتا نتیجه مطلوبی حاصل شد.

 

چگونه حمیدرضا قربانی تجربیات شخصی خود را در ترانه‌هایی همچون «قلب ساده‌ام» و «رابطه» به زبان موسیقی بیان می‌کند؟ از فرایند خلق این ترانه‌ها بگویید؛ چگونه از جهان شخصی و تجربیاتتان برای الهام گرفتن در ترانه‌سرایی استفاده می‌کنید؟

 

اساساً ترانه‌های من الهامی و حول محور عشق است. الهامی است از این جهت که ترانه‌های من جوششی و کوششی است. بدین معنا که واژه‌ها از قعر خاطراتم می‌آیند و به صورت یک داستان صف‌آرایی می‌کنند و خودشان می‌دانند که کجا قرار بگیرند. کوششی است چون باید باشد. اساساً یک ترانه تا به لحاظ معنا، وزن، قافیه و سایر ارایه‌های ادبی و تکنیک‌های واژه‌ای به یک استاندارد قابل قبول برسد نیاز به پرورش دارد. ترانه‌های من جوششی و کوششی است چون به ذهنم الهام می‌شوند و برای به تصویر کشیدن و قصه‌سازی آن‌ها کوشش می‌کنم که خب همانطور که گفتید، در آهنگ "قلب ساده‌ام" به خوبی نمایان شد.

 

تجربیات یک ترانه‌سرا در موضوعاتی که پیوند مستقیمی با زندگی دارند، در سرودن یک ترانه تأثیر بسزایی دارد. برای مثال، ترانه‌سرایی که در حوزه اجتماعی ترانه می‌نویسد، باید به موضوعات روز اجتماعی اشراف کامل داشته باشد و یک نوع جهان‌بینی لازمه‌ی ترانه‌سرایی است. یا باز هم با مثال دیگری بگویم: مثلاً ترانه‌سرایی یا بهتر غزلسرا باید جگرش سوخته باشد! باید شکست عشقی خورده باشد و باید صدای خورد شدن دلش را شنیده باشد تا بتواند اثری خلق کند که به دل بنشیند! همه چیز به داشتن علم مربوط نیست. چون اساساً ترانه با حس و حال و روح و روان آدم‌ها سر و کار دارند و تنها با دانستن ادبیات و علم واژه‌آرایی نمی‌توان ترانه خوب گفت. البته نمی‌شود داشتن سواد و دانش کافی در این باره را نادیده گرفت و این دو معقوله باید با هم توام باشند تا یک کار دلنشین ساخته شود و این در مورد آهنگسازی هم صدق می‌کند.

 

برنامه‌های آینده‌تان در حوزه موسیقی چه ایده‌ها و طرح‌هایی شامل می‌شود و آیا تمایلی به تولید آثاری با تأثیرات اجتماعی عمیق‌تر دارید؟

 

تمایل دارم با ترانه‌سرایان دیگر همکاری کنم. کاری که تا به حال انجام نداده‌ام. قطعا نوع نگاه و جنس ترانه‌های آن‌ها با من متفاوت است و این می‌تواند یک آلبوم را جالب و متنوع کند. آثار اجتماعی در موسیقی‌های رپ و راک رایج‌تر و باورپذیرتر است، اما کارهای موفقی در دنیا با رویکرد اجتماعی و در سبک پاپ هم ساخته شده‌اند که اتفاقاً جهانی هم شده‌اند. اما خب موسیقی پاپ همانطور که از نامش پیداست، به طور کلی رویکردی عام‌پسند دارد. چیزی که یک موسیقی اجتماعی آن را ندارد و ممکن است شنوندگان این نوع موسیقی عموم مردم نباشند، باید دید هنرمند از چه منظری به هر موضوعی نگاه می‌کند! نوع نگاه‌ها متفاوت است و همین تفاوت‌ها باعث جریان‌سازی در تولید قطعات می‌شود. از کارهایی با مضامین اجتماعی استقبال می‌کنم، اما به عنوان خواننده و ترانه‌سرا، موضوع عشق را دنبال خواهم کرد و حرف‌های ناگفته زیادی دارم. موضوعی که این روزها بشریت به شدت به آن احتیاج دارد، نوع آن مهم نیست، خود عشق مهم است که نامیراست...

 

با توجه به اینکه تخصص شما در ژانر فیوژن و جهانی موسیقی است، چگونه معتقدید موسیقی ایران می‌تواند از تاریخ و فرهنگ خود برای خلق آثاری منحصر به فرد و ماندگار بهره ببرد؟

 

امروزه تولید و کار در موسیقی فیوژن یکی از سخت‌ترین ژانرهای موسیقی است، چرا که به لحاظ ساختار از حساسیت‌های ویژه‌ای برخوردار است. کاری که ما برای ارتقای سطح کیفی آثارمان و پیوند دادن به موسیقی فیوژن می‌توانیم انجام دهیم، نوآوری است. این نوآوری باید آگاهانه و در عین حال خلاقانه باشد. ترکیب موسیقی سنتی ما و کلام فاخر در اشعارمان با موسیقی راک یک پیوند جالب است! شاید همه‌کس پسند نباشد و اساساً با توجه به رویکرد راک که معمولاً اعتراضی است، این ترکیب کمی عجیب به نظر برسد، اما به نظرم در موسیقی فیوژن هر چیز عجیبی زیباست و هر چیز زیبایی عجیب است و این از خاصیت فیوژن است. بطور کلی با توجه به مارکت موسیقی ایران و آثاری که تولید می‌شوند، این تمایل در هنرمندان ما دیده نمی‌شود، اما قابلیت آن را داریم. ایران کهن‌ترین سرزمین دنیاست و تاریخ و فرهنگ بسیار بزرگی دارد. بزرگان شعر و ادب و نخستین‌های این تمدن و این میراث بر جای مانده، همه پارسی بودند. زبان ما فارسی است و یکی از شیرین‌ترین زبان‌های دنیاست. باید این حقیقت را پذیرفت که در ارائه موسیقی‌مان به جهان کم‌کاری کرده‌ایم و این سیاست هنرمندان ما نبوده و نیست.

اساتید حوزه موسیقی سنتی و نواحی مثال‌زدنی را دارا هستیم. در سبک پاپ هم حرف‌های زیادی برای گفتن داریم، اما اینکه چگونه بتوانیم آثاری منحصر به فرد تولید کنیم، یک مسئله کاملاً بحث‌برانگیز است که باید دید در مجموع جامعه‌ی ما و نسل جوان چقدر از ترکیب چندین سبک و فرهنگ موسیقایی استقبال می‌کنند! به هر حال هر هنرمندی با هر نوع نگاهی که دارد برای مردم کار می‌کند، اما در کل با بهره‌مندی از توان اجرایی متخصصین و اساتید با تجربه در این حوزه می‌توانیم دست به تولید آثاری ماندگار بزنیم؛ آثاری که سال‌ها در ذهن مخاطب باقی بماند و خاطره‌انگیز شوند.

حمیدرضا قربانی خواننده

اگر بخواهید یک پیام به نسل جوان هنرمند ایرانی منتقل کنید، چه نکاتی را به آن‌ها می‌گویید؟

 

کوچکتر از آن هستم که حامل پیام به نسل جوان ایران باشم، فقط می‌گویم که صبور باشند و دست از تلاش برندارند. شرایط همیشه آسان نیست و همانطور که خداوند وعده داده است، پشت هر سختی آسانی است. ایمانشان، اعتقاداتشان و تلاش‌هایشان نهایتاً نتیجه می‌دهد. اگر هم نتیجه‌بخش نبود، افسوس ندارد! چرا که کاری را انجام داده‌اند که دوست داشته‌اند و در نهایت همه ما تبدیل به چیزی می‌شویم که به آن فکر می‌کنیم. امیدوارم همه جوان‌های کشورم با توجه به سواد و دانش و تلاش‌هایشان به جایگاهی که لایق آن هستند برسند و احساس خوشبختی کنند.به امید روزهای خوب و از شما بخاطر این مصاحبه تشکر و قدردانی می‌کنم. لحظه‌هایتان مملو از نگاه خداوند مهربان.

اتمام گفت‌وگو/

آخرین اخبار