محمدقاسم نصیرپور که در روز ۱۹ دی ۱۳۵۶ یکی از تظاهرکنندگان بوده و تمام اتفاقات را مشاهده کرده در گفتوگو با ایران اکونومیست از خاطراتش گفت و بخش از صفحات تاریخ مبارزه با رژیم شاه را ورق زد.
وی با تاکید بر این که من نقطه شروع انقلاب اسلامی را روز ۱۹ دی می دانم اظهار داشت: صبح ۱۸ دی ۵۶ در اعتراض به توهین به مقام مرجعیت شیعه در روزنامه اطلاعات حدود ده تا ۱۵ نفر در مدرسه آیت الله بروجردی، معروف به مدرسه خان روبروی حرم مطهر گرد آمدیم. کم کم جمعیت ما به ۵۰ نفر رسید. در این هنگام طلبه ای گفت: «آقایان اینجا برای چه ایستاده ایم بیایید برویم خدمت آیت الله گلپایگانی واز ایشان کسب تکلیف کنیم».
نصیرپور افزود: به محض خروج جمعیت از مدرسه، خبر به بازار قم هم رسید و کسبه و بازاریان نیز با تعطیلی محل کار خود به جمع ما پیوستند حدودا دویست نفری به منزل مرحوم آیت الله گلپایگانی رفتیم. مقاله روزنامه را خدمت ایشان دادیم که خیلی ناراحت شدند وسخنرانی بسیار جالبی در حمایت از مقام و موقعیت حضرت امام و محکومیت رژیم پهلوی ایراد فرمودند.
وی تاکید کرد: بعد از پایان سخنان ایشان جمعیت به طرف منزل آیت الله مرعشی نجفی حرکت کرد و پیوسته در مسیر به جمعیت افزوده میشد. هم طلبهها زیادتر میشدند. هم مردم عادی و کسبه و در نهایت حسینیه آیت الله نجفی کاملا پرشد. ایشان تازه بعداز یک عمل جراحی از خارج کشور بازگشته و وضعیت جسمی مناسبی نداشتند؛ اما به احترام مردم امدند و بر منبر نشستند. عشق وعلاقه ایشان به امام چنان بود که وقتی مقاله برای ایشان خوانده شد، به شدت متاثر شدند و قبل از سخن به شدت به گریه افتادند. جمعیت نیز همراه ایشان به گریه در آمد. وقتی هم میخواستند صحبت را آغاز کنند آیه انا لله و انا الیه راجعون را خواندند و باز جمعیت به گریه افتاد. باهمان حال سخنرانی خیلی جالبی در دفاع از امام و محکومیت رژیم ایراد کردند.
نصیرپور ادامه داد: بعد از سخنرانی ایشان جمعیت به خانه یکیک بزرگان و اساتید حوزه رفتند و هرکدام نیز سخنرانی جالبی داشتند. حضور در خانه مراجع واساتید و بزرگان حوزه در روز ۱۸ و ۱۹ دیماه ۵۶ صبح تا ظهر و عصر تا مغرب ادامه داشت. آیت الله وحید خراسانی خیلی شجاعانه سخن گفت و در آن سخنان جذابش خطاب به شاه توهین وی به امام به این بیت مثنوی استناد کرد که «مه فشاند نور و سگ عوعو کند». در حالی که تا آن زمان حتی داشتن عکس و رساله امام از نظر ساواک جرمی نابخشودنی بود.
شاه به خاطر غروری که داشت، خون یک عده مظلوم را ریخت
۱۰ دیماه سال ۱۳۵۶ کارتر با شعار حمایت از رژیم شاه و حمایت از حقوق بشر به ایران آمد گفت: این موضوع در شاه غروری ایجاد کرده بود که هر کاری بخواهد میتواند بکندمدیر مسئول دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی گفت: آخرین منزلی که رفتیم منزل آیت الله حسین نوری بود و تصور ما این بود که جای دیگری نمانده و احتمالا فردا به سراغ درسهایمان خواهیم رفت اما وقتی به چهر راه شهدا یا صفاییهرسیدیم آن واقعه اتفاق افتاد. شاه غرور زیادی داشت. مراسم چهلم مرحوم حاج آقا مصطفی خمینی قبل از این قضایا برگزار شد. جلسات حوزههای علمیه در قم خیلی نقش امام خمینی (ره) را پررنگ کرد. چون امام ۱۳ سال از ایران دور بودند. جلسات بزرگداشت فرزند امام خمینی(ره) برای شاه خیلی عقده شد.
نصیرپور با یادآوری این که ۱۰ دیماه سال ۱۳۵۶ کارتر با شعار حمایت از رژیم شاه و حمایت از حقوق بشر به ایران آمد گفت: این موضوع در شاه غروری ایجاد کرده بود که هر کاری بخواهد میتواند بکند.
وی افزود: همانطور که گفتم در ۱۷ دی سال ۱۳۵۶ روزنامه اطلاعات مقالهای را منتشر کرد که حاوی جسارت های زشتی به حضرت امام(ره) بود. طلبهها به خصوص در قم به نشانه اعتراض تظاهرات کردند. نیروهای رژیم پهلوی میتوانستند این تظاهرات آرام و باشکوه را رها کنند و بگذارند مسالمتآمیز تمام شود. شاه به خاطر غروری که داشت، خون یک عده مظلوم را ریخت. او حدود یک سال بعد از این ماجرا از کشور فرار کرد.
مدیر مسئول دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی با ذکر خاطرهای از شهادت یکی از رفقایش بیان کرد: من با آقای سید مرتضی شریفی هم حجره بودم و با هم در یک زیر زمین زندگی می کردیم. ایشان آن روز شهید شدند. گلوله به پیشانی ایشان خورده بود. بعدها خانواده آقای شریفی گفتند از ما پول گلوله را هم گرفتند و جنازه را تحویل دادند. این شهید انسان سادهای بود. یک جفت کفش کارگری میپوشید و در خانوادهای فقیر زندگی میکرد.
اصلا به کشتار گسترده فکر نمی کردم
وی ادامه داد: آن روز جو امنیتی خیلی بدی بود. من فکر میکردم که ماجرا به کتک و دستگیری ختم شود. ولی اصلا به کشتار گسترده فکر نمی کردم. کارتر که کلی ادعای حقوق بشری داشت هیچ اعتراضی نکرد. یک عده طلبه مظلوم که هیچ جرمی نداشتند، آن روز شهید شدند. بین شهدا عابر پیاده هم بود. چون بیهدف میزدند
وی گفت: من در این ۵۰ سال اخیر تظاهراتی به آرامی تظاهرات ۱۹ دی ندیدم. رژیم نیروهای وسیعی از گارد جاویدان و ساواک را به قم آورده بود. وقتی به چهار راه بیمارستان رسیدیم، از بلندگو یک نفر گفت آقایان به پیاده روها بروند. امکان نداشت که این جمعیت وسیع به پیاده رو بروند و آنجا جا شود. جماعت هیچ شعاری نمی دادند. انگار که از یک مهمانی برمی گشتند. فقط صدای کفشها میآمد.
نصیرپور ادامه داد: من یقین دارم که خود ساواکی ها شیشه ها را میشکستند. بعد از آن صدای گلوله بلند شد. ما فکر می کردیم گلوله هوایی است. اما مردم را هدف میگرفتند. داخل کوچه که رفتیم دیدیم مردم را تعقیب و شلیک میکنند. داخل کوچه بودیم که آقای شریفی گلوله خورد. جنازه ایشان را روی دوشمان گذاشتیم. هنوز به بیمارستان نرسیده بودیم که ایشان شهید شد. بعد از شهادت شهید شریفی با عبور از آن هنگامه و از میان ماموران خود را به منزل آیت الله العظمی نجفی رساندم تا از ایشان بخواهم به مقامی و جایی تلفن بزنند و جلوی کشتار را بگیرند؛ اما مستخدمشان گفت حال ایشان خیلی بد است و امکان ملاقات ندارند.
وی تاکید کرد: این حادثه موجب شد که شهرهای دیگر هم خروش خونینی داشته باشند. موج اعتراض سراسر کشور را گرفت و به انقلاب اسلامی ختم شد.
به گزارش ایران اکونومیست، تظاهرات ۱۹ دی قم که در تقویم رسمی با عنوان قیام خونین مردم قم شناخته میشود، شامل چند روز تظاهرات اعتراضی نسبت به چاپ مقاله ایران و استعمار سرخ و سیاه در روزنامه اطلاعات است که نقطه اوج آن در روز ۱۹ دی ۱۳۵۶ بود. قیام ۱۹ دی ۱۳۵۶ سرآغاز سلسله حرکتهای اعتراضآمیز مردم ایران علیه نظام پادشاهی پهلوی بود. از این تظاهرات، بهعنوان شروع مرحلهای جدید در نهضت اسلامی و عامل شتاب در جریان انقلاب یاد شده است.