به گزارش ایران اکونومیست، دانشگاهها در سراسر دنیا با دو مأموریت اصلی، یعنی آموزش و پژوهش، شکل گرفتهاند. این مراکز به عنوان یکی از ارکان کلیدی توسعه کشورها، همواره مورد توجه دولتها و جامعه قرار دارند. از یک سو، دانشگاهها باید نیازهای محلی و ملی را برآورده کنند و از سوی دیگر، در سطح جهانی رقابت کنند. اما موفقیت در این مسیر نیازمند ارزیابی و برنامهریزی مستمر است. به همین دلیل، در بسیاری از کشورها، اسناد راهبردی تهیه میشوند تا اهداف و انتظارات از آموزش عالی به صورت دقیق مشخص گردند. این اسناد، نقشه راهی هستند که مسیر توسعه علمی و فرهنگی را برای دانشگاهها ترسیم میکنند.
با این حال، تنوع و تعدد این اسناد در کنار انتظارات گوناگون، گاهی باعث سردرگمی و عدم تمرکز در عملکرد دانشگاهها میشود. در ایران نیز، اسناد بالادستی نقش مهمی در تعیین جهتگیری آموزش عالی دارند. اما این اسناد تا چه حد با نیازهای واقعی و شرایط بینالمللی همخوانی دارند؟ آیا دانشگاههای ایران میتوانند با رعایت این اسناد، در مسیر توسعه قرار گیرند و جایگاه خود را در سطح جهانی ارتقا دهند؟
مهدی علیپور حافظی، پژوهشگر دانشگاه علامه طباطبایی، به بررسی این موضوع پرداخته است. هدف این پژوهش شناسایی انتظاراتی است که در اسناد راهبردی آموزش عالی ایران از دانشگاهها و مؤسسات پژوهشی مطرح شده است. این محقق با تحلیل اسناد موجود تلاش کرده تا راهکارهایی برای بهبود عملکرد و برنامهریزی آموزش عالی کشور ارائه کند.
پژوهش مورد اشاره با استفاده از روشهای کیفی و تحلیل محتوای اسناد انجام شده است. محقق ابتدا ۱۲ سند راهبردی مرتبط با آموزش عالی را گردآوری و تحلیل نمود. سپس با استفاده از تکنیکهای تخصصی تحلیل مضمون، بیش از ۳۹۰ محور کلیدی از این اسناد استخراج و در هشت دستهبندی اصلی گروهبندی شدند.
یافتههای این پژوهش نشان می دهند که اسناد راهبردی، بیشترین تأکید را بر حوزههای زیرساخت، پژوهش و مسائل فرهنگی-اجتماعی داشتهاند. در این میان، محور آموزش که یکی از کارکردهای اصلی دانشگاههاست، در رتبه چهارم اهمیت قرار دارد. نکته قابل توجه این است که مفاهیم مرتبط با دانشگاههای نسل سوم و چهارم، مانند کارآفرینی و ارتباط با صنعت، کمترین توجه را در این اسناد داشتهاند.
به گفته حافظی، اسناد بالادستی ایران نیاز به بازنگری جدی دارند. عدم هماهنگی میان اهداف این اسناد و نیازهای واقعی دانشگاهها باعث شده که برخی از وظایف کلیدی مراکز آموزش عالی نادیده گرفته شوند. همچنین، عدم تمرکز بر مسائلی چون تجاریسازی دانش و ارتباط با صنعت، چالش بزرگی در مسیر توسعه آموزش عالی کشور به شمار میرود.
اهمیت این یافتهها زمانی مشخص میشود که بدانیم بسیاری از کشورها به سمت ایجاد دانشگاههای نسل سوم و چهارم حرکت کردهاند؛ دانشگاههایی که نه تنها به آموزش و پژوهش میپردازند، بلکه به ایجاد ثروت و حل مسائل جامعه نیز توجه دارند. برای ایران، تطبیق اهداف اسناد راهبردی با این رویکردهای نوین میتواند نقش مهمی در ارتقای جایگاه جهانی دانشگاهها داشته باشد.
شایان ذکر است، این نتایج در فصلنامه «پژوهش و برنامهریزی در آموزش عالی» منتشر شده اند. این فصلنامه که زیر نظر مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی فعالیت میکند، به انتشار مقالات علمی مرتبط با آموزش عالی اختصاص دارد.