پنجشنبه ۱۵ آذر ۱۴۰۳ - 2024 December 05 - ۲ جمادی الثانی ۱۴۴۶
۱۴ آذر ۱۴۰۳ - ۲۳:۳۷

ناگفته‌هایی از پرونده «جشن مهرگان»

مدیر پرونده جهانی «جشن مهرگان» درباره ثبت جهانی جشن مهرگان، دلایل دو بار برگرداندن یا ریفر شدن این پرونده از یونسکو و ضرورت برگزاری جشن‌های باستانی ایران همچون «مهرگان» و «سده» پس از ثبت جهانی توضیحاتی داد.
ناگفته‌هایی از پرونده «جشن مهرگان»
کد خبر: ۷۶۴۴۲۳

به گزارش ایران اکونومیست،   «جشن مهرگان» در پرونده‌ای مشترک میان ایران و تاجیکستان و با عنوان بیست و پنجمین میراث ناملموس جهانی ایران در فهرست یونسکو ثبت شد. این در حالی است که پروندۀ جشن مهرگان در سال‌های ۱۳۹۹ و ۱۴۰۱ به یونسکو معرفی شده بود اما هر دو بار برگشت خورد یا در اصطلاح ریفر شد.

علیرضا حسن‌زاده، مدیر ایرانی این پرونده که همراه با مدیر تاجیکستانی آن، خانم دکتر «برهان زلفیا» پرونده «جشن مهرگان» را تهیه و آماده کردند، به بهانه ثبت جهانی آن با ایران اکونومیست گفت‌وگو کرد تا به برخی ابهام‌ها و پاسخ‌های مطرح شده در این‌باره پاسخ دهد. حسن‌زاده، دانش‌آموخته دکترای انسان‌شناسی از دانشگاه گوته آلمان و دانشیار پژوهشکده مردم‌شناسی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری است که مدیریت ثبت جهانی پرونده «جشن سده» را از سوی مدیریت ثبت معاونت میراث فرهنگی بر عهده داشته است. او پرونده ثبت «جشن سده» را در همکاریِ مدیر تاجیکستانی این پرونده، دکتر دلشاد رحیمی آماده کرد که در نهایت سال گذشته این آیین باستانی به ثبت جهانی رسید. بخش ایرانی پرونده جشن مهرگان نیز به گفته حسن‌زاده با همراهی و همکاری حسن طالبیان، مصطفی پورعلی، شروین گودرزی، پیروز نیک، سیما حدادی، سروش‌پور، خانم‌ها مزداپور و گشتاسپ و مرحوم فرهود جلالی تهیه شده است.
 

آقای حسن‌زاده، شما مدیر ایرانی پرونده ثبت جهانی مهرگان بوده‌اید، از اهمیت جشن مهرگان در ایران بگویید.

برای درک جشن مهرگان، باید از روشی استفاده کرد که من آن را در کتاب خود با نام «وضع آیینی و وضع هنجاری» که در سال ۲۰۱۳ از سوی انتشارات دانشگاه آمستردام منتشر شد، معرفی کردم. همه آیین‌های پیشااسلامی و باستانی ایران چون یلدا، مهرگان، نوروز، سده، تیرگان و نوروز تابستانی (نوروز خلیج‌فارس و جنگل هیرکانی)، مبتنی بر اصل نوزایی و تولد هویت ایرانی هستند. این آیین‌ها بر باززایی هویت در قرن‌های طولانی تاکید داشته‌اند. رسم مهرگان نیز بخشی مهم از فرهنگ شادمانی در ایران را در بر دارد. در این آیین، تعادل و اعتدال پاییزی مورد تاکید است که به‌نوعی بر مدارا تاکید دارد. در عین حال بر ستیز میان خیر و شر تاکید می‌ورزد و روایت شکست نیرو و نماد شر را از سوی نماد و نیروی خیر  باز می‌گوید.   مهرگان در عین حال با نمادپردازی پیمان با توجه به جایگاه ایزد مهر پیوند دارد. این آیین همچنان که باز توضیح خواهم داد با آیین‌های شکرگزاری دارای پیوند است. این آیین چون آیین‌های دیگر ایرانی مبتنی بر روایت‌های اساطیری قدرتمند است. این روز را می‌توان به‌عنوان روز عشق و وفاداری به جامعه ایرانی پیشنهاد داد و البته عشق در معنای بسیط و گسترده آن.  

ناگفته‌هایی از پرونده «جشن مهرگان»جشن انار در اورامانات
این جشن با جشن مهرگان مرتبط دانسته می‌شود/ عکس از کیوان فیروزی

در ادامه، ویدیویی از جشن مهرگان در تاجیکستان را مشاهده می‌کنیم:

شما مدیر پرونده ثبت جهانی «سده» هم بودید که سال پیش، در نخستین مرتبۀ پیشنهاد و بررسی، به ثبت جهانی رسید. اما  درباره «جشن مهرگان» پرونده دوبار ریفر شد (برگشت داده شد)، دلیل آن چه بود؟  

داستان ثبت مهرگان بسیار مفصل است و  کم‌لطفی‌هایی هم نسبت به مدیر پرونده و مدیریت ثبت شد که از بحث و گفت‌وگو درباره آن بگذریم. اولین بار در سال ۱۳۹۷ من در زمانی کوتاه این پرونده را با همکاری گروه‌های ذی‌نفع به پیشنهاد دکتر حسن طالبیان، معاون وقت میراث فرهنگی و کارشناس زبده میراث ناملموس آقای شروین گودرزی آماده کردم. در آن مقطع به دلیل چند اشتباه که به مدیر پرونده و مدیریت ثبت مربوط نبود، پرونده ریفر شد. سال بعد برخی مسائل حاشیه‌ای وجود داشت که ربطی به مدیریت ثبت و تألیف پرونده نداشت. توجه داشته باشید که در سطح جهان گاه سیاست بر فرهنگ سایه می‌افکند و در عین‌حال موفقیت شما در ثبت جهانی پرونده‌ها به دیپلماسی عمومی ربط دارد. در آن سال‌ها جهت‌گیری فرهنگی تمدنی کشورهای عربی و ترکی قوی‌تر از ایرانِ فرهنگی یعنی تاجیکستان و ایران و افغانستان بود. خب اگر شما پرونده‌ای مشترک مثلا با کشور عربستان سعودی داشته باشید نشان‌دهنده رابطه خوب و عمیق شما با آن کشور است و از حمایت آن کشورها هم بهره‌مند می‌شوید. البته کارشناسان ایران و مدیریت ثبت در دوره آقای دکتر مصطفی پورعلی، با تلاش زیاد این وضع را به‌نفع پرونده‌های حوزه ایران فرهنگی تغییر دادند که جای تشکر دارد. از سوی دیگر زمانی که من روی این پرونده کار می‌کردم به آقای دکتر حسن طالبیان پیشنهاد دادم که روی پرونده «سده» به‌عنوان مدیر پرونده کار کنم که می‌دانید در همان سال اول یعنی سال ۲۰۲۴ ثبت جهانی شد. ایشان از پیشنهاد من استقبال کردند و تاجیکستان هم استقبال کرد. من در همان زمان معتقد بودم که درک میان‌فرهنگی مهرگان برای کارشناسان یونسکو نسبت به عناصری چون «سده» سخت‌تر است و با ثبت سریع سده این نگاه کارشناسی به‌نظرم ثابت شد.

ببینید داوری و کارشناسی عناصر میراث ناملموس مبتنی بر یک درک میان‌فرهنگی است. بنابراین هر چقدر شما عنصری را انتخاب کنید که مظاهر متفاوت‌تری در حوزه‌های فرهنگی خویش داشته باشد درک آن سخت‌تر می‌شود. «سده» یک عنصر مرکزی در حوزه‌های فرهنگی ایران یعنی زرتشتیان و مسلمانان دارد و در تاجیکستان هم همین‌طور. «سده» جزو طبقه آیین‌ها و جشن‌های آتش است و در آن یک عنصر مرکزی به نام آتش وجود دارد و مردم گرد آن می‌آیند، ساز می‌نوازند و می‌رقصند. اما «مهرگان» داستانی کاملا متفاوت دارد. مهرگان چه در ایران و چه تاجیکستان جزو مراسم شکرگزاری تلقی می‌شود.

در سطح اسطوره و نظام اساطیری چه در تاجیکستان و چه در ایران، روایتی مشترک وجود دارد اما مظاهر آیینی آن دو از بیان‌های فرهنگی متفاوت بهره‌مند است. مثلا در تاجیکستان همچون جوامع مسلمان و روستایی ایران بیشتر با نمادپردازی کشاورزی و محصول گره می‌خورد. اصولا در تاجیکستان مهرگان نوعی جشن شکرگزاری محصول است. در میان زرتشتیان هم البته نیایش خداوند و شکر او برای نعمات وجود دارد اما بیان‌های فرهنگی و نمادین متفاوت از یک آیین واحد دیده می‌شود. من در زمان تهیه پرونده به آقای دکتر طالبیان و دکتر پورعلی و شروین گودرزی گفتم که از نظر تکنیکی این آیین نسبت به آیین‌هایی چون «سده» برای فردی که متعلق به حوزه ایران فرهنگی نیست، سخت‌تر قابل ادارک خواهد بود.

دلایل ریفر پرونده به‌نظر من همین مساله بود. البته خوشبختانه با حمایت آقای دکتر طالبیان و آقای دکتر پورعلی و همکاری صمیمانه شروین گودرزی و دکتر پیروز نیک و خانم سیما حدادی این پرونده به‌شکلی آماده شد که درک عمیقی نسبت به آن در نزد کارشناسان یونسکو به‌وجود آمد و سرانجام ثبت جهانی شد. تهیه و تالیف این پرونده نسبت به پرونده «سده» کار بسیار سخت‌تری بود، چون پرونده سده یک عنصر کاملا اکسکلوسیو (درخوددارندگی) بود اما عنصر مهرگان ویژگی‌های اینکلوسیو (دربردارندگی گسترده/ همگانی) هم داشت. البته در ساختار روایی و اساطیری و جهان‌بینی خود مهرگان هم اکسکلوسیو بود اما بیان‌های نمادین آن در ایران و تاجیکستان دارای تنوع و تفاوت با وجود سیستم معنایی واحد است. این نظام معنایی واحد، بیان‌ها و مظاهر متفاوت داشت. به زبان تخصصی مردم‌شناسی بخواهم برایتان توضیح دهم، نماد مسلط و کلیدی «Dominant symbol» این آیین یکی بود اما دارای طیف گسترده‌ای از نمادهای ابزاری «Instrumental symbols» بود.  

غیر مسائل حاشیه‌ای که نیازی به پرداخت به آن‌ها نمی‌بینم و ربطی به مدیریت ثبت و مدیر پرونده و تلاش‌های صادقانه دکتر پورعلی، شروین گودرزی و سیما حدادی ندارد، دلایل تکنیکال ریفر شدن پرونده این مساله یعنی بُعد خاص تکنیکال آن بوده است. به‌ همین دلیل توصیه من به مدیریت ثبت میراث فرهنگی این است که عناصر اکسکلوسیو را انتخاب کنند که درک میان فرهنگی آن در فرایند بررسی راحت‌تر است. مثلا نوروز هیرکانی و خلیج‌فارس، تیرگان و غیره. البته آیین جزو عناصر نخستین هویت در ایران و تاجیکستان است و به‌ نظرم باید حتما در اولویت مدیریت ثبت برای ثبت‌های جهانی باشد.

ناگفته‌هایی از پرونده «جشن مهرگان»

 

اهمیت برنامه‌های پس از ثبت جهانی چگونه است و چه ارزشی دارد؟  

بله، کار با ثبت تمام نمی‌شود. اصولا میراث ناملموس یک میراث زنده و تجربه زیسته است. باید دولت از نهادهای غیردولتی در اجرا و حفظ آیین و عنصر حمایت کند. مثلا باید «سده» در شهرهای اصلی آن بدون محدودیت و مزاحمت برگزار شود آن هم با حضور آزاد مردم مثلا در کرمان، یزد، تهران و خراسان. انتظار ما حمایت کامل از «آیین سده» در بهمن ماه امسال و اجرای آن در کرمان، خراسان، یزد، تهران و ... است. برنامه‌های اعلام شده در پرونده باید حتما انجام شود. اصولا هر عنصر ثبت جهانی شده باید یک شورای پایش مرکب از گروه‌های ذی‌نفع داشته باشد که وضعیت عنصر را هر سال گزارش کنند. چنین شورایی فعلا وجود ندارد و این پیشنهاد جدی من به مدیریت ثبت است. مدیر پرونده می‌تواند دبیر این شورا باشد و اعضای آن غیر دولتی باشند. در عین حال در ثبت ملی ما باید مثل ثبت جهانی رضایت‌نامه داشته باشیم و باید ثبت ملی و جهانی یک منشور اخلاقی داشته باشد. ثبت‌های ملی باید پشتیبان ثبت‌های جهانی باشد. در پژوهشکده مردم‌شناسی ما در حال تهیه منشور اخلاقی ثبت و پایش ثبت میراث ناملموس هستیم که آن را برای تایید و بررسی به مدیریت ثبت میراث ناملموس ارسال خواهیم کرد.  

از سوی دیگر من به مسئولان میراث فرهنگی پیشنهاد داده‌ام که اطلس مردم‌نگاری سرزمین و میراث ناملموس ایران یکی شود که می‌تواند بسیار مهم باشد. در عین حال جای «ویکی میراث» که در آن به میراث فرهنگی، طبیعی، ملموس، ناملموس و مکتوب ایران و مفاخر آن پرداخته شود و سپس به «ویکی ایران فرهنگی» تبدیل شود، خالی است. این طرح هم پیشنهاد جدی ما است و امیدوارم مورد بررسی قرار گیرد.

 

جایگاه حقوقی مدیران پرونده‌های میراث ناملموس چگونه است؟

مدیر پرونده سختی‌های زیادی را متقبل می‌شود. من یا دکتر شریف‌زاده و دیگران ریالی بابت تهیه و تالیف این پرونده‌ها (در مورد من سده و مهرگان) دریافتی نداشتیم و انگیزه اصلی ما برای این کار عشق به ایران، مردم ایران و فرهنگ و تمدن کهن و باستانی ایرانی  بوده است. ‌ وقتی پرونده ثبت جهانی می‌شود کسی از شما تشکر نمی‌کند، تازه بعضی‌ها که به تهیه و تالیف پرونده کمک نکرده‌اند مدعی می‌شوند! همه می‌خواهند حالا با یک موفقیت جهانی عکس بگیرند.

اگر پرونده به هر دلیل حتی به دلایلی که مربوط به مدیر پرونده نیست ریفر شود، تمام حمله‌ها و انتقادها در حوزه عمومی متوجه مدیر پرونده و مدیریت ثبت می‌شود. اگر یکی از تیم‌های ورزشی ما تیم دسته چندم آسیا را ببرد در بوق و کرنا می‌کنند اما ظاهرا ثبت جهانی عناصر ما در کشور دارای چنین اعتباری نیست و این جای گله است. این در حالی است که انگار ما در المپیک فرهنگ به مقام دست یافته‌ایم و این مقام، نشان دادن ارزش‌های بی‌بدیل فرهنگ و تمدن حوزه ایران فرهنگی است، اینکه عمق فرهنگ جهان تا چه اندازه با مشارکت فرهنگ و تمدن ما شکل گرفته است و این که ما چه پنجره‌ یگانه‌ای برای دیدن جهان و انسان گشوده‌ایم.

از طرف دیگر متاسفانه در ایران هنوز روح کنوانسیون میراث ناملموس درک نشده است. گروهی به دنبال حداکثری کردن مالکیت یک عنصر هستند و یا ریشه تاریخی آن را جست‌وجو می‌کنند. آن‌ها ویژگی میان‌فرهنگی عنصر میراث ناملموس را درک نمی‌کنند. مثلا می‌گویند این عنصر در ایران فقط مال ماست، حتی می‌گویند این عنصر متعلق به ماست و مثلا متعلق به حوزه ایران فرهنگی نیست. باید تلاش کرد تا این برداشت‌های اشتباه برطرف شود. یا جالب است برخی افراد فرصت‌طلب با وجود نام مدیر پرونده در اسناد یونسکو که آنلاین و در دسترس  هست خود را مدیر پرونده معرفی می‌کنند! جامعه هم حساسیتی به این دزدی علمی و فرهنگی ندارد.

برای فهم عمیق‌تر میراث ناملموس و آشنایی نسل جدید با میراث ناملموس ایران پیشنهاد ما تالیف و تدوین کتابی در معرفی این کنوانسیون، تنوع فرهنگی و همبستگی ملی و آشنایی کودکان و نوجوانان دانش‌آموز در تمام مقاطع درسی است؛ جای این کتاب درسی کاملا خالی است.

نکته مهم این است که با ثبت عناصری چون سده، یلدا، مهرگان، رباب و...حوزه ایران فرهنگی قدرتی افزون‌تر خواهد گرفت. به‌گمانم خوب است که مدیریت ثبت پیمایش‌هایی را برای درک مطالبات مردم نسبت به ثبت‌های جهانی میراث ناملموس انجام دهد و با افق انتظار مردم آشنا شود.

 

آخرین اخبار