به گزارش خبرنگار سینمایی ایران اکونومیست، نشست فیلم سینمایی «سرآغاز» که این روزها به روی پرده سینماهای کشور است، در پردیس چارسو برگزار شد. شهاب کاظمی (تهیهکننده)، سعید حسینی (کارگردان)، محمد شاکری (منتقد)، حامد مظفری (جانشین تهیهکننده) و میلاد معتمدی (مجری طرح) از جمله عوامل تولید حاضر در نشست بودند.
در این نشست در کنار ارائه بحث و نظرات سازندگان درباره چگونگی شکل گیری فیلمی درباره جهانهای موازی، درباره آرای فیزیکی مرتبط با این مقوله بحث شد.
مخاطبان حاضر در این نشست درباره مسائل روان درمانی مطروحه در فیلم، طرح مساله کردند و اینکه چرا ایرانیان بی علاقه به استفاده از آموزه های روانکاوان هستند و اینکه سینما و در مدیومی وسیع تر، سریال سازان و فیلمسازان باید بیش از اینها در این موضوع ورود کنند.
شباهت های ساختاری فیلم با جهان داستانی فیلمهای کریستوفر نولان و نحوه ایرانیزه کردن ماجرا، از دیگر مباحث مطروحه در نشست سرآغاز بود.
رضا استادی منتقد باسابقه سینما که تجربیات رمان نویسی و مستندسازی داشته و تازه ترین تالیفش «پرونده مختارنامه»، بازتاب مختلفی داشته، هرچند نتوانست در نشست فیلم «سرآغاز» حضور پیدا کند ولی پیامی را برای نشست فیلم ارسال کرد که توسط محمد شاکری منتقد سینما خوانده شد.
استادی در پیام خود، «سرآغاز» را فیلمی دانست که به دنبال طرح سوال در ذهن مخاطب است و لذت کشف را در او تداعی میکند.
این منتقد باسابقه، فیلم را متعلق به سینمایی دانست که در خارج از سالن هم ادامه دارد و به تعاریفی از فیلمسازی نزدیک است که شیفتگان واقعی سینما در ذهن دارند.
شهاب کاظمی تهیهکننده فیلم نیز گفت: همه جای دنیا سینمای هنری و تجربی اکران محدود ولی موثر خود را دارد و سینمای تجاری نیز خط سیر خود را دارد و هر دو مکمل هم هستند و خودم نیز در هر دو گونه تجربه کار دارم. در تولید «سرآغاز» از همان ابتدا به دنبال تولید فیلم بدون سلبریتی بودیم چون فکر میکردیم غیر از جنس فیلم که نیاز به بازیگران ناشناخته را حادث میکرد، اغلب سلبریتی های این سالها، گرفتار تیپ های کلیشهای شده اند.
وی ادامه داد: الان طوری شده که مثلا اگر بازیگر کمدی رقاص بخواهید باید به سراغ فلان آقا بروید و اگر بازیگر زن نالان و گریان میخواهید، باید به سراغ بهمان بازیگر فعال در اینستاگرام یا اگر بخواهید فیلم اجتماعی بسازید باید بروید به سراغ آن بازیگر که عصبانی نیست (!) یعنی سینمای غیرتجاری نیز چنان گرفتار کلیشه های روتین شده و در حال بازنشر همان کلیشه ها از کمدی تا ملودرام و حتی فیلمهای اجتماعی به اصطلاح معترض است.
سعید حسینی کارگردان فیلم نیز ضمن ارائه توضیحاتی درباره روند تولید فیلم، از تنها بودن سینمای مستقل گفت که در عین مزایای خود که اصلی ترین آن، استقلال در عملکرد است، معایبی هم دارد و ازجمله در بحث هزینه های تولید.
این کارگردان جوان بدون ذکر رقم بودجه پروژه از این گفت که قطعا در شرایط برابر، فیلم «سرآغاز» از کم هزینه ترین پروژه های سینمای ایران است که با تعامل گروهی از سینماگران مشتاق تجربه های جدید به تولید رسیده است.
محمد شاکری منتقد سینما گفت: توقعمان از یک فیلم اولی با دیدن فیلم برآورده میشود و آنچه در این فیلم جالب توجه است اینکه تحت تاثیر سینما و تلویزیون روز دنیا به سمت فیلمنامه ای حکمتمحور رفته. الان وقتی سریالهای پرسروصدا را پیگیری میکنیم ترکیبی از فلسفه و روانشناسی و عرفان را به درام بدل میکنند.
او ادامه داد: جامعه ایران، جامعه حکمتمحوری است و سینمای ایران باید به همین سمت برود. همین که کلی شاعر آمده و رفته و همه از سعدی و حافظ و فردوسی و مولوی میگویند یعنی حکمتمحوری.
این عضو انجمن نویسندگان و منتقدان سینما افزود: حتما سریال «فرینج» را دیده ایم و حالا در «سرآغاز» میبینیم که چقدر آن موتیفها، خوب با روابط ایرانی ترکیب شده و امیدواریم که باز فیلمنامه های حکمت محور در سینما به کار گرفته شوند و این مسیر ادامه یابد منتها باید در قصه گویی مهارت بیشتری پیدا کنیم.
این منتقد سینما تاکید کرد: مباحث روانکاوانه را در سینما جدی نگرفتیم که در ناف پایتخت مردی، همسرش را با خشونت به قتل میرساند و اینجاست که باید پرسید چرا ارتباطی نیست میان این همه مرکز مشاوره و ساختارهای کارمندمحور؟ وقتی در فلان ساختار حتی دندانپزشک و بهداری هست چرا نباید برای این گونه ساختارها، اتاق های مشاوره خانواده و روان درمانی هم قرار داد تا پرسنل در همان مراحل ابتدایی گرفتاری در مشکلات، چاره جویی کنند و کارشان به بحران نکشد؟
حامد مظفری جانشین تهیهکننده فیلم سینمایی «سرآغاز» در این نشست بیان داشت: کلا هر هنرمند قبل از تولید اثر هنری باید به مخاطب فکر کند و اینکه برای دل خودمان اثری تولید کنیم، عبث است. در تولید «سرآغاز» از ابتدا، بنا به ارائه محصولی بود که مخاطب بتواند آن را تا پایان ببیند و آزار نبیند.
این روزنامهنگار و منتقد باسابقه که بیش از یک دهه است مدیریت رسانه تحلیلی «سینما روزان» را برعهده دارد، ادامه داد: متاسفانه این به روالی غلط در کار برخی علاقمندان فیلمسازی بدل شده که میخواهند با آزار مخاطب، توجه جلب کنند ولی خوشبختانه فیلم «سرآغاز» با اینکه مبتنی بر قوانین جدی فیزیکی است مخاطب را همراه میکند و تا فینال قصه، او را میبرد.
مظفری افزود: مخاطب روزگار ما با کسی تعارف ندارد و چه بسیار آثاری از کارگردانان مدعی که مخاطب در همان رونمایی اولیه در فستیوال فجر آنها را پس میزند و بعد از یک ربع یا نیم ساعت از سالن بیرون میزند اما برخورد قاطبه مخاطبان با «سرآغاز» سمپاتیک بوده و البته مخاطبانی هم بوده اند که فیلم را دوست نداشته اند.
حامد مظفری در پاسخ به پرسش یکی از مخاطبان درباره تاثیرپذیری از سینمای کریستوفر نولان تاکید کرد: اینکه فیلم «سرآغاز» را تقلید از نولان دانسته اند، بد نیست چون اصولا الگوبرداری از الگوهای خوب، خوب است چنان که امثال ساموئل خاچیکیان از هیچکاک برداشت میکردند و بهرام بیضایی تحت تاثیر آکیرا کوروساوا فیلمی کالت مانند «غریبه و مه» را ساخت. در نمونه های متاخر چندین فیلم تحت تاثیر موفقیت «برف روی شیروانی داغ» محمدهادی کریمی ساخته شدند ولی هیچ کدام به غنای آن فیلم نبودند ضمن اینکه باز در الگوهای تازه تر بعد از توجه به «مغزهای کوچک زنگ زده» هومن سیدی، فراوان فیلم لمپنگرافیک ساخته شد و هیچ کدام به خوبی فیلم سیدی نبود. پس الگوبرداری چیز بدی نیست منتها باید از معلم های خوب الگوبرداری کرد و در کنارش، جهان بینی خاص خود را هم وارد کار کرد و جلو رفت.
میلاد معتمدیفر مجری طرح «سرآغاز» که اجرای نشست را برعهده داشت درباره کیفیت اکران فیلم گفت: فیلمهایی که خارج از جریان تجاری سازی تولید میشوند اگر حرف تازه داشته باشند قطعا میتوانند مخاطب خود را جلب کنند و درباره «سرآغاز» نیز تقریبا به جز تهران در شهرستان ها نیز مخاطبانی وجود داشته اند که از فیلم خوششان آمده و پس چه بهتر که باز بشود چنین فیلمهایی ساخت.
معتمدیفر خاطرنشان ساخت: جمعی از فعالان سینما و حیطه نقد و تحلیل و رسانه در تولید فیلم «سرآغاز» نقش داشته اند و برای همین است که فیلم در مضمون، اثری منحصربهفرد و یکتا به شمار میرود چون بنا بود مسیر تازه ای را تجربه کند و مخاطبان حرفه ای را به سینما آورد.
گفتنی است فیلم سینمایی «سرآغاز» که از آثار بحثبرانگیز گروه سینمایی هنروتجربه بوده، داستانی ماوراءالطبیعی درباره تداخل آدمیان در جهانهای موازی را به نمایش میگذارد.