يکشنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۳ - 2024 December 15 - ۱۲ جمادی الثانی ۱۴۴۶
۲۳ مرداد ۱۳۹۱ - ۰۷:۳۷

مختاریون علیه مختار

ايران اكونوميست :«خیانت تیم سازنده مختارنامه با خدمت به سازندگان سریال عمر!» این تیتر گزارش افشاگرانه روزنامه جوان بود که پس از مدت‎‎ها حرف و حدیث برای نخستین‎بار پرده از اتفاقی تلخ در کارنامه سینما و تلویزیون ایران برمی‎داشت. اخبار پراکنده و غیررسمی درباره این اتفاق مدتی نقل محافل رسانه‎ای بود اما آن‎قدر اما و اگر در پس آن می‎آمد و آن‎قدر نام‎‎های مطرح شده شناسنامه قابل دفاعی داشتند که کمتر این حرف و حدیث‎‎ها قرین صحت قلمداد می‎شد. با آغاز ماه رمضان و روی آنتن رفتن نخستین قسمت از سریال «عمر الفاروق» همه چیز رنگ واقعیت به خود گرفت و دیگر جایی برای تکذیب نبود؛ تیتراژ سریال گواه متقنی بر صحت کلیه شنیده‎‎ها بود.
کد خبر: ۷۵۶۸

هفته نامه پنجره: وقایع‎نگاری یک خیانت از پیش اعلام شده

پیگیران اخبار رسانه‎‎ها به‎هفته نامه پنجره: ویژه در حوزه سینما و تلویزیون حتما با شیطنت‎ها و فعالیت‎‎های گاه‎به‎گاه وهابیون در زمینه تولید محصولات فرهنگی آشنا هستند؛ چه آن زمان که برای محصولات دیگر کشور‎ها و به‎ویژه ایران حاشیه‎سازی می‎کنند و چه آن هنگام که خود عزم میدان می‎کنند و دست به دوربین می‎شوند! از نمونه‎‎های متأخر این‎گونه فعالیت‎‎ها هم می‎توان به تحریم تولیداتی چون سریال «یوسف پیامبر»، خبرسازی برای فراهم ‎آوردن زمینه تحریم فیلم سینمایی «محمد (صلی‎الله‎علیه‎وآله‎وسلم)» به کارگردانی مجید مجیدی و نیز تهیه‎ و تولید سریال «الحسن و الحسین» اشاره کرد؛ فعالیت‎‎هایی که مرور تحلیلی آن‎‎ها بهترین سند برای تأکید بر مقاصد پشت‎پرده این جریان به‎ظاهر رسانه‎ای و فرهنگی است. با همین سابقه ذهنی هم انتشار اخباری پیرامون دورخیز این جریان برای تولید سریالی با محوریت زندگی خلیفه دوم کافی بود تا گوش به‎زنگ به ثمر نشستن حرکت مغرضانه دیگری در این حوزه باشیم. سریالی که «عمرالفاروق» نام داشت و نخستین‎بار در آذرماه سال 89 و در کنفرانس خبری مشترک شیخ ولید بن ابراهیم رییس هیأت مدیره شبکه MBC و محمد عبدالرحمن الکواری مدیر تلویزیون قطر وعده تولید آن رسانه‎ای شد. درست از همان مقطع جریان تبلیغاتی رسانه‎‎های وهابی پیرامون تولید این مجموعه آغاز شد و درباره آن به صراحت نوشتند: «این مجموعه نمایشی تلویزیونی از آن سو اهمیت دارد که نمایشگر راه و روش عملی عمر بن‎الخطاب و شخصیت وی است که نقشی استثنایی در تاریخ دعوت به اسلام و تأسیس کشوری اسلامی ایفا کرد؛ به اضافه مزیت‎‎های شخصیت خلیفه دوم مسلمانان و کرامت‎‎های ویژه او، که او را الگویی هدایت‎کننده برای مسلمانان تا به امروز قرار داده است.» با چنین پس‎زمینه‎ای که به روشنی نشان‎دهنده جهت‎گیری سازندگان است نگارش فیلم‎نامه در کشور قطر آغاز شد و هم‎زمان اعلام کردند: «تاریخ اولیه مدنظر برای پخش سریال زندگی عمر بن‎الخطاب، ماه رمضان آینده (سال90) است و سریال به زبان‎‎های اسلامی مختلف مانند فارسی، اردو، مالایی و... و همچنین زبان‎‎های زنده دنیا از جمله انگلیسی، فرانسوی و... دوبله خواهد شد.» و بدین ترتیب تولید این سریال به‎عنوان «پرخرج‎ترین پروژه تلویزیونی در جهان عرب» در دستور کار دو بنیاد بزرگ رسانه‎ای قرار گرفت؛ گروه تلویزیونی mbc که پایگاه اصلی آن در عربستان سعودی است و سازمان عمومی رسانه‎‎های دولتی در قطر.

خبری که برخلاف انتظارات تأیید شد

تا این‎جای کار به‎ظاهر همه چیز مطابق با جهت‎گیری، عادات و اساسا ماهیت رسانه‎ای جریان فوق‎الذکر پیش می‎رفت؛ جماعتی از اعراب وهابی که پایی در عربستان و پایی در قطر دارند، دست به جیب شده و بودجه هنگفتی را برای تأمین بخشی از مقاصد نامیمون خود در اختیار فیلم‎سازان و عوامل فنی هم‎راستا با این اهداف قرار داده‎اند! تراژدی اما آن‎جا شکل گرفت که خبر رسید پیکان بخشی از این ولخرجی‎ شاه‎نشینان عرب، عوامل ایرانی‎تبار و شیعه‎مسلک را نشانه رفته و آن‎‎ها را به‎سمت خود کشانده است؛ و این همان خبر تکان‎دهنده‎ای بود که ابتدا دهان به دهان در میان اصحاب رسانه پیچید و کمتر کسی آن را تأیید می‎کرد و بیشتر امید داشتند که هیچ‎گاه هم تأیید نشود اما آغاز پخش سریال تمام این امید‎ها را ناامید کرد. تیتراژ سریال «عمرالفاروق» گواهی می‎داد که جمعی از عوامل تولید این پروژه به‎ویژه در پست‎‎های تعیین‎کننده‎ای چون طراحی چهره، صحنه و لباس از عوامل سرشناس سینما و تلویزیون ایران هستند؛ آن هم عواملی که پیش‎تر نامشان در فهرست عوامل مجموعه ماندگار و تحسین‎شده «مختارنامه» ثبت شده بود. روزنامه جوان در گزارشی که به این اتفاق تلخ اختصاص داده بود، این‎گونه پرده از جزئیات این همکاری‎‎ها برداشت: «تاکنون در محافل خبری نام عبدالله اسکندری به‎عنوان طراح چهره‎پردازی این سریال موهن شنیده می‎شد اما بررسی عنوان‎بندی آغاز و پایان این سریال و مقایسه آن با عنوان‎بندی سریال مختارنامه نشان می‎دهد که آذر محمدی و جلیل فتوحی‎نیا طراح لباس و طراح صحنه مختارنامه نیز در ساخت این اثر مشارکت داشته‎اند. حضور آنان در این سریال آن‎قدر مهم بوده که نام آن‎ها در عنوان‎بندی آغازین سریال درج شده است.

طبق اطلاعات به دست آمده آذر محمدی همسر حسن میرباقری برادر کوچک داوود میرباقری است. محمدی با حضور در سریال‎‎های «معصومیت از دست رفته» و «مختارنامه» فعالیت جدی خود را در مقام طراح لباس آغاز کرد. وی پیش از این فعالیت‎‎های بسیار اندک و کم‎اهمیتی در سینما و تلویزیون داشته و از زمان ارتباط با خانواده میرباقری مراحل رشد و ترقی خود را در تلویزیون طی کرده و حالا با کسب تخصص در تولیدات ایرانی، تجارب خود را در مقابل دریافت پول در اختیار سازندگان این سریال ضدشیعی - ضدایرانی قرار داده است. ضمنا بررسی عکس‎‎های دو سریال نشان می‎دهد که محمدی علاوه‎بر حضور در این سریال، اغلب طرح‎‎های سریال مختارنامه را نیز با اندکی تغییر به‎عنوان لباس‎‎های سریال عمر برای بازیگران این اثر عربی دوخته است که به‎نظر می‎رسد این مسأله نیازمند واکنش حقوقی صدا‎و‎سیما و پیگیری موضوع سرقت هنری از سوی مسئولان رسانه ملی است.» این ‎روزنامه در بخش دیگری از گزارش خود تصریح می‎کند: «نکته جالب توجه دیگر، حضور جلیل فتوحی‎نیا طراح صحنه سریال مختارنامه در سریال عمر است. فتوحی‎نیا در سریال عمرالفاروق به‎عنوان طراح آکساسوار و وسایل صحنه به وهابیون خدمت کرده است.» گزارش‎نویس «جوان» در بخش پایانی گزارش خود می‎افزاید: «طبق اطلاعات موثق، عبدالله اسکندری در سازماندهی دست‎اندرکاران مختارنامه برای حضور در سریال ضد‎شیعی عمر نقشی جدی داشته است و با همراهی او، گروه فراوانی از عوامل سریال مختارنامه به خدمت این سریال درآمده‎اند. بهاره فرج‎اللهی دستیار اول طراح لباس مختارنامه، یوسفعلی احدی از اعضای تیم لباس و قدرت‎الله خرج دستیار اول طراح چهره‎پردازی برخی از دست‎اندرکاران هر دو سریال هستند. مانی اسکندری، شیما اسکندری، فرشته موسوی، مصطفی کامیاب، نازبانو سام‎خواه، اشکان رحیمیان، محمد اورنگ، زینب تیشه‎کار و... برخی دیگر از اسامی مشترک ذکر شده در عنوان‎بندی پایانی دو سریال مختارنامه و عمرالفاروق هستند.»

مختاریم، اما تا کجا!؟

انتشار این خبر بازتاب گسترده‎ای در رسانه‎‎ها داشت؛ رسانه‎‎هایی که البته غالبا با شگفتی کیفیت وقوع این اتفاق را رصد می‎کردند. مرور کارنامه نام‎‎های منتشر شده در گزارش فوق به‎ویژه جلیل فتوحی‎نیا و عبدالله اسکندری واقعا پذیرش چنین اخباری را دشوار می‎کرد. فتوحی‎نیا که در سال 68 با ورود به دانشکده هنر‎های زیبای دانشگاه تهران فعالیت خود را در رشته طراحی صحنه آغاز کرد، در ادامه در کار‎های مختلف سینمایی و تلویزیونی حضور پیدا کرد. حاصل این حضور هم سریال‎‎هایی چون «مدرسه ما»، «داستان یک شهر» و «مختارنامه» و نیز فیلم‎‎هایی چون «می‎خواهم زنده بمانم»، «سلام به انتظار»، «کوچه پائیز»، «عروس آتش» و... بوده است.

عبدالله اسکندری چهره‎پرداز مطرح سینما و تلویزیون ایران نیز اکنون در اقدامی عجیب و غیرقابل دفاع گام در مسیری گذاشته است که سیاهی سایه‎اش به راحتی می‎تواند نقاط درخشان تا به امروز ثبت شده در کارنامه‎اش را تحت ‎‎تأثیر قرار دهد. البته عبدالله اسکندی هنوز و پس از گذشت نزدیک به یک ماه از آغاز انتشار پراکنده این اخبار، هیچ موضع‎گیری و اظهارنظری در زمینه همکاری با پروژه تلویزیونی «عمر الفاروق» نداشته است و پیگیری ما هم برای کسب توضیحاتی هرچند مختصر (که البته هرچه زمان بیشتر می‎گذرد و محتوا و جهت‎گیری کلی سریال عیان‎تر می‎شود، تنها می‎توان سویه توجیهی برای آن متصور بود) هیچ نتیجه‎ای نداشت. ظواهر امر نشان از یک انحراف و لغزش فاحش دارد؛ انحراف و لغزشی که با توجه به مقدماتی که در ابتدای همین گزارش پیرامون پروژه تلویزیونی «عمرالفاروق» به آن اشاره شد، نمی‎توان هر فردی را در انتخاب و آزمون و خطای پیرامون آن مختار دانست؛ به‎ویژه اگر آن فرد تجربیات و شناخت عبدلله اسکندری را هم در توشه داشته باشد!

عبدالله اسکندی؛ طراح چهره زبردستی که چهره‎پردازی را از سال 1351 زیر نظر بیژن محتشم با فیلم «اسرار گنج دره جنی» آغاز کرد و در همین راستا چهره‎‎های ماندگار مجموعه تلویزیونی «هزار دستان» ساخته تحسین‎شده علی حاتمی را طراحی و اجرا کرد. او بعد‎ها و در سال 1360 با فیلم سینمایی «پائیزان» ورودی جدی به عرصه چهره‎پردازی در سینما داشت که حاصل ممارست و تداوم حضورش در این مسیر، ثبت بیش از 130 فیلم سینمایی همچون «تشکیلات»، «مادر»، «دزد عروسک‎ها»، «عروس»، «هور در آتش»، «دلشدگان»، «روز فرشته»، «سفر به چزابه»، «هیوا»، «مسافر ری»، «این‎جا چراغی روشن است»، «یک تکه نان»، «به رنگ ارغوان»، «یه حبه قند» و... در کارنامه هنری‎اش بود. به این فهرست چهره‎پردازی دو سریال ماندگار «امام علی (علیه‎السلام)» و «مختارنامه» را هم اضافه کنید و به یاد بیاورید که اسکندری در این آخری علاوه‎بر طراحی چهره‎پردازی، سمت مشاور کارگردان را هم برعهده داشته است، اکنون نیز در پروژه تلویزیونی«عمرالفاروق» همکاری دارد و با این کار به سمتی می‌رود که پل‌های گذشته خود را خراب می‌کند.
آخرین اخبار