به گزارش ایران اکونومیست، سامان سفالگر؛ کارشناس مسائل غرب آسیا در یادداشتی در «راهبرد معاصر» نوشت؛ تنها اندکی پس از تصرف دمشق، پایتخت سوریه و سقوط نظام سیاسی این کشور به ریاست جمهوری بشار اسد به وسیله تروریست ها و مخالفان سوری، رژیم اشغالگر قدس حملات سنگین و گسترده ای را به زیرساخت های علمی، اطلاعاتی و نظامی سوریه آغاز کرد. در این راستا، طبق آنچه منابع صهیونیستی اعلام کردند، صهیونیست ها توانستند بیش از ۸۰ درصد توان راهبردی هوایی، دریایی و نظامی سوریه را نابود کنند.
برخی گزارش ها از انهدام دست کم ۱۸۰ جنگنده ارتش سوریه در بمباران های رژیم اشغالگر قدس حکایت دارند و البته که گزارش های مختلفی از انهدام توان نیروی دریایی و مراکز پژوهش نظامی سوریه نیز منتشر می شود. همه این اتفاقات در شرایطی رخ داده که شاهد پیشروی های ارتش صهیونیستی در خاک سوریه بودیم. مقام های ارشد صهیونیست تأکید می کنند، رژیم متبوعشان قصد دارد برای مدتی طولانی، بخش های تازه ای از خاک سوریه را اشغال کند و در کنترل داشته باشد.
در این زمینه سؤال مهم و محوری مطرح می شود و آن اینکه عمده دلایل بمباران زیرساخت های نظامی و امنیتی سوریه به وسیله رژیم صهیونیستی چیست؟ به نظر می آید در پاسخ به این پرسش توجه به سه موضوع ضروری است.
نخست، اینکه وضعیت سوریه به شدت غیرقابل پیش بینی و نوعی قطعی نبودن و ابهام گسترده بر این کشور حاکم شده که نگرانی های جدی ای را برای رژیم اشغالگر قدس ایجاد کرده است. این رژیم با نابودسازی زیرساختهای راهبردی نظامی و امنیتی سوریه سعی دارد تا حد ممکن احتمال وقوع چالش های بزرگ علیه خود را در آینده کاهش دهد.
صهیونیست ها به خوبی می دانند رژیم تحت امرشان دیگر طاقت مواجهه با بحران های امنیتی ناگهانی ندارد و تحقق این موضوع میتواند سناریوهای تاریکی را برایشان رقم بزند. شرایط سوریه به شدت مبهم است و هیچ بعید نیست تسلیحات راهبردی سوریه در آینده ای نه چندان دور به وسیله هسته های پنهان و آشکار جریان مقاومت علیه اشغالگران صهیونیست استفاده شود. سناریویی که به شدت رژیم صهیونیستی را نگران می کند.
دوم، اینکه رژیم اشغالگر قدس با سوءاستفاده از شرایط سوریه و بمباران گسترده مراکز نظامی و امنیتی این کشور سعی در تحقق رؤیای دیرینه خود علیه سوریه دارد و آن هم هموار کردن مسیر برای تحقق سوریه ای به شدت ضعیف است. کشوری که در مواجهه با رژیم اشغالگر قدس به هیچ عنوان حرفی برای گفتن نداشته و تسلیم خواسته های تل آویو باشد. فراموش نکنیم، سوریه در سال های گذشته ظرفیت های راهبردی ای برای جنگ احتمالی با صهیونیست ها ایجاد کرده بود که اکنون بخش قابل توجهی از آنها نابود شده است.
تحقق سوریه ضعیف به این معناست، مردم این کشور نمی توانند حقوق خود را در مواجهه با رفتارهای اشغالگرانه و قلدرمابانه رژیم صهیونیستی استیفا کنند و این نکته ای مطلوب صهیونیست هاست. رژیم صهیونیستی از رهگذر بمباران مراکز راهبردی سوریه سعی دارد این کشور را به ده ها سال قبل برگرداند و در موقعیتی قرار دهد که راهی جز تسلیم شدن برابر صهیونیست ها نداشته باشند.
سوم، اینکه بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی با فرصت طلبی از تحولات سوریه و بمباران مراکز راهبردی و حیاتی این کشور سعی دارد برای خود دستاوردسازی کند و آنها را به افکار عمومی فلسطین اشغالی بفروشد. از یاد نبریم، نتانیاهو در سرازیری سقوط است و همین حالا نیز در دادگاه های رژیم صهیونیستی حاضر و محاکمه می شود. در عین حال، وی در تحولات بیش از یک سال گذشته منطقه غرب آسیا ضربات جدی ای از محور مقاومت دریافت کرده است. تردیدی نیست سرنوشت روشنی در انتظارش نیست.
موضوع اصلی این است، نتانیاهو در همین فضا قصد دارد با اقداماتی نظیر بمباران مراکز راهبردی سوریه این گونه وانمود کند توانسته به دستاوردهای قابل توجهی در جنگ علیه جریان های مخالف با اشغالگران صهیونیست دست یابد و از این رهگذر، قصد دارد تا حدی اعتبار برای خود ایجاد و از رقم خوردن سناریوهای منفی برای آینده سیاسی اش جلوگیری کند.
*بازنشر مطالب دیگر رسانهها در ایران اکونومیست به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان میباشد.