به گزارش ایران اکونومیست، «امان» را عباس جمالی نوشته و مجتبی جدی با جابجایی اپیزودهای نمایشنامه آن را از ۱۸ شهریور تا ششم مهر با تهیهکنندگی آرش دهقان شاد در سالن نمایش هامون به روی صحنه برد؛ داستانی برای تمامی فصول؛ از دل جامعه میگوید و از درون خانوادههایی که دچار فروپاشی شدهاند؛ فروپاشی ناخواسته از اتفاقهایی است که میتوانست رخ ندهد و تمامی پنج کاراکتر زن نمایش زخمخورده از این اتفاقها فریاد امان سر میدهند.
امان حکایت دختری است جوان که دچار لکنت زبان شده است، مادری اسیر اعتیاد همسرش که برای نجات دو فرزندش از دست پدر، آنها را به مهلکه مرگ میبرد، دختر جوان دیگری که چوب اعتمادش را میخورد ، دختری جوان که برای اویی که دوستش میدارد دست به دامن عمل جراحی زیبایی میشود و در نهایت زنی میانسال که برای چهار زن دیگر موعظه میکند اما گویی که خود نیز قربانی اتفاقی است ناخواسته.
زینب ایزدپناه، مهسا بهروزی، نازنین حشمدار، سمیرا زائری و یاسمن نصیری در نقش زنان داستان ظاهر میشوند.
امان اگرچه در آنچه چشمهای تماشاچیان را در عین ناباوری غرق پیامدهای این اتفاقهای ناخواسته شخصیتهای داستان میکند، اما در عمق بیانگر حقیقتی است تلخ از آنچه جامعه را درگیر خود کرده است. حقیقتی که در پشت نقاب فلسفه گم میشود؛ از فلسفه ژیل دلوز گرفته تا هگل که در بیان دختر یک دل نه صد دل باخته قصه، فلسفهای که بعد از هگل دچار ازمحلال شده است. حتی فلسفه هایدگری و مارکسی و در راس همه اینها نیچه هم پاسخی درست برای حل مساله ندارد.
چون از جامعهای نه به ظاهر که در واقع بیمار سخن میگوییم؛ در پی زیبایی است که از زیبایی افلاطونی، ارسطویی و سقراطی هم عبور کردهایم اما در ذائقه تماشاچی در عین بیرنگی مزه زقوم میدهد. دوگانگی ساختگی یا دروغهای ساختگی؟ کنار آمدن با واقعیت یا شخصیتهایی که سختشان است کنار آمدن با حقیقت ماجراهایی که ناخواسته درگیرش شدهاند؟ و این بزرگترین سوال بشریت است: گرد و غباری که حقیقت را پوشانده است.
میثم جدی کارگردان امان در گفت و گو با ایران اکونومیست درباره اینکه امان میخواست چه بگوید؟ یک جامعه بیاخلاق یا بیاخلاقی یک جامعه؟ اظهار داشت: امان قصه فروپاشی یک جامعه است یا اخلاقیات، فرقی نمیکند. شما با جامعهای که دچار فروپاشی شده، روبهرو هستید. حالا شاید جامعه به دوران پیش از فروپای برگردد یا خیر. این یک سوال بزرگ است.
او میگوید: برای من مساله این است؛ وضعیتی که کاراکترها در آن قرار گرفتهاند اهمیت دارد.
جدی تصریح کرد: برای من مهم نبود نمایشنامه چه میخواهد بگوید. در کارگردانی بیشتر به این فکر میکنم چگونه بیان شود. این که چه چیزی بیان شود برای من مهم نیست و چگونه گفتن برای من مهمتر بود. به خاطر همین، نمیدانم بگویم نمایش من درباره چه چیزی میخواست بگوید.
کارگردان میگوید: امان، به معنای امان از یک اتفاق است؛ اتفاقی که میتوانست شکل نگیرد و اتفاقات خودخواسته نبود و وقتی در موقعیت قرار میگیری حواست نیست چه میشود. هیچ کس نمیخواهد در موقعیتی قرار بگیرد که بعد از آن پشیمان شود.
او یادآوری میکند: در زمان کودکی، داییام همیشه به من میگفت با دوستانت که به جایی میروی خاطرههایی بهجا بگذارد که بعدا آتو نشود در دستشان. خاطرهای که از آدمها از خود بهجا میگذاری جوری نشود که بعدش به خودت بگویی ای کاش این کار را نمیکردم.
کارگردان امان درباره دستکاری در اصل نمایشنامه در زمان اجرا هم گفت: فقط اپیزودها جابجا شده است.
و امان در یک کلام، مجلسی است روایتگر؛ چند زن روایتگر در مقابل چشمان تماشاچیانی که مویهکنان روایت زنان.
دیگر عوامل این نمایش عبارتند از: مجری طرح: رها جهانشاهی، مشاور پروژه: مسعود ملکوتینیا، طراح صحنه و طراح لباس: مجتبی جدی، طراح گرافیک: نگین محمدعلی، عکس: فتاح ذینوری و رضا جاویدی، طراح نور: نازنین یارویسی، موسیقی(قطعه تنها): حسام ناصری، کمانچه: (تکنواز) سامان صمیمی، طراح تیزر و طراح موشن: علیرضا لطفیزاده و مصطفی فراهانی، روابط عمومی: امیر پارسائیانمهر، دستیار کارگردان: علیرضا لطفیزاده، منشی صحنه: سمیرا زائری و مدیر صحنه: رضا سالاریانی.