به گزارش ایران اکونومیست، سردار حسین علایی، اولین فرمانده نیروی دریایی سپاه در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه در دوران هشت سال دفاع مقدس موشکهای ساحل به دریا و شناورهای تندروی نیمه سنگین چگونه تهیه میشد روایت میکند: امکان خرید کشتیهای جنگی و نظامی نبود. ما در آن زمان فکر میکردیم که در مقطع جنگ چه کار میتوانیم انجام بدهیم و به دنبال اینکه یک نیروی دریایی درست کنیم که ۱۰ سال دیگر به کار دفاع از کشور بیاید نبودیم.
بیشتر به دنبال آن بودیم که اگر امروز تصمیم میگیریم جنگافزار یا شناوری تهیه کنیم یک هفته دیگر آن تصمیم عملیاتی شود. مهمترین کاری که انجام شد که برای آینده میتوانست مفید باشد خرید موشکهای ساحل به دریا بود. ابتدا این نظر مطرح شد که اگر آمریکا و عراق مسیر تردد کشتیها در خلیج فارس را برای ایران ناامن کردند و قرار شد که در تنگه هرمز مقابله به مثل کنیم، چه کار باید انجام بدهیم؟
به دنبال شناورهای تندرویی بودیم که اژدرافکن داشته باشند و بتوانند موشک هم حمل کنند.
موشکهای ساحل به دریا که آقای هاشمی رفسنجانی در جریان سفر به چین تهیه کرد، بر مبنای چنین نیازی بود این موشکها بعد از توافق اولیه در سال ۶۵ خریداری شد. در ادامه فعالیتهای دریایی به تدریج به این نتیجه رسیدیم که شناورهای تندروی نیمه سنگین داشته باشیم؛ شناورهایی با حدود ۴۵ متر طول که بتوانند موشک حمل کنند. تهیه این نوع شناورها را هم برنامهریزی کردیم که بعد از جنگ به نتیجه رسید و خریداری شد.
در همان زمان به دنبال شناورهای تندرویی بودیم که اژدرافکن داشته باشند و بتوانند موشک هم حمل کنند. به همین منظور در سفری به کره شمالی رفتیم. این کشور چهار فروند از این نوع شناورهای کوچک را به ما فروخت. آنها شناورهای جنگی بودند. همه چیز شناورها نظامی بود بعد از خرید آنها خیلی زود به این نتیجه رسیدیم که در عمل به درد ما نمیخورند؛ چون سیستمشان روسی بود. موتورشان خوب نبود و خودشان خیلی لَخت بودند.
امکانات ناوبریشان خیلی عقب افتاده بود. فقط یک حُسن داشتند و آن، داشتن اژدر با خود بود. در مجموع به کار ما نمیآمدند. آنها را کنار گذاشتیم؛ چون دردسرشان زیاد بود. در نهایت به این نتیجه رسیدیم که باید شناورهای مناسبتری انتخاب کنیم. ناوچهها جنگی که در نیروی دریایی کشورهای دیگر به کار میرود، معلوم نیست که در منطقه ما هم به کار بیاید. ما از اول به دنبال تهیه ناوهای سنگین نرفتیم؛ چون با پول یک ناو میتوانستیم تعداد زیادی قایق تندرو با تجهیزات کامل بخریم که هر کدام از آنها می توانستند در رویارویی با یک ناو جنگی خسارات جدی وارد کنند؛ در حالی که اگر با هزینه زیاد یک ناوشکن میخریدیم فقط یک شناور مجهز داشتیم که خاصیت زیادی نداشت؛ چرا که آمریکا و طرفهای مقابل بهتر از آن را داشتند.
نیروی دریایی ارتش ۱۲ فروند ناوچه پیکان فرانسوی و تعدادی ناو سنگین داشت که هزینه نگهداری آنها خیلی بالا بود؛ لذا یکی از اصول ما این بود که تجهیزات و شناورهایی تهیه کنیم که در ارتش وجود ندارد و نیروی دریاییای درست کنیم که مکمل نیروی دریایی ارتش باشد.