به گزارش ایران اکونومیست؛ مقام و منزلت پیامبر اسلام (ص) به اندازهای است که خدای متعال در قرآن کریمش رسول گرامی خود را به عنوان رحمت برای جهانیان معرفی کرده است و در آیاتی از خصلتهای پسندیده آن حضرت پرده برداشته است. در کلام اهل بیت (ع) و اولیا و علمای دینی نیز میتوان بخشهایی از جلوههای شخصیتی حضرت خاتم الانبیاء (ص) را به دست آورده و درک کرد.
آستانه رحلت جانسوز پیامبر(ص) به بررسی کمال شخصیتی آن حضرت در کلام آیت الله بهجت(ره) پرداخته است.
مطالب این بخش شامل بیانات در درس خارج اصول در تاریخ چهارم اردیبهشت 1374 و همچنین مطالب مندرج در کتاب در محضر بهجت (ره) است که به تأیید دفتر معظم له رسیده است.
مظهر صفت خاصه رحمت خداوند
پیغمبر اکرم صلیاللهعلیهوآله، مظهرِ صفت خاصه رحمت حضرت حق تبارک و تعالی و «بِالْمُؤْمِنِینَ رَئُوفٌ رحِیمٌ؛ نسبت به مؤمنان بسیار مهربان و دلسوز» و آیینهدار جمال حق است که نور رحمت در او به ظهور پیوسته و از او به دیگران میتابد و خود بالذات ندارند.
عترت را واسطه فیض در همه نعمتها بدانیم
انسان باید در دنیا سعی کند که همه حرکتها، افعال و اقوالش بر صراط مستقیم باشد و از آن انحراف پیدا نکند. بر صراط مستقیم بودن یعنی نبی صلیاللّهعلیهوآلهوسلّم یا وصی علیهالسلام را پیش روی خود قرار دهیم و پیرو آنها باشیم.
صراط مستقیم، دو صراط است که باید آنها را پیمود: یکی در دنیا، و دیگری در آخرت. اگر امروز، در دنیا درست بر روی صراط مستقیم مشی کردیم، فردا هم از صراط آخرت ـ که بر روی جهنم است ـ میتوانیم عبور کنیم.
«کتابَ اللّهِ وَ عِتْرَتی» در حدیث ثقلین همان «کتَابَ اللّه و سُنَّتی» است؛ چون سنت واقعی رسول اللّه صلیاللّهعلیهوآلهوسلّم در نزد عترت است؛ بنابراین باید عترت را واسطه فیض در همه نعمتها بدانیم و به آنها متوسل شویم. و به آنچه علم داریم ـ از راه اجتهاد یا تقلید ـ عمل کنیم، وگرنه پشیمان میشویم؛ و به آنچه نمیدانیم، اقدام نکنیم؛ وگرنه پشیمان میشویم. بلکه در مواقع شک و شبهه توقف و احتیاط نماییم تا از اهلش سؤال کنیم. عمل به احتیاط پشیمانی ندارد.
مجالست با قرآن، مجالست با خود حضرت رسول (ص) است
مجالست با انبیاء و اولیاء، مرافقت [و دوستی] با ملائکه است، همهاش معنویات است. و ما هم نمیتوانیم عذر بیاوریم که آنها [در میان ما] نیستند که ما با آنها مجالست بکنیم؟ [چراکه] آثار قطعیه آنها [مثل] قرآن که به منزله ملاقات خودشان است [در بین ما هست]. مجالست با قرآن، مجالست با خود حضرت رسول صلیاللهعلیه وآلهوسلم است.
همچنین آثار اوصیاء مانند صحیفه سجادیه و نهجالبلاغه مثل این است که با خودشان داریم مکالمه و صحبت میکنیم و داریم گوش میدهیم که اصلاً چه میفرمایند.
چه بسا یک زمانی هم در همین آلات، اختراعات و اکتشافات بشود ـ نمیدانم الآن شده است یا نه؟ـ از فضا اصوات متکلمین و صاحبان اصوات را بشود جمع کرد.
مثلاً صوت داودی را بتوانند از توی فضا دربیاورند، این ممکن است و نمی توانیم بگوییم نیست و نمی توانیم بگوییم محال است. [اصوات] یک رشتههایی و دستگاههایی در فضا دارد، نمیشود بگوییم مستهلک مطلق میشود. این میزانی دارد.
ممکن است یکی از محامل «کَرَّرْتُها حَتّى سَمِعْتُها مِنْ قائِلِها؛ تکرار نمودم تا اینکه آن را از گویندهاش [حضرت حق] شنیدم.» همینجور باشد. یک صوتی بود خلق میشد دیگر، همان صدایی که در اول نزول وحی که خلق میشد و آن صدا را حضرت [پیامبر صلیاللهعلیه وآلهوسلم] استماع میکرد و القا میکرد، یک صدایی بود اما غیر از او نمیشنید، همان صدا ممکن است پیش اهلش و برای اهلش شنیده شود.