به گزارش ایران اکونومیست، در ابتدای این نشست مهدی حدادی زفره تهیه کننده و کارگردان فیلم مستند «پیشینه قهوهخانه» با اشاره به ایده شکلگیری ساخت این مستند گفت: هدف از ساخت مستند پیشینه قهوهخانه در اصل در مورد تاریخچه قهوه خانه هانبود بلکه هدف ما در این فیلم تغییر نگاه جامعه به این پایگاه فرهنگی و هنری و احیای مجدد هنرهایی است که سابقا در قهوهخانه ها انجام میگرفت مثل هنرهای تخت حوضی، نمایشهای ایرانی مثل نقالی و شاهنامه بود.
وی ادامه داد: متاسفانه امروز به هر قهوه خانهای که نگاه میکنید میبینید که دیگر نقالی صورت نمیگیرد و نقالی نیست. هدف ما از ساخت این فیلم این بود که یک تاریخچه را نشان دهیم تا مخاطبان بدانند قهوه خانه آنچه که امروز میبینید نیست. قهوه خانه در ابتدا یک پایگاه هنری بوده و به عنوان یک پایگاه هنری و فرهنگی شناخته میشده آنهم زمانی که تئاتر شهری یا تالار وحدتی نبوده و این قهوه خانهها بودند که بار این مسئولیت فرهنگی را به دوش میکشیدند.
حدادی افزود: ما برای این فیلم تحقیقات و پژوهش خوبی انجام دادیم و امروز هم از مدیریت مرکز گسترش و گروه هنر و تجربه و همچنین سایت هاشور سپاسگزاریم که فرصت اکران و نمایش این فیلم را فراهم کردند.
محمد تقی فهیم منتقد سینما با اشاره به اهمیت اجتماعی و فرهنگی قهوه خانه ها گفت: قهوه خانه پدیدهای است که یک دورهای حتی وظیفه رسانه را بر عهده میگیرد. یعنی قهوهخانهها کارکرد رسانه پیدا میکنند و محیطی میشوند برای تبادل افکار و برای ایجاد گفتمان و اینکه امروز کافهها آمدند و جای قهوه خانهها را گرفتهاند بی مفهوم نیست و اگر ما بخواهیم به تقابل با کافهها برویم این تقابل با امری اجتناب ناپذیر خواهد. چرا که توسعه به همراه خودش اتفاقاتی را رقم میزند و کافهها و مدلهای غیر ایرانی به هر حال دستاورد توسعه امروز هستند از همان دست که شهرنشینی، ساختمان سازی، خودروسازی ما و بسیاری از مسائل دیگر هم دستاورد همین توسعه است.
فهیم با اشاره به اهمیت فرم و ریتم در فیلم مستند گفت: باید در فیلم مستند یک وجه فرمیک کار و تعادل بین مضمون و فرم باید رعایت شود. اگر همه چیزهایی که برای یک فیلم لازم است مثل موضوع، مضمون یا شعار وجود داشته باشد اما در گفتن و شکل بیان مورد توجه قرار نگیرد اثر نمی تواند موفق شود. فیلمسازی و مستندسازی ما در وجه فرمیاش باید خودش را ارتقا دهد. ما این فیلم را برای آینده لازم داریم. آقای حدادی هم کاری کرده است که این فیلم به درد ما بخورد. این فیلم هم به درد ما میخورد اما ما باید از این فراتر برویم.
وی ادامه داد : همچنین در مستندسازی کار و نقش تدوینگر بسیار مهم است و میتوان او را به نوعی کارگردان دوم نامید و در واقع نباید رحم کند که اگر رحم کند در نمایش میبازد و آنقدر که فیلم باید برای تدوینگر مهمباشد نباید هیچ کدام از اشخاص و کسانی که در فیلم حضور دارند برای تدوینگر مهم باشد.
میر سید احمد محیط طباطبایی کارشناس فرهنگی نیز طی سخنانی گفت : قهوه خانه متعلق به یک دوره تاریخی است و سیر و تحول خودش را در دورههای مختلف انجام داده و مهمترین پدیده قهوهخانه این نیست که در آن قهوه یا در دوره معاصر چای نوشیده میشده و یا نقالی و پرده خوانی و نقاشی عرضه میکردند یا حتی مکانی بوده که به صورت تخصصی گروههای اجتماعی به عنوان پاتوق در آن حضور پیدا میکردند و افراد جامعه میتوانستند به آنها ارتباط برقرار کنند. بلکه قهوه خانه یک فضای شهری و مدنی است و امروز کافه ها که مکملی برای قهوه خانه است نهادی است که بدون هیچ پیش شرطی افراد میتوانند در آن وارد شوند و کسی دین، مذهب، جنسیت یا رکن دیگری را نمیپرسد یعنی در واقع آن چیزی که قهوه خانه زمانی با پرده خوانی و نقالی و نمایش در خود داشت در شکل معاصر خودش کافهها دارند.
وی ادامه داد: به نظر من مهمترین کاری که این فیلم کرده مطرح کردن دوباره موضوع قهوه خانه در فضای اجتماعی و فرهنگی ماست و اینکه چگونه میشود به قهوهخانه پرداخت و آن را به بهرهبرداری دوباره رساند.
جواد انصافی هنرمند سینما، تاتر و تلویزیون نیز که در این فیلم حضور داشت با اشاره به اینکه قهوه خانه یک میراث فرهنگی است گفت: نزدیک به ۱۲ سال است که ما به شهرداری، ارشاد و میراث فرهنگی پیشنهاد میدهیم که لطفاً در همین مناطق تهران مثلاً از انقلاب گرفته تا بازار و از آن سو نیز تا توحید که حدود ۸۰ ساختمان قدیمی وجود دارد. یکی از این ساختمانهای قدیمی را تبدیل به مکانی برای میراث هنر ایرانی کنید. یعنی سالنی بسازید که مثلاً در محرم و صفر در آن تعزیه برپا شود کنار آن سالن کوچکی باشد که خیمه شب بازی، یا حتی پردهخوانی اجرا شود و همینطور قهوه خانه بزرگتری که در آن خوراکهای ایرانی مثل دیزی، چلوکباب و غیره سرو شود و اگر چند مسافر خارجی به این آمدند بتواند در چنین مکانی محیط و فرهنگ ایرانی را تجربه کند.
وی با ابراز تاسف از افول نمایش های سیاه بازی گفت: باید چند واحد سیاهبازی در دانشگاه به دانشجویان تدریس شود. حتی در دوره دبیرستان هم باید درسی باشد در مورد نمایشهای ایرانی شادیآور، همینطور باید کلاسهای آزاد و جشنوارههای مختلفی در این زمینه برگزار شود.
کیان شاعری نیا تدوینگر فیلم نیز گفت: ما معمولاً با دو دوربین کار را ضبط میکردیم و وقتی پای تدوین رسیدیم متوجه شدیم که دوربین دوم کمی مزاحم بحثهای جدی کارشناسان کار است و ترجیح دادیم که خیلی بیرحمانه دوربین دوم و تصاویرشو حذف کنیم و با یک دوربین کار کنیم چون خیلی کارشناسی بود و به موضوعات دقیقی اشاره میکردند. ما میخواستیم فیلم ریتم آرامی داشته باشد و بیشتر بیننده متوجه مفهوم صحبتهای کارشناسان باشد تا بیشتر متوجه موضوع شود چون خیلی خیلی دقیق صحبت شد.
رسول نجفیان هنرمند سینما، تاتر و تلویزیون نیز با اشاره به حضور خود در این فیلم گفت: در اروپا بسیاری از هنرمندان چه نقاش و شاعر در کافهها جمع میشدند و از یکدیگر انتقاد میکردند و این انتقاد به سازندگی می انجامید. امروز هم که در کشور ما هنرهای معاصر در حال شکل گیری است این هنر باید ریشه در گذشته داشته باشد. در نتیجه ما وظیفه داریم آنچه که از فرهنگ و هنر گذشته میدانیم را به جوانانمان نشان بدهیم.
سید علی آل داوود پژوهشگر فرهنگی نیز با اشاره به نگارش کتابی درباره قهوه خانه ها در ۲۵ سال قبل گفت: قهوه خانهها از روز تاسیس شان در زمان شاه طهماسب صفوی عملکرد اجتماعی داشتند. یعنی مردمی که به آنجا میرفتند پس از آنکه با یکدیگر گفت و گو کرده و آشنا میشدند به گفت و گوهای سیاسی و اجتماعی میپرداختند که همین امر باعث رونق قهوهخانهها بود. شاه عباس و شاهان صفوی اگر گاهی قهوه خانهها را میبستند به دلیل کارکرد اجتماعی و سیاسی قهوه خانهها بود.
اکران آنلاین مستند پیشینه قهوه خانه به تهیه کنندگی و کارگردانی مهدی حدادی زفره در گروه سینمایی هنرو تجربه و سایت هاشور ادامه دارد.