به گزارش ایران اکونومیست، اسماعیل شفیعی سروستانی -نویسنده کتاب «از شیراز تاحیفا»- در ابتدای این مراسم با بیان اینکه منشا اصلی و محل صدور فرقهها، ابلیس است، اظهار کرد: در آستانه آفرینش انسان، شیطان قسم خورد که تمام فرزندان آدم را گمراه کند و پس از رانده شدن از خداوند درخواست کرد به او عمر طولانی دهد که از سوی خداوند پذیرفته نشد و پاسخ آمد عمر تو تا مدت معلوم خواهد بود. منظور از مدت معلوم ظهور حضرت مهدی(عج) است. به همین منظور ابلیس میداند با ظهور امام عصر(عج) پس از غیبت کبری زندگیش به پایان میرسد، همچنین شیطان میداند صراط مستقیم و توحید چیست به همین خاطر انسانها را به سمت فرقهها میبرد.
شفیعی سروستانی در ادامه با بیان اینکه سه نقطه مهم در مورد فرقهها در تاریخ اسلام وجود دارد، اظهار کرد: ابتدا یک جریان در داخل جهان اسلام رخ میدهد که در صدر اسلام پس از رحلت رسول خدا(ص) وقتی که هنوز پیکر پیامبر(ص) به خاک سپرده نشده بود سقیفه شکل گرفت و شیطان اولین فرقه در جهان اسلام را رقم زد و جریان خلافت مسلمین را برخلاف توصیه پیامبر(ص) به جریان دیگری هدایت کردند که باعث شد بنیامیه و بنیعباس شکل بگیرد و تا به امروز سلسله آنها ادامه داشته باشد. پس در این مسیر صراط مستقیم زیرپا گذاشته شد و سقیفه از صراط مستقیم خارج شد. در این جریان، از سخنان رسول خدا(ص) سرپیچی شد و تعصب، خودخواهی و قدرتطلبی باعث شد اولین فرقه درجهان اسلام شکل بگیرد و تا آغاز ولادت ولیعصر(عج) بنیعباس حاکم بودند و پس از آن هم این حکومت تا قرن دوازدهم ادامه پیدا کرد.
این نویسنده یادآور شد: دومین فرقهسازی در قرن دوازدهم تا سیزدهم رخ میدهد. در سرزمین اسلامی و میان امتاسلامی جریان داخلی را شاهد هستیم که اثرات بیرونیهم دارد و بهائیت، وهابیت و... از آنجا شکل گرفت. در آن زمان جغرافیای جهان اسلام به دو دسته سنی و شیعه تقسیم میشود و در همین زمان بهائیت در شیعه و وهابیت در میان اهل سنت شکل میگیرد. در این میان استعمار پیر هم بیتاثیر در این دو جریان نیست که دائما بر روی جدایی دین از سیاست تاکید دارد زیرا میخواستند جغرافیا فرهنگی دچار تزلل شود.
شفیعی سروستانی ابراز کرد: فرقههای دستساز استعمار روحیه جهادی نداشته و سکولاریسم را مطرح میکردند که فاقد یک نظریه اجتماعی استوار بود که ماه عسل آن ذلتپذیری بود. ماموریتی که این جریانهای نوظهور داشتند ایجاد زخم و شکاف در میان جامعه مسلمین بود و سعی میکردند شبهافکنی را به راه انداخته و سوالات زیادی در ذهن مردم ایجاد کنند. این کار در حال حاضر هم ادامه دارد و امروزه دهها شبه برای شیعیان وجود دارد و با این کار جوانان از حقایق دینی فاصله میگیرند.
وی خاطرنشان کرد: نقطه عطف جریان سوم در عصر معاصر است که با دریا دریا شبهات در فرقهها روبهرو هستیم. در ایران ۷۰۰ فرقه را شاهد هستیم و این فرقهسازی در عصر معاصر محصول استراتژیک غرب در مقابل اسلام است. همچنین اندیشمندان فرهنگی جهان اسلام از این مساله غفلت داشته و یا با یک خودباختگی روبهرو هستند. در جریان سوم رویکرد خارجی و بیگانه است و فرقههای نوظهور از خیزشی که در دوران معاصر شکل گرفت سوء استفاده کردند و همین امر باعث شد مردم از جهان مدرن و برای برگشت به دین و حقایق دین تلاش کنند که به همین منظور اسلام در صدر همه ادیان قرار گرفت.
این نویسنده - نویسنده- ادامه داد: در همین دوران چهره سخت و سخیف از اسلام نشان داده شد تا کسانی که به اسلام روی آوردند از اسلام دور شوند. القاعده، وهابیت و سلفیها از این مسیر تلاش کردند خشنترین چهره از مسلمانان را نشان دهند.
وی در پایان سخن تاکید کرد: غرب یهود و مجامع غربی تصور میکردند به آخر جهان اسلام رسیدهایم. شیطان تلاش کرد از این مسیر باقیمانده مسلمانان را از مسیر خوب جدا کند و کسی به ظهور فکر نکند.
بهائیت را در حد یک فرقه کوچک نبینیم
در بخش دیگری از این مراسم، حمیدرضا اسماعیلی در مورد تفاوت بین فرقه باب و بهاء گفت: طاهره قرةالعین با جریان بهائیت ارتباطی ندارد و بهائیت برای اینکه برای خود تاریخسازی کند از شخصیت طاهره قرةالعین بهربرداری میکند. در زمان جریان بابیت طاهره قرةالعین برای خود جایگاهی داشت. در زمان ترور ناصرالدینشاه ۱۰ نفر از بابیت را اعدام میکنند که یکی از آنها طاهره قرةالعین است.
اسماعیلی بیان کرد: حسینعلی که فرقه بهائیت را به راه انداخت، زمانی بود که ۷۰نفر از سران بابیت کشته شده بودند و طاهره قرةالعین هیچ ارتباطی با بهائیت نداشت.
این نویسنده تاکید کرد: موضوع بهائیت در عصر معاصر هم همچنان دامنهدار است و ۱۸۰ سال از شکلگیری بابیت و ۱۵۰سال هم از تحولات بهائیت میگذرد.
وی افزود: موضوع بهائیت یک موضوع زنده در مقابل گلوبالیسم است. حتی چهرههای اطلاعاتی آمریکاییها از گلوبالیسها گلایه میکنند. دولتهای غربی که سرمایهدار معرفی میشوند از سرمایهداران یهودی تامین میشوند.
این نویسنده یادآور شد: سازمان جهانی بهائیت در حال فعالیت است و متاسفانه این موضوع از دید پژوهشگران حوزه بهائیت مغفول مانده است. متاسفانه بر بهائیت به دیده یک فرقه در زمان قاجار و پهلوی نگاه میشود در حالی که آنها امروز به گفته خودشان ۱۸۰مرکز در سراسر دنیا دارند و یک سازمان منظم با قانون اساسی خودشان هستند.
اسماعیلی خاطرنشان کرد: متأسفانه برخی تصور میکنند که بهائیت یک فرقه چند ده هزار نفر هستند در حالی که به این شکل نیست.
وی در پایان گفت: در مورد تاریخ بهائیت خیلی صحبت نشده است و باید برخی متون ما بازخوانی شود و روایتهای گذشته ما از این فرقه کافی نیست.