محمود گبرلو، از منتقدان سینمای ایران در نخستین قسمت از سلسله یادداشتهایش درباره جشنواره فیلم فجر، سیاستهای سابق و فعلی این رویداد را نقد کرده و پیشنهاداتش درباره هرچه باشکوهتر برگزار شدن بزرگترین جشن سینمای ایران را بیان کرده است.
گبرلو در بخش اول این یادداشت با عنوان «صاحب اصلی جشنواره فیلم فجرفیلمسازان هستند نه صاحب منصبان!» در ایران اکونومیست نوشت:
با اتفاقات سال گذشته، جشنواره فیلم فجر امسال، حال و هوای دیگری دارد. باید دید امسال طرفین در زمین بازی، چگونه بازی میکنند! آیا بدخلقی ها دوباره تکرار می شود؟ آنها به اشتباهات خود پی بردهاند؟ آیا طرفین پذیرفتند تندرویها در کلام و رفتار به هدف اصلی آسیب زده است؟ اگر روی پل مستحکم که سالها با خون دل بنا شده، مسئولی رفتاری غلط داشت و یا جمعی دلخور و ناراحت بودند، باید همه پل را خراب کرد؟ و مهمتر اینکه آیا جمعی را که در گذشته در میان دعواها نبودند اما از روی احساسات و یا سهوا و نادانسته حرفی زدند و یا رفتاری انجام دادند حال که میخواهند با اصلاح رفتار پایههای مستحکم پل را تقویت کنند، باید بیرحمانه از بالای پل به پایین پرت شوند!!؟ آیا طرفین پذیرفتند هدف و مقصود اصلی، استحکام پل مقاوم و بتنریزی شده طی سالهای گذشته است نه تخریب و ویرانی که دودش به چشم همه رفت و خواهد رفت؟ یا اینکه مرغ یک پا دارد و لاغیر!!
برای عبور از بحران در عرصه فرهنگ و هنر، "مهندسی و طراحی استراتژی" بعد از بحران و آشوب و آسیب، توسط هر دو طرف بخصوص برای صاحب منصبان اهمیت اساسی دارد، چون برخلاف سایر جنگ و دعواهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی که عدهای، میآیند و میروند و تحولاتی رخ میدهد عرصه فرهنگ و هنر بخصوص سینما عرصه متفاوت و شگرفی است ، "هنر"و تولید فکر و اندیشه در سینما، منحصر بفرد است، با دهها تغییر و تعویض و جابجایی "هنرمندی" زاده نمیشود و "فیلمی" ساخته نمیشود، بنابراین صاحب اصلی جشنواره فیلم فجر، در هر شرایطی، فقط فیلمسازان هستند نه صاحب منصبان! البته زحمت آنان را برای بسترسازی این جشن نمیتوان نادیده گرفت اما بدون حضور سینماگران، جشنواره بیمعناست. اعتبار وزیر و وکیل و مدیران سینمایی به حضور فیلمسازان در جشنواره است.
از سوی دیگر، جمعی که موضع مخالف با "سیاستهای فعلی" جشنواره دارند هم، گمان نکنند این پل مستحکم، که تا آن سوی مرزها امتداد پیدا کرده، قابل لرزش و ریزش است بلکه با تعامل قابل اصلاح و تعمیر است. دیدگاه مخالفین و معترضین نه معاندین قابل تعمق، احترام وحتما کارآمد است اما توجه داشته باشند صدها نیروی متخصص و متبحر در سینما، امیدشان به حضور در این پایگاه معتبر است تا آثارشان دیده و مورد توجه قرار گیرد و گردش اقتصادی کار و زندگیشان رونق پیدا کند، برای سالهای ایندهی تربیت و پرورش تماشاگر برنامهریزی دارند وبا پذیرش چارجوبهای اصل نظام فیلم میسازند چون فیلمسازی که فیلم نسازد دیگر فیلمساز نیست، چون سینما هم محل گفتگو و خلق گفتمان است نه محل قهر و صدور بیانیه ویا محل پرخاشگری و ممنوعالکاری!
پس باید عمیقتر عمل کرد، واقعیتها را نمیشود کتمان کرد، تندرویهای طرفین در سال گذشته، به زیربنای ساختار سینما آسیبهایی زد. باید با روش جدید و موثرتری، گام برداشت. این وظیفه اصلی در وهله اول، بهعهده سیستم دولتی است که فعلا متولی ریلگذاری سینما شده است. باید با روشهای اصلاحی، نقش اساسی را ایفا کند تا هم تماشاگر وهم بازیکنان با روی خوش به میدان بیایند.
این یادداشت ادامه دارد...