شاعری که پدرش او را به جای شعر سرودن به تجارت و کسب و کار تشویق کرد
شعر مرغ سحر یکی از اشعار زیبای ملک الشعرا بهار و ناله مشروطهخواهان برای شکست آرمانها و شعارهای مشروطه است که در تاریخ ایران ماندگار شد.
کد خبر: ۶۷۱۴۱۷
به گزارش ایران اکونومیست؛ بهار چنان شعر می گفت که دیگران باور نمی کردند و فکر می کردند شعرهای پدر را به نام خود می خواند مجلسی فراهم کردند و کلماتی مطرح کردند تا بهار بداهه شعر بسراید و او چنین کرد.
آزمون جالب شاعری از ملک الشعرای بهار
اولین سری واژهها از این قرار بود: خروس، انگور، درفش، سنگ! و بهار اینچنین
و بهار چنین سرود:
برخاست خروس صبح برخیز ای دوست خون دل انگور فکن در رگ و پوست عشق من و تو قصۀ مشت است و درفش جور تو و دل ، صحبت سنگ است و سبوست
و اما تصمیم پدرش
تصمیم گرفت پسرش به جای شعر و شاعری به تجارت و کسب و کار مشغول شود، اما با فوت پدر، پسر که دل در گرو شعر داشت این راه را ادامه داد. اما وی بعد از فوت پدر، شعری نوشت و به دربار فرستاد واینچنین ملک الشعرای دربار مظفرالدین شاه شد.
مرغ سحر از تصنیفهای ماندگار موسیقی ایران است. شعر مرغ سحر یکی از اشعار زیبای ملک الشعرا بهار و ناله مشروطهخواهان برای شکست آرمانها و شعارهای مشروطه است که در تاریخ ایران ماندگار شد. گفتنی است هجدهم آذر ماه زاد روز ملکالشعرای بهار است.