به گزارش ایران اکونومیست، دکتر سعید خدایگان در نشست علمی تخصصی با عنوان «نقش دانشگاهها در نظام حکمرانی و توسعه کشور؛ دوگانه مقالهمحوری یا مسالهمحوری» که امروز (سهشنبه ۳۰ آبانماه) در مرکز پژوهشهای توسعه و آیندهنگری برگزار شد؛ به وظیفه بنیاد ملی نخبگان اشاره کرد و گفت: در بنیاد ملی نخبگان دانشآموختگان برتر را برای عضویت در دانشگاهها به عنوان عضو هیاتعلمی انتخاب میکنیم.
وی در مورد متفاوت بودن ماهیت دانشگاهها، گفت: پاسخ واحدی به این سؤال که آیا دانشگاههای ما یکسان هستند و ماموریت واحدی دارند؟، نیست. همه در مورد این موضوع متفقالقول نیستند و نظرات مختلفی در مورد آن وجود دارد.
رئیس دبیرخانه جذب بنیاد ملی نخبگان با بیان اینکه یکی از دیدگاههای رایج در این موضوع، نسلهای دانشگاهها است، ادامه داد: هر دانشگاهی در طول عمر خود به بلوغی میرسد و میتوان دانشگاه را در نسلهای مختلف بررسی کرد.
وی خاطر نشان کرد: دلیل اصلی تاکید بر این موضوع، خطای سوگیری است که ما در سیاستگذاری و قانوننویسی داریم. این خطای سوگیری در نظام ارتقای قبلی که خوشبختانه در حال بازبینی است؛ وجود داشت. این نظام ارتقاء به تفاوتهای پژوهشگران و اعضای هیاتعلمی توجه ندارد. برای مثال در دانشگاه شریف کارگاه ماشینافزار و کارگاه فنی وجود دارد و انتظارات از کسی که عضو هیات علمی در این کارگاه است، با استادی که دانشجو دارد، یکسان است و انتظار میرود که مقاله Q1 داشته باشد. به همین دلیل هر کسی که در این کارگاه به عنوان عضو هیاتعملی مشغول به کار میشود، بعد از دو سال اخراج میشود.
وی اظهار کرد: این همان سوگیری است که به آن اشاره شد. چرا که ما بین دانشگاهها، رشتهها و افراد هیچ تفاوتی قائل نیستیم و یک فرمول را میخواهیم برای همه اجرا کنیم. این یکی از نکات مهمی است که باید در آییننامهنویسی به آن توجه کنیم. بنابراین به دستهبندی دانشگاهها باید از این منظر نگاه کرد.
ضرورت توجه به تفاوت نسلی دانشگاهها
خدایگان در مورد نسلهای دانشگاهها توضیح داد: دانشگاه نسل اول یک دانشگاه نوپا است که مهمترین هدف آن آموزش و ترویج علم است. معمولاً به صورت تکرشتهای و آموزشگاهی ارائه میشود و خروجی آن کارشناس، کاردان یا مهندس است. در دانشگاه نسل دوم، پژوهش نیز به ماموریت اول دانشگاه که آموزش است، اضافه میشود. این دانشگاه به کشف و گسترش علم و دانش میپردازد. تحصیلات تکمیلی به آن اضافه میشود، ولی کماکان تکرشتهای است و خروجی آن در کنار کارشناس و مهندس، پژوهشگر و دانشمند نیز است.
وی ادامه داد: دانشگاه وقتی به بلوغ بیشتری میرسد، انتظار این است که درکنار آموزش و پژوهش، از دانش تولید شده در آن بهرهبرداری نیز شود. به صورتی که این دانش به ثروت تبدیل شده و در خدمت جامعه قرار بگیرد. معمولاً این دانشگاهها زمانی که میخواهند مسائل واقعی جامعه را حل کنند، نمیتوانند به صورت تکرشتهای ادامه دهند. بنابراین فرارشتهای و بینرشتهای فعالیت میکنند. این دانشگاهها کارشناس، مهندس، پژوهشگر و دانشمند را دارند و در کنار آنها نیروی انسانی فناور و کارآفرین نیز تربیت میکنند.
عضو هیات علمی دانشگاه صنعتی شریف با بیان اینکه دانشگاههای نسل سوم میتوانند به عنوان شبکهای بین صنعت و شرکتهای نوپا، سرمایهگذاران و دیگر دانشگاهها ارتباط برقرار کنند، گفت: از طریق این ارتباط دو سویه خروجیهای دانشگاه و تولیدات دانشگاه میتواند در صنعت استفاده شود. معمولاً در چنین شرایطی شرکتها و دانشگاهها سعی میکنند که حتی به لحاظ فیزیکی نیز به هم نزدیک باشند. نمونه خارجی این «سیلیکون ولی» و نمونه داخلی آن «ناحیه نوآوری شریف» است.
خدایگان درباره ناحیه نوآوری شریف، گفت: ناحیه نوآوری شریف، زیر نظر پارک علم و فناوری دانشگاه صنعتی شریف است و برنامهریزی ویژهای برای آن انجام شده است. البته نمیتوان گفت که یک نمونه کامل است، ولی مدلی بر اساس اکوسیستم یا زیستبوم فناوری است. شکلگیری این ناحیه نوآوری از سال ۱۳۹۵ شروع شده و هنوز به بلوغ نرسیده است.
وی خاطر نشان کرد: اگر بپذیریم دانشگاهها میتوانند به بلوغ برسند، میتوانند در حکمرانی کشور هم نقشآفرینی داشته باشند. این نقشآفرینی میتواند شکلهای مختلفی داشته باشد. برای مثال در گسترش مرزهای دانش یا در مرجعیت دانش در رقابتهای بینالمللی یا منطقهای کمک کند. همچنین دانشگاهها میتوانند برای ارتباط با صنعت میتواند مهندس و متخصص صنعت را تربیت کند و با سازوکارهایی در آن ساحت نیز اثرگذار باشد. همچنین دانشگاهها میتوانند افرادی را تربیت کنند که نیازها را شناسایی کرده و مسأله را حل کنند.
رئیس دبیرخانه جذب بنیاد ملی نخبگان با بیان اینکه ارتباط دانشگاه با صنعت در آمریکا تبدیل به یک سنت شده است؛ گفت: وقتی صنایع در کشورهای منطقه آمریکای شمالی ایجاد شده، مسائل خود را به پژوهشگران و دانشگاهها ارجاع داده است. به دلیل اینکه هیچ شرکت دیگری وجود نداشته که محصولات خود را به آنها بفروشند، این صنایع به طور سنتی به دانشگاه و تحقیقات دانشگاه وابستگی پیدا کرده است.
اعتقاد به ارتباط دانشگاه و صنعت یک موضوع فرهنگی است
رئیس دبیرخانه جذب بنیاد ملی نخبگان با بیان اینکه موضوع مهم، پرداختن به فرهنگ ارتباط با دانشگاه است؛ گفت: در کشور ما صنعت حوصله مناسب و کافی را برای ارتباط با دانشگاه ندارد. صنعت انتظار دارد در شرایط تحریم و وارد نشدن محصولات خارجی به کشور، خط تولید میخواهد و مبلغ و قیمت کار را با همان نمونههای خارجی مقایسه میکند.
وی ادامه داد: همچنین صنعت در ایران ریسکپذیر نیست. اگر یک مدیر صنعت دولتی بتواند، حتی حاضر است یک محصول را حتی با چند برابر قیمت از خارج از کشور بخرد؛ چرا که نمیخواهد ریسک کند. به همین دلیل دانشگاه حس میکند که صنعت هیچ اعتمادی به آن ندارد. از طرف دیگر نیز دانشگاه مشکلاتی را دارد. نظام ارتقاء در دانشگاه، ارتباط با صنعت را به رسمیت نمیشناسد و هیچ امتیازی برای این ارتباط در نظر گرفته نشده است.
خدایگان در مورد سؤال اصلی مقالهمحوری و مسالهمحوری، گفت: مگر میتوان مقالهای داشت که از مساله نشأت نگرفته باشد؟ هر مقالهای یک مسالهای دارد، ولی آفتی به نام کمیسازی وجود دارد. مانند اینکه بخواهیم شرط والد بودن را داشتن فرزند قرار دهیم و بگوییم افرادی والدین بهتری هستند که فرزندان بیشتری داشته باشند! یک پژوهشگر باید مقاله داشته باشد، ولی اگر مسابقه را به جای کیفیت مقاله به سمت داشتن مقالههای بیشتر ببریم، کار درستی نیست.
رئیس دبیرخانه جذب بنیاد ملی نخبگان با بیان اینکه در این بنیاد، برنامه کلان تعریف مسیر نخبگی در دست تدوین است؛ اظهار کرد: ما معیارهای مختلفی را احصاء کردیم تا افراد را برای دانشگاه پیشرو بتوانیم شناسایی کنیم. بر این اساس آییننامه جدید جذب دانشآموختگان برتر تعریف شده است. این آییننامه در شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصویب رسیده و تیرماه امسال ابلاغ شده است.
وی ادامه داد: بازیگران مختلفی از جمله سازمان برنامه و بودجه، سازمان اداری استخدامی، وزارتین علوم و بهداشت، دانشگاه آزاد و ... در این آییننامه حضور دارند. مسیرهای مختلفی برای عضویت فرد در دانشگاهها تعریف شده است. ۸ کارگروه مختلف در حوزههای مختلف در نظر گرفتیم و در جلسات مختلف، معیارهای مختلفی را برای نخبگی احصاء کردیم تا بتوانیم اعضای هیاتعلمی نخبه را برای دانشگاههای پیشرو شناسایی کنیم.
خدایگان در مورد معیارهای احصای نخبگی، توضیح داد: حداقل این معیارها برای اساس دستاوردهای فرد در حوزههای آموزش، پژوهش، اثرگذاری اجتماعی، فناوری، صنعتی و فرهنگی است. مصادیق بسیار متنوعی وجود دارد که البته اینها شرط ورود فرد است و شرایط ورودی شرایط سختگیرانهای نیستند. ولی بعد از آن فرد به ارزیابی کیفی وارد میشود.
وی تاکید کرد: اگر آییننامههای دانشگاه با آییننامههای جدید احراز نخبگی در تضاد باشند، مشکل ایجاد خواهد شد. بنابراین باید نظام ارتقاء نیز اصلاح شود تا این مشکلات برطرف شوند.