به گزارش ایران اکونومیست، ورزش، یکی از ملزومات اساسی زندگی اجتماعی امروز و از عرصههای بسیار مهمی است که حکومتها، افراد و سازمانهای بینالمللی با آگاهی کامل از ابعاد سیاسی و اجتماعی آن، همواره تمایل داشتهاند تا از آن برای دستیابی به اهداف مدنظر خود بهرهبرداری کنند. به عبارت دیگر، موفقیت در میدانهای بینالمللی ورزشی به دلیل ایجاد حس غرور ملی، ظرفیت سوددهی اقتصادی از طریق میزبانی رویدادهای مختلف و همچنین کاربرد دیپلماتیک آن، ارزشمند است. از این رو بسیاری از کشورها در تلاشند تا با برنامهریزی، ورزشکارانی را آماده کرده و روانه مسابقات کنند که موفقیت آنها را در رویدادهای بزرگ تضمین کند.
درواقع به گفته محققان، از انگیزههای دولتها برای حمایت از ورزش و به نوعی دخالت و راهبری آن را باید در این موضوع دید که موفقیت یک کشور در عرصه ورزشی میتواند برای آن کشور در عرصه بینالمللی نیز اعتبار و حیثیت ایجاد کند؛ به طوریکه حضور ورزشکاران کشورهای مختلف در میدانهای ورزشی، اظهارنظر درباره باختها و بردها در مسابقات در سطوح بینالمللی و تلاش برای کسب میزبانی مسابقات مهم جهانی و بینالمللی، از نشانههای بارز این اهمیت است. لذا با افزایش چشمگیر نقش ورزش در ابعاد گوناگون حیات انسانی، پیشرفت در زمینه ورزش به یکی از اولویتهای راهبردی برنامهریزان در کشورهای مختلف دنیا تبدیل شده است.
در رابطه با این موضوع، پژوهشگران دانشگاه گیلان، مطالعهای را به انجام رساندهاند که در آن، نقش دیپلماسی ورزشی در ارتقای تعاملات بینالمللی مورد بررسی قرار گرفته است.
در این تحقیق، تعدادی از مدیران حال حاضر و سابق کمیته ملی المپیک و فدراسیونهای ورزشی و ادارات ورزش و جوانان، اساتید علوم سیاسی و روابط بینالملل و اساتید مدیریت ورزشی و جامعه اطلاعاتی مورد پرسش قرار گرفتهاند. ابزارهای پژوهش شامل مطالعه کتابخانهای نظاممند و مصاحبه نیمه ساختاریافته بودهاند.
با توجه به یافتههای پژوهش، دیپلماسی ورزشی در جهان امروز، از جمله ابزارهای مهمی است که دولتها برای رسیدن به اهداف خود از آن بهرهبرداری میکنند. در خصوص وضعیت دیپلماسی ورزشی کشور، اگرچه تا حدودی شاهد روند رو به رشدی هستیم، ولی همچنان با فقدان فرایندی نظاممند و سازمانیافته مواجه هستیم.
به گفته سیده شیما موسوی گرگری، محقق دانشکده تربیت بدنی دانشگاه گیلان و همکارانش، «سازمانهای متولی ورزش کشور، نیازمند اتخاذ تدابیر لازم در این خصوص هستند تا از طریق توسعه دیپلماسی ورزشی، بهبود روابط صلحآمیز با کشورهای دیگر در سطح منطقه، قاره و جهان حاصل شده و این امر باعث ارتقای تعاملات بینالمللی کشورمان شود».
آنها میگویند: «تحلیل پیامدهای دیپلماسی ورزشی، مسائل مهمی را درباره روابط بینالملل آشکار میکند؛ از صلح و دوستی بین دولتها و ملتها گرفته تا وحدت و هویت ملی و توسعه همهجانبه کشور. گرچه ورزش نمیتواند در روابط بین کشورها به عنوان معجزه عمل کند و تصمیمگیری درباره روند تعامل بین کشورها بر عهده دولتمردان است، ولی در طول تاریخ بارها ثابت شده است که ورزش باعث ازسرگیری روابط دیپلماتیک بین کشورها شده است و ابزاری مهم و کارآمد در این خصوص محسوب میشود».
بر اساس این تحقیق، توجه روزافزون کشورها به درخشش ورزشی در سطح بینالمللی و حضور قدرتمند ورزشکاران کشورها در رقابتهای بینالمللی و قارهای و کسب مدالهای قهرمانی در بین کشورهای مختلف جهان، بر افکار عمومی جهانی و صحنه سیاست بینالمللی تأثیرگذار است و میتواند بسترساز ایجاد ارتباطات و روابط بین فرهنگی، سیاسی و اقتصادی بین کشورهای جهان باشد.
موسوی گرگری و همکارانش معتقدند: «نقش ورزش در روابط بینالملل و توسعه ملی، نشاندهنده معنا و اهمیت سیاسی ورزش در بسیاری از جوامع است، چراکه که رویدادهای بزرگ ورزشی ازجمله المپیک و جام جهانی فوتبال میتوانند در جلب توجه میلیونها انسان در سراسر جهان موفق باشند».
شرح کامل یافتههای فوق به شکل یک مقاله علمی پژوهشی در دو ماهنامه «مطالعات مدیریت ورزشی» وابسته به پژوهشگاه تربیت بدنی و علوم ورزشی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری منتشر شده است.