شنبه ۲۴ آذر ۱۴۰۳ - 2024 December 14 - ۱۱ جمادی الثانی ۱۴۴۶
۰۱ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۳:۵۶

سالروز شهادت یک قاری شهید

شرایط به گونه‌ای بود که خاکریز ما از دو طرف در دید و تیررس دشمن قرار داشت و بچه‌ها با تقسیم شدن به دو گروه، پشت به پشت هم با دشمن روبه‌رویی مقابله می‌کردند،اما بعثی‌ها هم از نظر نفرات، تجهیزات و موقعیت بر ما برتری داشتند. به گونه‌ای که هر لحظه امکان شهادت و جانبازی یکی از همرزمانمان می‌رفت.
سالروز شهادت یک قاری شهید
کد خبر: ۶۳۷۳۷۳

به گزارش ایران اکونومیست، سیدحمیدرضا سال ۱۳۴۵ در محله مولوی تهران به دنیا آمد. سید رضا پدر حمیدرضا وکیل دادگستری بود و به اعتبار او خانواده معظم در بازارچه سعادت برو بیایی داشتند و جزو خانوادههای شاخص شناخته می‌شدند. خصوصاً آنکه شهید سیدابوالقاسم معظم یکی از سه برادر بزرگ حمیدرضا، جوانی میاندار در هیئات و تکایا بود که بین جوانان هم سن و سالش از اعتبار ویژهای برخوردار بود.

آن روزها در هر هیئت و مسجدی که ابوالقاسم میرفت، تعداد زیادی از جوانان مذهبی همراهیاش میکردند. حمیدرضا هم به تبعیت از برادر و البته تربیت مذهبی که داشت، از همان دوران کودکی صفت بچه مسجدی را برای خود انتخاب کرد و در فعالیت‌های مذهبی حضور پررنگی داشت. مساجد که همواره سنگری برای انقلابیون به شمار می‌رفتند، در ماه های منتهی به پیروزی انقلاب پناهگاه امنی برای فعالیت‌های جوانان و نوجوانان محله مولوی به شمار می‌رفتند.

جلسات قرآن در مسجد جزایری

مسجد جزایری یکی دیگر از مساجد محله مولوی تهران، در اولین سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی محفلی قرآنی را در خود جای داد که بعدها از هسته اولیه این محفل، رزمندگان بسیاری رهسپار جبهه‌های جنگ شدند. استاد محمدحسین سعیدیان قاری شناخته شده محله که از دوستان شهید حمیدرضا معظم بود، محوریت جمع قرآنی مسجد جزایری را بر عهده داشت. با توجه به امکانات محدود آن زمان، گوش دادن به نوارهای قاریان بزرگی چون استاد عبدالباسط و استاد منشاوی موهبتی برای این جوانان مشتاق به شمار میرفت تا آموخته‌های خود را از این طریق تقویت کنند.

 

شهادت پس از اتمام جنگ

تاریخ دفاع مقدس روزهای پرالتهابی را در خود به ثبت رسانده که طی آن پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ توسط کشورمان، ارتش بعث هجومی سراسری را به مرزهای کشورمان خصوصاً در استان خوزستان انجام داد. در این زمان سه تن از اعضای مرکزی هیئت قرآنی مسجد جزایری یعنی سید حمیدرضا معظم، مصطفی محمدی و مرتضی بابکی‌نژاد ذیل گردان امام حسن مجتبی(ع) از لشکر۱۰ سیدالشهدا(ع) در منطقه کوشک حضور داشتند.

مصطفی محمدی همرزم و دوست شهید در بیان ماجرای اول مرداد ماه ۱۳۶۷ روایت می‌کند: دشمن با نفرات و تانک‌های بسیاری به موضع ما حمله کرده بود. شرایط به گونه‌ای بود که خاکریز ما از دو طرف در دید و تیررس دشمن قرار داشت و بچه‌ها با تقسیم شدن به دو گروه، پشت به پشت هم با دشمن روبه‌رویی مقابله می‌کردند،اما بعثی‌ها هم از نظر نفرات، تجهیزات و موقعیت بر ما برتری داشتند. به گونه‌ای که هر لحظه امکان شهادت و جانبازی یکی از همرزمانمان می‌رفت. کار به جایی رسید که دیگر امکان مقاومت نبود. آتش دشمن همه را زمین‌گیر کرده بود و کمی بعد سربازان دشمن با تانک‌هایشان بالای سرمان رسیدند. من و مرتضی بابکی‌نژاد به اسارت درآمدیم. در حالی که حمیدرضا معظم همرزمم، دوست دوران کودکی و کسی که خاطرات بسیاری با هم داشتیم، ساکت و بدون حرکت در گوشه‌ای از خاکریز افتاده و به شهادت رسیده بود. سربازان دشمن حتی اجازه ندادند که بالای سر او برویم. ما را به سمت عمق خاک عراق بردند و حمیدرضا همانطور در خاک وطن آرمیده بود.

 

آخرین اخبار