سیاستمداران و اداره کنندگان امروز ایران انگار باورشان نمی شود دیگر مردم واین سرزمین جانی ندارند تا برای خطاهای راهبردی و نیز بلندپروازی های تاسف بار وناشدنی آنها فداکنند و آنها دربرابر با انجام فعالیت ها و سیاستگذاری های نادرست باقی مانده رمق این مرز وبوم و شهروندان را به زوال بکشانند.
چرا گردانندگان این نظام از دیدن جسم وکالبد ناتوان شده اقتصاد ایران که زیرشلاق انواع خشکسالی ها بدریخت تر و نحیف تر می شود عاجزند ؟ برخی اگاهان می گویند اینگونه نیست که این وضعیت دشوار دیده نشود اما به نظر می رسد کاری از دستشان برنمی اید. مثال دولت سیزدهم مثال تیم فوتبالی است که بازی را با نتیجه فاحش باخته است و همه تعویض های خود را برای جلوگیری از باخت انجام داده و حالا آرزو می کند بازی هرچه زودتر تمام شود. گردانندگان ایران بدانند اگر راههایی نیابیم که جلوی گسترش خشکسالی ها درایران را بگیرند ،کویری شدن کسب و کار ایرانیان دورنیست وزندگی ایرانیان به کویر داغ و سوزانی تبدیل می شود که هیچ جنبنده ای در آن تاب ماندن ندارد. مردم کویر را ترک خواهند کرد این داستان شوخی بردار نیست و برای تهدید یا بزرگنمایی برقلم جاری نشده است.
نشانه های کویری شدن در بالاترین سطح را می توان منفی شدن نرخ رشد سرمایه گذار ی در ایران دید . نرخ رشد سرمایه گذاری درایران چندین سال است با رشد منفی دست و پنجه نرم می کند و امیدی هم برای مثبت شدن آن در کوتاه مدت وجود ندارد. میلیونها کارمند ، کارگر ، کشاورز و شاغلان در کسب وکارهای کوچک خدماتی توانایی پس انداز ندارند و روند ناامید کننده جذب سرمایه مستقیم خارجی و بسته شدن راه ورود اعتباردهی سرمایه گذاران خارجی به ایران نیزمزید بر علت شده و فضای کسب وکاررا تیره تر نشان می دهد. بی اعتنایی دهشتنااک مدیران نظام جمهوری اسلانی به کویری شدن زندگی وکسب وکار مردم بدترین نوع خشونت ورزی بر مردم به حساب می اید. اگرجلوی کویری شدن اقتصاد گرفته نشود و دلایل آن که شناسایی شده اند به خوبی دیده نشود و اگر جلوی پیشرفت ناامیدی سدبند نگذاریم دیری نمی گذرد که بنیانهای کسب وکارایرانیان به ضعیف ترین حلقه از عناصر قوام دهنده جامعه تبدیل می شود.
بحث اینجاست که نقطه عزیمت برای جلوگیری از غرق شدن اقتصاد از کجا باید شروع کنیم و نقطه عزیمت کدام مقوله است؟ باید از سرچشمه شروع کرد که به نظر می رسد تعامل با جهان ازجنس نازه است.نظام جمهوری اسلامی ایران چهار دهه است با غرب و پرچمداران آن سر ناسازگاری دارد و به سوی دوستی با کشوری کشانده شده که دراقتصاد امروزجهان وزن ونقشی ندارد و تنها کالایی که تولید می کند کالا ی نظامی است .
نظام جمهوری اسلامی همچنین با امید بستن به کشوری مثل چین که برای رسیدن به پله اول اقتصاد جهان کشورهایی مثل ایران را مثل آب خوردن قربانی می کند و تا امروزهم برای اقتصاد ایران منفعت نداشته به بیراهه رفته است. برای اینکه از کویری شدن اقتصاد ایران جلوگیری کنیم بهتر است به جای دوستی بی حاصل با کشورهایی که اقتصادشان رونق ندارد و اتفاقا رقیب قدرتمند ایران به حساب می آیند مسیررا دگرگون کرده و به سوی دوستی با کشورهایی با اقتصادنیرومند پیش برویم. به طور مثال آیا دوستی اقتصادی با آلمان برای ایران مناسب است یا دوستی اقتصادی با روسیه. ایران در حال حاضر با چالش اقتصادی مواجه است تا چالش نظامی و امنیتی و این مساله قابل اعتنامورد توجه همه جناحهای سیاسی نیز است. بنابراین میتوان دردنیای واقعی با دوستان تازه ای راه رفت و دادو ستد کرد.
منبع: ساعت 24