به گزارش ایران اکونومیست، ۲۸ اردیبهشت، مصادف است با سالروز بزرگداشت حکیم عمر خیام که به واسطه ترجمه رباعیهایش توسط ادوارد فیتزجرالد به زبان انگلیسی شهرت جهانی پیدا کرده است.
از «خیام» پرتره و مجسمههای متعددی در ایران و کشورهای دیگر نصب شده است که یکی از مهمترین آنها مجسمه ابوالحسن صدیقی در پارک لاله است.
این مجسمه در سال ۱۳۵۱ به سفارش انجمن آثار ملی با سنگ مرمر کارارا در ایتالیا ساخته شد و بعدها برای نصب در پارک لاله به تهران انتقال داده شد. ساختار مجسمه خیام نیشابوری به صورتی طراحی شده است که در دستش دیوان اشعار وی و در زیر پایش کوزه ای قراردارد.
در آن زمان علت انتقال مجسمه خیام به پارک لاله چنین عنوان شد که خیام در روایتی گفته بود که در باغ گلی دفن خواهد شد؛ هرچند امروز اگر به بازدید این مجسمه بروید، دیگر خبری از «گل» در اطراف این اثر نیست و دور تا دور آن را درخت کاشتهاند.
مجسمه خیام در پارک لاله همچون مجسمه فردوسی در میدان فردوسی که از دیگر آثار صدیقی است، سرگذشت چندان خوشایندی نداشته است؛ چراکه هر دوی این تندیس ها، چندین بار در طول زمان مورد آسیب واقع شدهاند.
مجسمه خیام در سال ۹۸ به دلیل افزایش آسیبدیدگیها و تَرکهای آن قرار بود به خیابان خیام منتقل شود؛ چراکه اینگونه جانماییِ آن معنای بیشتری پیدا می کرد و شاید بیشتر در معرض دید عموم قرار می گرفت.
اما همچنان با گذشت چند سال از طرح ایده، هنوز خبری از انتقال آن به خیابان خیام نیست؛ و البته در سال ۹۹ هم بار دیگر اعلام شده بود که این مجسمه به خیابان خیام منتقل خواهد شد اما عملی نشد.
در سال ۹۸ پس از اینکه این اثر دچار آسیب شد، اتفاق مثبت در حقش ترمیم آن بود. ضمن اینکه همان زمان در کنار ایده انتقال به خیابان خیام، پیشنهاد نصب در موزه مجسمه هم مطرح شد؛ درست همان طرح و ایدهای که برای مجسمه فردوسی هم ارائه شده بود. با این تفاوت که مجسمه فردوسی که پس از ترمیم غیراصولی حالا به دو رنگ درآمده است، هنوز در انتظار ترمیم است و از کارشناسان ایتالیایی برای این کار نام برده می شود.
در حقیقت آثار ابوالحسن صدیقی در حالی به این وضعیت دچار شده اند که از این هنرمند سرشناس کشور، مجسمههای کمی در شهر تهران وجود دارد و باتوجه ارزش مادی و معنوی این آثار که جنبه ملی و بین المللی دارند، باید با دقت بیشتری به عنوان میراث شهری ثبت و نگهداری شوند.
اما به هر حال میبینیم که سرنوشت این آثار به علت وقفه در ساخت موزه مجسمه نامعلوم مانده است و شاید اگر سازمان زیباسازی به قول خود برای افتتاح موزه مجسمه در سال جاری عمل کند، شرایط بهتری برای محافظت از این آثار فراهم شود.
همچنین باید در نظر گرفت که لازمه انتقال این آثار به موزه، ساخت اثری جایگزین (بدل) برای آنها و جانمایی در محل کنونی است.
ضمن اینکه باید دید در شرایطی که سازمان زیباسازی با همکاری وزارت ارشاد در پی ساخت مجسمه های مفاخر کشور و نصب در مناطق مختلف شهری است، پس از نصب مجسمه سعدی در خیابان سعدی و اعلام خبر ساخت و نصب مجسمه نظامی در میدان ونک، بردن مجسمه خیام به خیابان خیام را هم رویکردی در امتداد تصمیمات خود می داند. علاوه بر آن، نصب این تندیس بر روی پایه ای بلند و استاندارد، همانند آنچه اخیرا برای مجسمه سعدی رخ داد، شاید بتواند شرایط نگهداری بهتری را برای این اثر ملی و ارزشمند فراهم کند.